سیره امام هادی علیه السلام صفحه 120

صفحه 120

در همان ایام، متوکل بیمار شد و به اندازه ای تب داشت که بر جان خود بیمناک گردید. به همین دلیل بود که دستور داد همه زندانیان را آزاد کنند. وی مخصوصاً دستور داد تا علی بن جعفر را نیز از زندان آزاد کنند.

متوکل به دوست خود عبیدالله گفت: چرا دیگر اسمی از آن مرد که برایش وساطت کردی، بر زبان نیاوردی؟ عبیدالله گفت: من تصمیم داشتم که دیگر در نزد تو نام او را بر زبان نیاور.

بعد از آنکه متوکل، علی بن جعفر را آزاد کرد، درباریان از علی بن جعفر خواستند تا متوکل را به واسطه آزاری که به او رسانده است، حلال کند. علی بن جعفر نیز پس از آزادی از زندان، به امر امام هادی علیه السلام به شهر مکه رفت و در آنجا ساکن گردید.(1)

گذشته از این موارد، امام هادی علیه السلام از کسانی که در برابر فشارهای اجتماعی و اقتصادی حاکم، احساس بیچارگی و حقارت میکردند یا تحت تأثیر جوّ حاکم، نسبت به خاندان پیامبر6، بدبین میشدند و به آنها بی احترامی میکردند دلجویی می نمود. بارها اتفاق می افتاد که افراد بی خردی به آن حضرت ناسزا میگفتند، اما امامعلیه السلام از آنان دلجویی می کرد و به آنان چنین می فرمود: «ای برادر! اگر قرض داری، دین تو را ادا نمایم و اگر گرفتاری رفع آزار از تو شود و اگر گرسنه ای سیرت نمایم.» در نتیجه این منش دلجویانه بود که آن فرد به امام ایمان می آورد.(2)

4. اطمینان قلب

4. اطمینان قلب

امام هادی علیه السلام با رفتار و عمل خویش اطمینان قلب و توکل بر خداوند را در برابر حوادث و مشکلات به پیروان خود می آموختند. نمونه های پیش رو،


1- [1] . رجال کشی، ص 660، حدیث 1129؛ بحارالانوار، ج50، ص 183؛ پیشوایان هدایت، هادی امت، صص 47-46.
2- [2] . سعید قانعی، زندگی نامه چهارده معصوم علیهم السلام ، ص633.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه