بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 8870

صفحه 8870

تا دیده روی عمو رو سرا پا احساسه

همه میگن که رقیه مرید عباسه

سه ساله گفتمش اما اسیر عشق است این

شبیه عمه ی سادات شه دمشق است این

دمشق گفتم و دل باز هوای گریه گرفت

دل رمیده به یاد رقیه گرفت

دمشق بود و

خرابه به کنج تنهایی

سه ساله دختر پیری شده تماشایی

دمشق بود و رد خون به تار هر گیسو

قدی خمیده و دستی گرفته بر پهلو

حسین رفت و چه مانده از آن تن و بدنش

به روی نیزه سر او به سینه پیرهنش

98- دست من در بند زنجیر

مشخصات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه