نشان از غایب : ترجمه کتاب البیان فی اخبار صاحب الزمان (عج) صفحه 40

صفحه 40

سخنی با خواننده :

تا اینجا آن قسمتی از کتاب «البیان» که چاپ شده به پایان رسید ولیکن از کلام شاگرد مؤلف یعنی شیخ گرانقدر علی بن عیسی اربلی _ رحمه الله _ بر می آید که مؤلف اخباری را پس از این کلام آورده است. وی در صفحه 330 از کتاب خود «کشف الغمه» می گوید: سپس مؤلف بعد از این مباحث خبر سطیح(1)  را نقل می کند اینک قسمتی

از این خبر سطیح درباره وقایع آخرالزمان:

طبق این خبر در زمان «ذی جدن ملک»(2)  وقایع وحوادث و

فتنه هائی  برپا می شود.

آنگاه وی از خروج مهدی علیه السلام سخن به میان می آورد و این که آن حضرت زمین را از عدالت پر می کند و دنیا و اهل آن در زمان دولت ایشان در خیر و خوشی به سر می برند.

از حافظ محمدبن نجار روایت شده که وی گفت: این حدیثی است طولانی که حافظان حدیث در کتابهای خود آورده اند.

ما نیز برای حسن ختام، خبر سطیح را به همان شکل که در کتاب بحار الانوار جلد 13 در باب «اخبار کاهنان» آمده است می آوریم : (البرسی در مشارق الانوار روایت کرده که: کعب بن الحرث می گوید : ذوجدن، سطیح را احضار کرد تا از مسئله ای که در آن شک داشت پرسش کند. چون سطیح وارد شد ذوجدن خواست که علمش را پیش از حکمش بیازماید، لذا دیناری را زیر پایش پنهان کرد و سپس به او اجازه ورود داد، چون داخل شد پادشاه به او گفت: سطیح چه چیز برایت پنهان کرده ام؟ سطیح گفت: به بیت و حرم قسم، به سنگ صاف قسم، به شب آن هنگام که تاریک گردد و به صبح آن گاه که تبسم کند و به هرزبان دار و بی زبان قسم که تو برای من دیناری را میان کفش و کف پایت پنهان کرده ای.

ذوجدن پرسید: این علم را از کجا آورده ای؟ گفت: برادری از جنیان دارم که هرجا بروم با من می آید. پادشاه گفت: از وقایع آینده خبر ده. سطیح گفت: آن زمان که نیکان خوار شوند و اشرار حاکم گردند و فرمان و حکم الهی تکذیب شود وثروتها با مرکب های فراوان حمل گردند، و دیدگان به احترام اهل گناه به پائین افتد، و صله


1- سطیح: نامش ربیع بن ربیعه بن مسعود بن مازن بن ذئب بن عدی و اواز غسان بود، او درحالی متولد شد که مفصل و استخوانی جز جمجمه نداشت،و گفته می شود که صورتش در سینه اش بود، و در زمان خود از مشهورترینکاهنان بود و اخبار او در سیره ها و تاریخ فراوان است، او دارای عمری طولانیبود، در زمان سیل العرم متولد و به هنگام تولد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت.
2- او ذوجدن علس بن یشرح بن حارث بن قیس بن صیفی بن سبأبنیشجب بن یعرب بن قحطان است. گفته اند از پادشاهان حمیر است و او اولینکسی است که در یمن آواز خواند و به همین سبب ملقب به ذی جدن شد، زیراجدن به معنای صاحب صدای خوش است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه