زندگانی حضرت امام محمد تقی جوادالائمه صفحه 50

صفحه 50

یعنی می خواهد به سرعت بر حکمت بیشتر دست یابد. 94 - کثره البکاء زینه الخوف، و التقلل زینه القناعه، و ترک المن زینه المعروف و الخشوع زینه الصلاه، و ترک ما لا یعنی زینه الورع. [353] . کثرت گریه زینت ترس از خداوند است و کم خواستن زینت قناعت است، ترک منت زینت کارهای خوب است، و خشوع زینت نماز است، و ترک آنچه ضرورت ندارد زینت پرهیزکاری است. 95 - لن یستکمل العبد حقیقه الایمان حتی یؤثر دینه علی شهوته، و لن یهلک حتی یؤثر شهوته علی دینه. [354] . بنده حقیقت ایمان را به کمال نرسانده است تا دین خود را بر شهوتش و خواسته های نفسانی اش ترجیح دهد، و به هلاکت نمی رسد تا شهوت خود را بر دینش ترجیح دهد. 96 - الفضائل أربعه اجناس: أحدهما الحکمه، و قوامها فی الفکره، و الثانی العفه و قوامها فی الشهوه، و الثالث القوه و قوامها فی الغضب، و الرابع العدل، و قوامه فی اعتدال النفس. [355] . فضیلت چهار چیز است: اول: حکمت و قوام آن به فکر است. دوم: عفت که قوام آن در شهوت است. سوم: نیروی آدمی، که قوامش به غضب است. چهارم: عدالت، که قوامش در اعتدال نفس است. [ صفحه 303] هر کس بتواند در این چهار خصلت اعتدال را رعایت کند سرافراز و پیروز خواهد شد. 97 - أقصد العلماء للمحجه الممسک عندالشبهه. [356] . بهترین کسانی که در راه راست استوارند آن کسانی هستند که چیزی را که حکمش را نمی دانند به عمل اقدام نمی کنند و خودداری می نمایند. 98 - ثلاث من عمل الأبرار: إقامه الفرائض، و اجتناب

المحارم، و احتراس من الغفله فی الدین. [357] . سه چیز از عمل نیکوکاران است: اول: اقامه فرایض و واجبات. دوم: اجتناب از محارم و محرمات. سوم: دوری از غفلت و بی خبری در دین. 99 - أربع من کن فیه استکمل الإیمان: من أعطی لله، و منع فی الله، و أحب لله و أبغض فیه. [358] . چهار چیز است که سبب قوت و کمال ایمان می گردد. اول: کسی که در راه خدا عطا و بخشش کند. دوم: هر چه را منع می کند برای خدا منع کند. سوم: هر که را دوست می دارد برای خدا دوست بدارد. چهارم: اگر کسی را دشمن می دارد برای رضای خدا دشمن بدارد.

ترجمه ی کلمات امام جواد به نظم

اگر محول حال جهانیان نه قضاست چرا مجاری احوال برخلاف رضاست؟ [ صفحه 304] بلی قضاست به هر یک و بد عنان کش خلق بدان دلیل که تدبیرهای جمله خطاست هزار نقش برآرد زمانه و نبود یکی چنانچه در آئینه ی تصور ماست کسی ز چون و چرا دم همی نیارد زد که نقش بند حوادث ورای چون و چراست تفاوتی که در این نقش ها همی بینی ز خامه ای ست که در دست ایزد داناست به دست ما چو از این حل و عقد چیزی نیست به عیش ناخوش و خوش گر رضا دهیم سزاست که زیر گنبد خضرا چنان توان بودن که اقتضای قضاهای گنبد خضراست چو در ولایت طبعیم از او گریزی نیست که بر طباع موالید والی والاست کسی چه داند که این گوژ پشت مینارنگ چگونه مولع آزار مردم داناست نه هیچ عقل بر اشکال دور او واقف نه هیچ دیده بر اسرار

حکم او بیناست انوری

مناقب و فضایل امام جواد

از آثار امامت، علم، قدرت و شجاعت است. بسیاری از بشر دارای علمی هستند که قدرت بیان آن را ندارند، یا دارای شجاعت اند ولی ابراز آن را در جای مقتضی ندارند. [ صفحه 305] امام کسی است که قدرت علمی داشته و شهامت بیان و شجاعت قلب برای ابراز علم در قبال بزرگ ترین مقام های دنیوی را داشته باشد و در اثبات حقایق از هیچ کس و هیچ مقامی بیم نداشته باشد و حقایق را بیان کند. در ادامه ی این گفتار ما، قدرت علمی امام جواد علیه السلام را چنان می بینیم که با کمال جرئت و شهامت مشکل ترین مسایل را که یحیی بن اکثم، شیخ الاسلام دربار خلافت مأمون عباسی در حضور جمع کثیری از مردم کشوری و لشکری و با تشریفات رسمی مجلس از آن حضرت - که هنوز سنش به حد بلوغ نرسیده - می پرسید و این میوه ی درخت امامت آن چنان آن پیرمرد را مقهور و منکوب می نماید که از فرط خشم و غضب و از جهت وقوف به مطالب هر چه در زوایای عقیده و ایمانش از علم و دانش و معضلات و مشکلات بود، پرسید و امام نهم علیه السلام همه را با کمال آرامش و سادگی بدون زحمت و رنج و فکر کردن و وعده دادن، یا مراجعه به کتب و اخبار، یا به مآخذ و منابع میراثی، همه را در حضور او پاسخ داد. درباره ی امام جواد علیه السلام می نویسند: قد کان أفضل أهل زمانه علما و ورعا و عباده و سخاءا و کرما، و فی جمیع صفات الفضل، و قد روی عنه من أنواع العلوم و

أجوبه المسائل المشکله الشی ء الکثیر. ابوجعفر، محمد بن علی بن موسی، امام جواد علیه السلام برترین و بالاترین مردم عصر خود در علم، پارسایی، عبادت، جود و سخاوت و کرم و بخشش بود. آن حضرت در تمام صفات فاضله و مکارم اخلاقی بر همه ی مردم تقدم و تفوق داشت و از آن حضرت انواع علوم و پاسخ های متنوعی از مسایل مختلف علوم اسلامی و مسایل معضله و مشکله ای که هر کسی آن را درک نمی کند پرسیده شده و حضرتش همه را پاسخ دادند. [ صفحه 306] و عجب تر آن که در این مسایل تمام جهات و جوانب و مبدأ و منتهای علمی مورد بحث را طرح نموده و جهات نقص و کمال آن را بیان فرموده بدون آن که تصور کند به مقامی برخورد نماید، یا از کسی طمعی داشته باشد. حضرتش بیان حقایق علمی را مستند به قرآن و حدیث نموده و تفکر و تدبر را در قبول آن دخالت داد، تا اخبار ضعاف و مجهول روشن گردد، و هر چه شیخ الاسلام بیشتر پافشاری می کرد بیشتر ابواب فضیحت و رسوایی بر معتقدین اهل سنت باز می شد و قدرت علمی امام نهم علیه السلام آشکار می گردید که در سن کمتر از بلوغ این همه علم و دانش می داند. همه می دانستند که امام جواد علیه السلام در این سن، نزد کسی تلمذ نکرده و شاگرد مکتب علمی مردم نبوده، مگر این که از مکتب ربوبی، دانش و بینش فرا گرفته و هر چه می داند و می گوید الهام، یا از سرچشمه ی وحی نبوت است که به ارث برده که در میراث او، کوچکی و بزرگی شرط نیست. آری، برکات

امام جواد علیه السلام که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «وجود او برای شیعیان برکاتی دارد» همین است. با توجه به این احتجاج که شیخ طبرسی نقل نموده، مقام علم و شهامت و شجاعت امام جواد علیه السلام آشکار می گردد. روایت شده که: مأمون پس از آن که دخترش ام الفضل را به امام جواد علیه السلام عقد بست و آن حضرت رسما داماد خلیفه عباسی شد، روزها در مجلس رسمی مأمون می نشست و مورد احترام و توقیر و تعظیم همه بود. یحیی بن اکثم، شیخ الاسلام و مفتی اعظم اهل تسنن با اصحاب و علمای دربار نیز در مجلس رسمی مأمون حضور می یافتند. روزی پس از ادای مراسم شئون سیاسی کشور، مأمون گفت: ای یحیی! چرا از ابوجعفر جوادالائمه علیه السلام استفاده ی علمی نمی کنی؟ [ صفحه 307] شاید این سخن برای آن پیرمرد گران آمد که خلیفه به عالمی پیرمرد بگوید: از کودکی نابالغ استفاده ی علمی کن،ولی چون مقام رسمی است، گفت: چرا، آنگاه رو به امام جواد علیه السلام کرد این سؤال را نمود و گفت: یابن رسول الله! ما تقول فی الخبر الذی روی أنه نزل جبرئیل علیه السلام علی رسول الله صلی الله علیه و آله و قال: یا محمد! إن الله عزوجل یقرئک السلام و یقول لک: سل أبابکر هل هو راض عنی، فإنی عنه راض. چه می گویی درباره ی خبری که جبرئیل بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: از ابوبکر بپرس آیا او از من راضی است، در حالی که من از او راضی هستم؟! امام جواد علیه السلام فرمود: لست بمنکر فضل أبابکر، و لکن یجب علی صاحب هذا الخبر

أن یأخذ مثال الخبر الذی قاله رسول الله صلی الله علیه و آله فی حجه الوداع: «قد کثرت علی الکذابه و ستکثر، فمن کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار. فإذا آتیکم الحدیث فأعرضوه علی کتاب الله و سنتی فما وافق کتاب الله و سنتی اتخذوا به. و ما خالف کتاب الله و سنتی، فلا تأخذوا به». و لیس یوافق هذا الخبر کتاب الله، قال الله تعالی: (و لقد خلقنا الإنسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب إلیه من حبل الورید). [359] . فالله عزوجل خفی علیه رضا أبی بکر من سخطه، حتی سئل عن مکنون سره؟! هذا مستحیل فی العقول. من منکر فضل ابوبکر نیستم، ولی گوینده ی این خبر باید توجه داشته باشد که اخبار همانند آن هم صادر شده که شبیه و نظیری داشته موافق قرآن باشد در حالی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سخنی در حجه الوداع فرمود: «به طور حتم بر من زیاد دروغ می بندند و دروغ بر من - یعنی جعل حدیث - بزودی زیاد خواهد شد، همین اندازه بدانید هر کس از [ صفحه 308] روی عمد بر من دروغ بندد - یعنی نسبت دروغی دهد، یا خبری دروغ از من نقل کند - خداوند نشمین گاه او را آتش دردناک جهنم قرار می دهد.» آنگاه جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگاه حدیث و خبری برای شما از من نقل کردند آن را به کتاب خدا و روش من عرضه و منطبق کنید، اگر مطابق با قرآن و سنت است بگیرید و عمل کنید و اگر خلاف قرآن و سنت است آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه