بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 8637

صفحه 8637

فرمود زینب: اگه می خواهید شیرمو حلالتون کنم برید از دایی اجازه بگیرید برید میدون جونتون رو قربونش کنید دایی غریبه دایی کسی رو نداره. دو تا دسته گلهای زینب آمدند پیش دایی حسین اجازه میدان بگیرند عرض ادب کردند. آقا فرمود: شما پدرتون منتظرتونه چشم انتظاره سالم برگردید شما امانتید دست من درست نیست شما رو جلوی تیغ بفرستم بردی تو خیمه پیش مادرتون. ناراحت برگشتند خدمت مادر در بعضی روایات داره یه جوری این دو تا دسته گل زینب گریه کردند که همه ی زنهای حرم به گریه ی این دو گریه کردند. بی بی زینب از خیمه دوید بیرون چی شده؟ گفتند: مادر دایی دست رد به سینه مون زده. فرمود: گریه نکنید من دایی تون رو راضی می کنم من راه راضی کردن دایی تون رو میدونم. این که گریه نداره آوردشون تو خیمه لباس مرتب تنشون کرد گیسوانشون رو شونه زد عطر بهشون زد (همون کاری که با یه غلامی که می خوان ببرنش بازار بفروشنش، همون کارایی که با یک قربانی می کنن) با هم اومدند خدمت حسین عرض کرد: حسین جان می دونم این ها قابل نیستند فدای علی اکبرت بشن فدای علی اصغرت بشن میدونم من قابل نیستم شریک

غمت بشم اما حسین جان مادرم فاطمه تو رو به پهلوی شکسته ی مادرم فاطمه اجازه بده برن من هم بتونم فردای قیامت پیش مادرم سرم رو بالا بگیرم و ...

28- دو خورشید جهان آرا دو قرص ماه دو اختر

مشخصات

مناسبت مدح و مرثیه

سبک مرثیه

قالب قصیده

شاعر سازگار حاج غلامرضا

منبع یک ماه خون گرفته(2)

تعداد استفاده 0

متن شعر

دو خورشید جهان آرا دو قرص ماه دو اختر

دو آزاده، دو دلداده، دو رزمنده، دو هم سنگر

دو شایسته، دو وارسته، دو دردانه، دو ریحانه

دو نور دیده در دیده، دو روح روح در پیکر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه