- پیشگفتار 1
- آخرین خورشید پیدا 6
- زندگی در محاصره ی دشمن 9
- اشاره 15
- نگاهی به عملکرد دشمن 15
- ایجاد تردید در امامت 24
- رقیب یا یاور؟ 27
- ناشناس ماندن 31
- برخی ویژگی های امام 33
- عبادت و اطاعت پروردگار 33
- زهد و بی رغبتی به دنیا 37
- حلم و بردباری 38
- کرم و بخشندگی 39
- دلسوزی و مراقبت نسبت به شیعیان 41
- گواهی دشمنان بر فضیلت امام 43
- اشاره 46
- مبارزه و ستم ستیزی امام 49
- در آرزوی وصال 60
- در انتظار شهادت 70
- پس از امام 79
- در سایه سار کلام امام 86
جائرانه ی عباسیان تا سال 656 هجری قمری استمرار یافت. (1) .
در آرزوی وصال
مسلمانان به تازگی از جنگی دیگر با رومیان بازگشته بودند. و اینک در بازار برده فروشان بغداد همهمه ای تازه بود. کنیزانی را که به اسارت درآمده و به عنوان غنیمت نصیب جنگاوران شده بودند؛ برای فروش عرضه می کردند. «و بشر بن سلیمان» طبق فرموده ی امام علی النقی علیه السلام از سامراء حرکت کرده بود و اینک که به بغداد رسیده بود، شتابان در پی برده فروشی به نام «عمرو بن یزید» بود؛ تا مأموریتی را که از جانب امام خود بر عهده داشت. به انجام رساند. او که از فرزندان ابوایوب انصاری و از شیعیان خاص امام هادی علیه السلام بود، از دیرباز با برده فروشان آشنایی داشت و خود نیز گاهی در این تجارت با آنان سهیم می شد. از اینرو «عمرو بن یزید» را به سادگی پیدا کرد و در گوشه ای چشم انتظار ایستاد. زنان و دخترکانی چند عرضه شدند و به سادگی به فروش رسیدند و اینک کنیزی با چهره و لباس و حرکاتی آشنا، از خیمه بیرون آورده شده بود، بشر به یاد می آورد که تمام خصوصیات این کنیز باصلابت و باوقار، توسط مولایش امام هادی علیه السلام، برایش شرح داده شده بود. حتی جامه ی حریر سراپا پوشیده ی او و امتناع او از نزدیک شدن مشتریان
1- 53. در این بخش از نوشتار، از کتابهای مختلف تاریخی و روایی استفاده شده است و پاره ای از مطالب، بویژه برخی تاریخهای ذکر شده محل اختلاف است.