بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 8929

صفحه 8929

نشانه ای است ز میراث مادرم زهرا

اگر کبود شده عارض منور من

سرشک غربت زینب خرابه را می شست

چو خاک ریخت دل شب به جسم لاغر من

نه این خرابه که در هر دلی مراست مزار

نه شهر شام که عالم بود مسخّر من

مزار و بقعه ی من طعنه می زند به بهشت

کجاست تا که شود کور خصم کافر من

به شام ، رایحه ی خاک کربلا شنوید

کنار تربت پاکیزه

و مطهّر من

گرفته ماه رخم! زینت پدر گردید

اگر چه رفت به غارت تمام زیور من

وضو ز اشک گرفتم پی نماز وصال

وصال بود جواب سلام آخر من

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه