خداشناسی از دیدگاه قرآن و حدیث صفحه 114

صفحه 114

خدا امر خود را قول هم ناميده هم‌چنان كه امرش و قولش را از جهت قوت و محكمي و ابهام ناپذيري حكم و قضا نيز خوانده و فرموده: «چون بر امري قضا براند تنها كافي است بگويد: باش، كه آن امر موجود مي‌شود.» (117 / بقره) همچنان كه قول خاص خود را كلمه ناميده و فرموده: «مَثَل عيسي نزد خدا چون مَثَل آدم است كه از خاكش خلق كرد سپس او را گفت بباش پس موجود شد.» (59 / آل‌عمران) سپس در همان

1- الميزان ج 33، ص 183.

(234) خداشناسي

مـورد فـرمـود: «و كلمـه او و روح اوسـت كـه بـه مـريـم القــاء نمـود.» (171 / نساء)

از مطالب فوق نتيجه مي‌شود كه ايجاد خداي‌تعالي يعني آنچه كه از وجود بر اشياء افاضه مي‌كند - كه به وجهي همان وجود اشياء موجود است - همان امر او و قول او و كلمه اوست كه قرآن مجيد در هر جا به يك جور تعبيرش فرموده، لكن از ظاهر تعابير قرآن برمي‌آيد كه كلمه خدا همان قول او است به اعتبار خصوصيّت آن و تعيّنش. و از اين معنا روشن مي‌گردد كه اراده و قضاء خدا نيز يكي است و بر حسب اعتبار از قول و امر مقدم است، پس خداي‌سبحان نخست چيزي را اراده مي‌كند و قضايش را مي‌راند سپس به آن امر مي‌كند و مي‌گويد باش و مي‌باشد.

در سوره انعام، عدم تخلف اشياء در امر او را تعليل كرده كه چون قول او حق است و فرمود: «او كسي است كه آسمان‌ها و زمين را به حق آفريد و روزي كه مي‌گويد بباش پس مي‌باشد، چون قول او حق است.» (73 / انعام) كه از آن به دست مي‌آيد قول او حق

قول و امر و كلمه ايجاد (235)

است يعني ثابت به حقيقت معناي ثبوت است، عين خارجيّت است كه همان فعل اوست، پس ديگر فرض تخلّف و عروض كذب يا بطلان ندارد، چه ضرورت شاهد است كه هر واقع و ثابتي از آن طور كه واقع شده تغيير نمي‌پذيرد، پس خدا در فعلش كه همان واقع است خطـا و غلـط مـرتكب نمي‌شود و امرش رد و قولش دروغ و وعده‌اش خلف نمي‌گردد.(1)

تكويني بودن امر الهي

«وَ مـا اَمْـرُنـا اِلاّ واحِــدَةٌ كَلَمْـحٍ بِـالْبَصَــرِ!»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه