بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 9318

صفحه 9318

مولا مولا چه شد نازنینم

بگذار بگذار تا او را ببینم

لایی لایی لایی لایی اصغر من(2)

*****

زیر گرما ز تشنگی رنگ رویش پریده بود

طفل ششماهه از عطش اشک خود را مکیده بود

نوک تیر سه شعبه ای بوسه زد بر گلوی او

پر شد از خون سینه اش حنجری که دریده بود

غنچه غنچه در خون آرمیده

لبخند می زد با حلق دریده

لایی لایی لایی لایی اصغر من(2)

*****

140- تشنه جان می دهد طفل مستم

مشخصات

مناسبت شهادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه