پایان سلطه کفر، آغاز نفاق از دیدگاه قرآن و حدیث(تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 25

اما وحي آسماني، كه متضمن معارف و شرايع است، نه رسول اللّه صلي‌الله‌عليه‌و‌آله در آن حق مداخله‌اي دارد، و نه كسي غير او، و ولايتي كه بر امور مجتمع اسلامي دارد، هيچ‌گونه تأثيري در وحي ندارد. او نه مي‌تواند مطلق وحي را مقيد و مقيدش را مطلق كند، و نه مي‌تواند آن را نسخ و يا امضاء كند، و يا با سنت‌هاي قومي و عادت جاري تطبيق دهد، و به اين منظور كاري را كه وظيفه رسالت اوست به خويشاوندان خود واگذار كند!

صلاحيت افراد براي ابلاغ وحي الهي (53)

ماجراي طواف عريان و منع آن

رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله بعد از آن كه مكه را فتح كرد، در آن سال از زيارت مشركين جلوگيري نفرمود، تا اين كه آيات برائت نازل شد و زيارت مشركين و هم‌چنين سنت عريان شدن در طواف را منع كرد.

از سنت‌هاي زيارتي مشركين يك اين بود كه اگر با لباس وارد مكه مي‌شدند و با آن لباس دور خانه خدا طواف مي‌كردند، ديگر آن لباس را به تن نمي‌كردند، و بايد آن را صدقه مي‌دادند. لذا براي اين كه به اصطلاح «كلاه شرعي» درست كنند، و بدين وسيله لباس‌هاي خود را از دست ندهند، قبل از طواف از ديگران لباس را عاريه يا كرايه مي‌كردند و بعد از طواف به صاحبانشان برمي‌گرداندند. در اين ميان اگر كسي به

(54) پايان سلطه كفر، آغاز نفاق

لباس عاريه و كرايه‌اي دست نمي‌يافت و خودش هم تنها يك دست لباس همراهش بود، براي آن كه لباسش را از دست ندهد، ناچار برهنه مي‌شد و لخت به طواف كعبه مي‌پرداخت...! (نقل از تفسير قمي)(1)

1- الـميـــــــــــــزان ج 17، ص 250.

ماجراي طواف عريان و منع آن (55)

تحريم ورود مشركين به مسجدالحرام