بانک جامع اشعار مداحان - 15جلد صفحه 9702

صفحه 9702

تعداد استفاده 0

متن شعر

سالها شعر برای امام حسین گفته بود ساکن کربلا بود موهاش در خونه ی حسین و بچه های حسین سپید شده سالها روضه خونی کرده برای امام حسین. پسرش میگه لحظه های آخر عمر بابام بود پاهای بابام رو به سمت قبله کشیدیم پیرمرد نهیف فرتوت لحظه های آخر عمرش شده بود نفس به شماره افتاده بود دیدم لحظه های آخر بلند شد نشست پاهاش رو هم جمع کرد چهار زانو نشست. گفتم بی اختیاره چرا اینجوری می کنه پاهای بابام رو دراز کردم دیدم دوباره بلند شد نشست صداش می کنم نمی شنوه نگاش می کنم نمی بینه زبان کار نمی کنه هر چی میگم بابا بابا راحت باش باز دوباره پاشو جمع می کنه دیدم نفس رسید به حلقوم زیر لب یه چیزایی شروع کرد خوندن من متوجه نمی شدم چی میگه بعدش دستش رو روی سینه گذاشت و گفت صلی ا... علیک یا ابا عبد ا...

پدرم از دنیا

رفت در عالم رؤیا پرسیدم بابا قصه چی بود؟ گفت: پسرم تو چرا اینجوری می کردی؟ چرا اینقدر منو اذیت کردی ؟ گفتم من نمی دونستم موضوع چیه برام بگو ببینم قضیه چی بود؟ گفت: پسرم یه وقت دیدم پنج تن آل عبا تشریف آوردند تو همون حجره ایکه من خوابیده بودم آقام حسین پایین پای من نشسته بود حیا کردم بلند شدم نشستم پاهامو جمع کردم آقام فرمود: فلانی تو روضه ی علی اکبر زیاد خوندی برای ما روضه بخون این لحظه های آخر. گفتم : آقا جان روضه ی پسر شما خیلیه کدومش رو می فرمائید؟ از کجا؟ فرمود: از اون لحظه ای بخون که من اومدم کنار بدنش نشستم بدن پسرم غرقه خون روی زمین افتاده بود.

163- ای قد تو سرو ریاض حسین

مشخصات

مناسبت مدح

سبک ولادتی

قالب مثنوی

شاعر ناشناس

منبع بایگانی

تعداد استفاده 0

متن شعر

ای قد تو سرو ریاض حسین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه