دانستنیهای حضرت امام هادی علیه السلام صفحه 130

صفحه 130

بشنید خدا را حمد کرد و فرمود: چه در جواب او گفتی؟ گفت: گفتم مرا مهلت بده تا فکری در امر آن کنم، حضرت فرمود: خوب جواب گفتی. (16)

نعمت ایمان وعافیت

دوم شیخ صدوق در (أمالی ع (از ابوهاشم جعفری روایت کرده که گفت: وقتی فقر وفاقه بر من شدت کرد خدمت حضرت امام علی نقی علیه السلام شرفیاب شدم پس مرا اذن داد پس چون نشستم فرمود: ابوهاشم! کدام نعمتهای خدا را که به توعطا کرده می توانی ادا وشکر آن کنی؟ ابوهاشم گفت ندانستم چه جواب گویم، پس خود آن حضرت ابتدا کرد فرمود: ایمان را روزی تو کرد پس حرام کرد به سبب آن بدن تو را بر آتش وروزی کرد تو را عافیت تا اعانت کرد تو را بر طاعت وروزی کرد تو را قناعت پس حفظ کرد تو را از ریختن آبرویت، ای ابوهاشم! من ابتدا کردم تو را به این کلمات به جهت آنکه گمان کردم که تو اراده کرده ای که شکایت کنی نزد من از آنکه با تواین همه انعام کرده وامر کردم که صد دینار زر سرخ به تو دهند بگیر آن را. (17)

مؤلف گوید: که از این حدیث شریف استفاده شود که ایمان از افضل نعم الهیه است وچنین است زیرا که قبول شدن تمام اعمال منوط به آن است.

ودر مجلد پانزدهم [چاپ قدیم] (بحار) است:

(بابُ الرِّضا بِمَوْهِبَهِ الاِیمانِ وَ اِنَّهُ مِنْ اَعْظَم النِّعَم فَنَسْئَلُ اللّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالی اَنْ یُثَبِّتَ الایمانَ فی قُلُوبِنا وَ یُطهِّرَ الدِّیوانَ مِنْ ذُنُوبِنا). (18)

وبعد از ایمان، نعمت عافیت است، فَنَسْئَلُ اللّهَ تَعالی الْعافِیَهَ، عافِیَهَ الدُّنْیا وَ الاخِرَه.

روایت شده که خدمت حضرت رسول

صلی اللّه علیه وآله وسلم عرض شد که اگر من درک کردم شب قدر را چه از خداوند خود بخواهم؟ فرمود: عافیت را وبعد از عافیت، نعمت قناعت است، روایت شده در ذیل آیه شریفه: (مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَکِرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیِنَّهُ حَیاهٌ طَیِّبَهً) (19) که ظاهر معنی آن این است که هر که بکند عمل صالح یعنی کردار شایسته از مرد یا زن واو مؤمن باشد چه عمل باشد چه عمل بدون ایمان استحقاق جزاء ندارد البته اورا زندگانی دهیم در دنیا زندگانی خوش. سؤال شد از معصوم علیه السلام که این حیات طیبه که زندگانی خوش باشد چیست؟ فرمود: قناعت است. (20) واز حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود: هیچ مالی نافعتر نیست از قناعت به چیز موجود. (21) فقیر گوید: که روایات در فضیلت قناعت بسیار است ومقام گنجایش نقل ندارد.

نقل شده که به حکیمی گفتند: دیدی تو چیزی را که از طلا بهتر باشد؟ گفت: بلی، قناعت است وبه همین ملاحظه کلام بعض حکما که گفته (اِسْتِغْناؤُکَ عَنِ الشَّی ء خَیْرٌ مِنْ اسْتِغْنائِکَ بِهِ). گفته شده که دیوجانس کلبی که یکی از اساطین حکماء یونان بود، مردیم متقشف وزاهد بوده وچیزی اندوخته نکرده بود ومأوایی برای خود درست ننموده بود وقتی اسکندر اورا به مجلس خود دعوت نمود، آن حکیم به رسول اسکندر فرمود که بگو به اسکندر آن چیز که تو را منع کرده از آمدن به نزد من همان چیز مرا باز داشته از آمدن به نزد تو، آنچه تو را منع کرده سلطنت تو است، وآنچه مرا بازداشته قناعت من است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه