بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 8703

صفحه 8703

از چه رو مویت پدر خاکی شده

این جراحت ها ز سنگ کینِ کیست؟

آنقدر زخمی است! جای شانه نیست

ردّ نیزه بر گلویت مانده است

خاک و خون چشم تو را پوشانده است

دست هایت کو پدر نازم کند

با خوشی و عشق دمسازم کند

زد به خود آنقدر تا مجرح شد

رفت از جسمش توان، بی روح شد

طاقت از کف داد بی حرکت نشست

ناله ای زد چشم خود آرام بست

دخترک خیری از این دنیا ندید

گوشه ی ویرانه در خاک آرمید

13- با خودم گفتم رقیه کیست کیست؟

مشخصات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه