روایت حضور (متون ادبی ویژه فاطمه زهرا(س)، مهدی موعود(عج) و شهیدان ) صفحه 122

صفحه 122

نذر دست های بریده

نذر دست های بریده

تو ای تنهاترین سقا، اباالفضل

دلاور مرد عاشورا، اباالفضل

تو بی تاب آمدی، لب تشنه ماندی

میان ساحلِ غم ها، اباالفضل

شهادت موج می زد در نگاهت

تو ای آبی ترین دریا، اباالفضل

چه شب هایی که با بانگ خدایا

صدا کردم شما را، یا اباالفضل

نمی دانم دو دست نازنینت

ندارد خون بها آیا اباالفضل

شفاعت کن مرا در روز محشر

تو ای دست خدا آقا، اباالفضل

نذر دست های بریده

نذر دست های بریده

تو از من باوفاتر بودی، ای دست

خدا را یار و یاور بودی، ای دست

برای یاری مظلومِ عالم

تو سقای دلاور بودی، ای دست

نامه ای به برادران جانباز شیمیایی

نامه ای به برادران جانباز شیمیایی

برادران جانبازم سلام، سلام به شما که جسمتان بی محابا به میهمانی خورشید رفت و روح آفتابی تان بر سجّاده های دعا باز ماند. به شما که حقیقت روشن تاریخید و شاهدی پاینده و شهیدی زنده، جاودانه می مانید.

برادر جانبازم! چیزی به صبح جاودانه نمانده، به درختی که تو را زاده و به آسمانی که تو را به آن نام نهاده اند.

فردای معهود، دوازده کشتی بر ساحل دریای عشق تو پیاده می شوند، آن گاه منتظران به حقیقت واقعی خواهند رسید و طلسم در بهشت، با رمز یا علی شکسته خواهد شد. آن روز تو و ساکنان زمین؛ آنان که بر آنان ظلم شده، به استقبال شمشیر عدالت خواهند رفت و به آرزوی دیرینه خود خواهند رسید.

برادرم! لحظه لحظه زندگی ام را به دنبال فرشته نجات تو پیمودم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه