پایان سلطه کفر، آغاز نفاق از دیدگاه قرآن و حدیث(تفسیر موضوعی المیزان) صفحه 53

صفحه 53

در روايت ديگري آمده كه عمار ياسر و وحشي را فرستاد و آن دو آتشش زدند. و دستــور داد تــا جاي آن را خاكروبــه‌دان كنند و كثافــات محـل را در آن‌جا بريزند! (1)

توطئه و تخلف منافقين در منابع مالي مسلمين

1- الـميــــزان ج 18، ص 324.

توطئه و تخلف منافقين در منابع مالي مسلمين (115)

«وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَــدَ اللّهَ لَئِــنْ اتينا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ...!» (75 تا 79 / توبه)

اين آيات، اعمال طايفه ديگر از منافقين را يادآور مي‌شود، كه از حكم صدقات تخلف ورزيده و از دادن زكات سر پيچيدند، و با اين كه قبلاً مردمي تهيدست بودند و با خدا عهد كرده بودند كه اگر خداي‌تعالي از فضل خويش بي‌نيازشان كند، حتما تصدق دهند و از صالحان باشند، ولي بعد از آن كه خداي‌تعالي توانگرشان ساخت، بخل ورزيدند و از دادن زكـات دريـغ كـردند.

و نيز طائفه‌اي از منافقين را ياد مي‌كند كه توانگران با ايمان را زخم زبان زده و ملامت مي‌كردند كه چرا مال خود را مفت از دست مي‌دهند و زكات مي‌پردازند، و تهيدستان زكات دهنده را زخم زبان مي‌زدند و مسخره مي‌كردند كه خدا چه احتياجي

(116) پايان سلطه كفر، آغاز نفاق

به اين صدقه ناچيز شما دارد. خداوند همه اين طوايف را منافق خوانده است و به طور قطـع حكـم كـرده كـه ايشان را نيامرزد:

- «بعضي از ايشان، كسي است كه با خدا عهد كرده بود: كه اگر خدا از كرم خود به ما عطا كند، به طور قطع زكات مي‌دهيم، و از شايستگان خواهيم بود. و همين كه خدا از كرم خويش عطايشان كرد، بدان بخل ورزيده و روي بگرداندند در حالي كه اعراضگران هم بودند. خدا به سزاي آن خلف وعده‌اي كه كردند، و اين كه دروغ مي‌گفتند، تا روزي كه ديدارش مي‌كنند در دل‌هايشان نفاق انداخت. مگر نمي‌دانند كه خدا نهان ايشان و راز گفتن‌هايشان را مي‌داند؟ و مگر نمي‌دانند كه خدا علام‌الغيوب است؟ كساني كه به مؤمنين راغب به خير، كه بيش از استطاعــت خويش نمي‌يابنــد، در كار صدقه دادن عيب مي‌گيرنــد و تمسخرشان مي‌كنند، خدا تمسخرشــان را تلافــي مي‌كنــد و ايشان راسـت عذابـي دردناك...!» (75 تا 79 / توبه)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه