پایان سلطه کفر، آغاز نفاق از دیدگاه قرآن و حدیث(تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 116

نفوذ خرافات يهود در احاديث صدر اسلام (247)

وجود آن سوگند ياد كرده است. علاوه بر اين، علم هيئت جديد هويت اين ستاره را كشف كرده، و اين كه از چند عنصر تشكيل شده، و حتي مساحت و كيفيت و ساير شئون آن چه قدر و چگونه مي‌باشد.

پس ايــن قصه، مانند آن چه در روايــت مورد بحث آمده، به طوري كه گفته‌اند مطابق خرافاتي است كه يهود براي «هاروت و ماروت» درست كرده است. و باز شبيه به خرافاتــي است كه يونانيــان قديــم دربــاره ستارگــان ثابــت و سيــار داشته‌اند.

پس از اين‌جا براي هر دانش‌پژوهي ريزبين روشن مي‌شود كه احاديث از اين قبيل كـه در مطاعـن انبيـاء و لغـزش‌هاي آن‌ها، وارد شده، از دسيسه‌هاي يهود خالي نيست!

و اين موضوع كشف مي‌كند كه يهود تا چه پايه و با چه دقتي خود را در ميان اصحاب حديث در صدر اسلام جا زده و تا توانسته با روايات آن‌ها به هر جور

(248) پايان سلطه كفر، آغاز نفاق

كه بخواهد بازي كند و خلط و شبهه در آن بيندازد. (البته ديگران نيز يهود را در ايـن خيـانـت‌هـا كمـك كـرده‌انـد!)

پيامبر گرامي خدا براي شناخت حديث و روايت صحيح از ناصحيح، به عموم مسلمانان، «معياري» را داده است، كه بايد با آن معيار و محك كلي، معارفي را كه به عنوان كلام آن حضرت، يا كلام يكي از اوصياء او، روايت مي‌شود، بشناسند و بفهمند كه آيا از دسيسه‌هاي دشمن است، و يا به راستي كلام رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله و جـانشينـان اوسـت. و آن ايـن است كه:

- «... هر حديثي را كه شنيديد، به كتاب خدا عرضه كنيد، اگر موافق با كتاب خدا بود، آن را بپذيريد، و اگر مخالف بود رهايش كنيد!»

زيان‌هاي وارده به علم و اسلام از اسرائيليات