زندگانی حضرت امام محمد تقی جوادالائمه صفحه 9

صفحه 9

چرا امیرمؤمنان لباس وصله دار می پوشید و امام جواد لباس خز؟

اسلام، دین عقل و خرد و کمال و فضیلت است و در عین حال، برخی از احکام شریعت منطبق بر عرفیات است و حتی در قضاوت طبق روش عرف حکومت و داوری می کند. درباره ی لباس هم اسلام می فرماید: بهترین لباس، لباس عصر است که همه ی مردم در آن اتفاق نموده اند و حتی دستور دارد که از پوشیدن لباسی که موجب سخریه و استهزا و موجب غیبت شود، خودداری نمایید. بنابراین، لباس، همان لباس عمومی اجتماعی عصر است و موضوع «من تشبه بقوم فهو منهم» هم همین حقیقت را تأیید می کند، چرا که لباس، معرف هویت ملی است و با لباس می توان قبایل و عشایر عالم را شناخت. تردیدی نیست که لباس عمومی مسیحیت با لباس عمومی اسلامیت، با لباس عمومی کلیمیت و لباس عمومی هندو و سیک، یا چینی و ژاپنی با هم فرق دارد، ولی چون دنیای امروز به قدری به هم نزدیک شده و وسایط نقلیه اتوموبیل، هواپیما روی کره ی زمین را - که روزی از هم هیچ اطلاعی نداشتند - مانند اتاق های یک

خانه به هم نزدیک و مجاور ساخته از این رو از جهت لباس، خوراک، مسکن و آداب هم به هم نزدیک شده و تحت تأثیر هم قرار گرفته اند. و نمی توان به گونه ای قاطع گفت: کدام بهتر است، زیرا محیط و زمان و مکان و مقتضیات آب و خاک موجب تهیه ی لباس محلی شده است. بدون تردید مردم سواحل دریا با مردم کوهستان در لباس فرق دارند. مردم ریگستان عربستان سوزان با مردم اروپای سرسبز و شهرهای ابری که سالی چند روز بیشتر آفتاب ندارند، نمی توانند در لباس یکسان باشند. [ صفحه 63] علاوه بر این که همین لباس هم در ادوار مختلف زندگی بسی فرق و امتیاز دارد، دوران کودکی با عهد شباب و جوانی، عصر ابوت و کمال انسانی با دوره ی پیری و سالخوردگی و شیخوخیت فرق بسیاری دارد، در هر زی و لباس که باشد باز در این شدت و ضعف فراوان از جهت کمیت و کیفیت فرق دارد. بنابراین، لباس تابع آداب و ادب محیط و شرایط زمان و مکان است. علاوه بر این خصوصیاتی که گفتیم، لباس شرایط دیگری هم از نظر مقام و منزلت و منصب دارد، چنانچه امروزه لباس قضات دنیا با لباس اطبای جهان، یا لباس کارگران و مهندسین با لباس سیاستمداران و روحانیون فرق دارد و هر طبقه ای لباس مخصوصی دارند که خود را بدان فضیلت و شرایط معرفی می نمایند. حتی طبقات مختلف، اداری های کشوری و لشکری، یا پلیس و نیروی انتظامی، مأمور راهنمایی و رانندگی، فرهنگی، مأمور بهداشتی و کارگر کارخانه هر یک لباس مخصوص دارند که بدان ممتاز و مشخص می گردند. از این گذشته یک

معنی هم بر اینها حکومت دارد و آن بی رنگی است که اسیر رنگ تعلق و تعین نگردند. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلق پذیر آزاد است این همه لباس ها، نمونه های تعین این نشئه است و اسلام برای آن که اصول ارتقا و تکامل مصون بماند، بشر را از همین رنگ ها بر بی رنگی هدایت نموده است، تا تعلقات مادی را کنار بگذارند و به معنویات بپردازند، چنانچه درس حج، بزرگترین سرمشق بی رنگی و آزادی از تعلق رنگ هاست. همان گونه که دیده می شود در آن مراسم، صدها هزار نفر و بالغ بر یک میلیون و سی صد هزار نفر در همین سال 1381 هجری قمری شرکت کرده و همه ی لباس هایی را که رنگ تعلق است، بیرون نموده و با سر و پای برهنه با دو قطعه پارچه ندوخته ی سفید، متحد الشکل و متحد القول به یک نقطه غیر قابل اشاره حسیه، [ صفحه 64] توجه دارند. امام متقیان امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمود: «من باید مانند ضعیف ترین فرد از مسلمانان باشم تا مسئولیتی متوجه من نگردد» این بیان به دو نظر بود: اول آنکه: محیط صدر اسلام از تعلقات ظاهری و تعینات ملبوس هنوز فارغ بوده و آرایش و آلایش نداشت، لباس همه ساده بود و آلایش صنفی، فنی، علمی و غیره نبود. وقتی نماینده ی امپراطور روم به عربستان آمد تا خلیفه را ملاقات کند، هر چه نگریست کاخ و قصر و درباری ندید. گفتند: خلیفه در مسجد است. وقتی رفت همه را یکسان دید. گفتند: در نخلستان است. به نخلستان رفت، دید جز مردی که خشتی زیر سر نهاده و مانند غریبان

در سایه ی نخلی خوابیده، کسی نیست! گفتند: این خلیفه مسلمین است، که در لباس مانند سایر مردم بوده و هیچ تعینی ندارد. حتی یک روز پیراهن بلندی پوشیده بود، مردم بر او اعتراض کردند که چرا از سنت رسول الله صلی الله علیه و آله خارج شدی؟!! روزی گفت: اگر من منحرف شوم شما مردم چه خواهید کرد؟ بدون هیچ بیمی، مردی با شمشیر برخاست و گفت: با این شمشیر تو را از کجی و اعوجاج و انحراف برمی گردانیم. سادگی به این حد بود که لباس رنگ تعین نداشت، بلکه فقط ساتر عورت و حافظ سرما و گرما بود. [ صفحه 65] در مدت پنج سال خلافت، امیرمؤمنان علی علیه السلام با لباس وصله دار سلطنت و خلافت می کرد و به حدی وصله روی وصله می زد که می فرمود: دیگر از وصال خجالت می کشم. آن حضرت در سال به دو پیراهن - که لباس رسمی علی علیه السلام بود - قناعت می کرد و می فرمود: باید من در کشوری که حکومت می کنم مانند پایین ترین افراد از لحاظ لباس و غذا باشم. با نان جو خشک، نمک، سرکه و دو پیراهن وصله زده بر مردم حکومت می نمود. این اقتضای لباس دوران امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود. اما دوران سیاست اسلامی از نظر ظاهر رو به تکامل گذاشت و مسلمین با ملل متمدن مترقی روم، ایران، هند و چین آشنا شدند و قهرا به آداب و رسوم ظاهر آن ها در لباس، مسکن و معاشرت و مجالست آگاهی یافته همدوش و هم خو شدند. در این سیر تکاملی روز افزون که اسلام وسعت یافت و امپراطوری اسلام از شرق و غرب عالم مسکونی را

زیر فرمان گرفت، مسلمانان چهارصد سال بر آب های دنیا فرمان روایی داشتند و هشت قرن بر تمامی قلل مرتفع، خشکی و دریا، شرق و غرب تا سواحل دریای مانش و شرق اقصای آفریقا پیش رفتند و مردم از اطراف و اکناف عالم به مرکز خلافت نزدیک می شدند و با مسلمین اختلاط می نمودند. در اثر این اختلاط و امتزاج اجتماعی، آداب و رسوم جهانی در دریای ادب و تربیت اسلام مستهلک شد و لباس هم تابع لباس عمومی گردید. یعنی لباس عرب مخصوص عرب و لباس عجم مخصوص عجم شد و حد مشترکی در بین بوده - که بی آلایش و عدم قید به لباس اولی و شدت و حدت و حمیت در لباس - لباس ملی گردید، به طوری که تقریبا همه در لباس شدت تعلق رنگ را کنار گذاشتند و لباس [ صفحه 66] ملی عمومی به تن نمودند. خلفا و سلاطین به روش قیصرها و کسری های روم و ایران لباس رسمی پوشیده و دربار مجلل تشکیل داده و پرده دار، دربان، خدم و حشم بسیاری پیدا کردند. مردم هم که از آداب و رسوم ملل مختلف آگاهی یافته بودند و اوضاع مالی و بنیه ی اقتصادی آن ها در کمال قوت و قدرت بود به حدی که بیش از ده میلیون دینار اضافه درآمد خزینه ی سلطنتی بود لباس های فاخر می پوشیدند و به زیورآلات مجلل خود را می آراستند. در این عصر بایستی امام - که راهنمای روحانی و پیشوای معنوی است - به همان لباس عصر آراسته باشد و به همین جهات بود که در عصر خلفای اموی و عصر خلفای عباسی که خلافت، دارای دربار و دربان

تشریفات شد ائمه ما نیز برای حفظ صورت ظاهر اسلام لباس خز و پشم و لباس گران بها و عالی قیمت می پوشیدند. امام صادق علیه السلام - مخصوصا امام رضا علیه السلام که مقام ولیعهدی ظاهری داشت - به حکم ضرورت به خاطر مردم ظاهربین لباس رسمی قیمتی می پوشیدند، ولی در زیر، لباس پارسایی و پرهیزکاری خود را به تن داشتند. امام جواد علیه السلام نیز که داماد خلیفه ی عباسی بود به حکم ضرورت، از رو لباس خز و حریر می پوشید و زیر آن به لباس خشن کرباس قناعت می کرد و می فرمود: آن برای مردم و این برای خداست.

تولد امام جواد و رسوایی واقفیه

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام از جمله ائمه ای بود که تا سن بیش از چهل سالگی اولاد پسری نیاورد و برخلاف پدرش که کثیر الاولاد بود، او قلیل الاولاد بود. چهل و هفت سال از سن امام رضا علیه السلام گذشت و فرزند پسری برای حضرت [ صفحه 67] متولد نشد همین جهت، موجب گردید که مردم در امامت آن حضرت توقف کردند و صوفیه در طریقت به او متوقف گردیدند. ولی از آن جایی که در سنت ربوبی و سرنوشت اولیه، مقرر شده بود که دوازده نفر منصوص و منصوب اوصیا و اولیای خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله باشند و نام امام جواد علیه السلام در صف اولیای رسول خدا صلی الله علیه و آله به خط نور، بر ستون و ساق عرق نقش شده بود و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اخبار متواتره اسامی جانشینان خود را تصریح فرموده بود، به همین جهت، این فرزند بدون تردید امام نهم پس از امام رضا

علیه السلام بود. توقف و شک برخی از معمرین موجب شد که در مقام تفحص و تجسس برآیند، از این رو دیدیم که امام جواد علیه السلام از میان مردم، در حال کودکی و صغر سن، خود را به علم و فضل و کمال معرفی فرمود، همان گونه که عیسی بن مریم علیهماالسلام خود را معرفی کرد و مردم با مشاهده ی معجزات متوالی و متواتر او پیشوای نهم امام جواد علیه السلام را شناختند. بسیاری از مردم از امام رضا علیه السلام می پرسیدند: امام پس از شما کیست؟ حضرت ابوالحسن الرضا علیه السلام پیش از ولادت امام جواد علیه السلام یا پس از ولادتش او را به اسم و رسم و وصف و شخصیت معرفی می فرمود و در دوران کودکی او را به اصحاب خود نشان می داد و در وداع آخر تصریح به جود او به هنگام سفر اجباری به خراسان نمود و در منطق خود، در عصر ولایت عهدی مکرر در مکرر به وجود او تصریح، تأکید و توصیه فرمود. مولد و میلاد امام جواد علیه السلام چهار سال پیش از دعوت مأمون به ولایت عهدی بود. هنگامی که امام رضا علیه السلام عازم مسافرت گردید امام جواد علیه السلام چهار ساله بود و امام رضا علیه السلام او را به علم، تقوا، فضیلت و سخاوت سفارش فرمود و اسرار امامت را به او سپرد و تصریح کرد که من از این سفر، بر نخواهم گشت. با این مقدمات امام رضا علیه السلام به هنگام ولادت جوادالائمه علیه السلام فرمود که: گهواره ی او را نزدیک استراحت گاه خود نصب نمودند و حضرتش از این فرزند [ صفحه 68] مراقبت می کرد. بدون تردید از نظر حب نسل و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه