روایت حضور (متون ادبی ویژه فاطمه زهرا(س)، مهدی موعود(عج) و شهیدان ) صفحه 37

صفحه 37

مهرت را از سرما مگیر.

شاهکار آفرینش

شاهکار آفرینش

ولایت، قصّه ای است دنباله دار که از یک سو، «کوثر» و از سوی دیگر، ذوالفقار، قهرمانان صحنه های آن هستند.

قصّه ای که آغازش از خلقت آدم خیرالبشر بود و فاطمه نقش آفرین یک زنِ کامل. ای مادر تاریخ! ای فاطمه! ای شاهکار آفرینش! ای همسر علی و ای اُمّ ابیها! اُم الحسن و الحسین علیهماالسلام.

روی سخنم با توست. با تو که عفافت در تاریخ، زبانزد عام و خاص است و ناشر و نویسنده کتاب عصمتت، پروردگار. تو آنی که داستان مرد نابینای میهمان، در ترجمان عفت تو آشکار است.

ای بانوی بردبار و ای در صفحه روزگار، ماندگار! ای برای همه زنان، آموزگار! فصل فصل کتاب سبزت را ورق زدم و یازده فصل عشق را خواندم. به انتظار پایان شاهنامه ماندم که انجامش به دستِ تنها تک سوار عشق، خوش است.

در انتظار دوازدهمین فصل، در آرزوی بهار، قصّه ام را با نوید بازگشت امامم به پایان می برم.

امید که در شمار سربازانِ بنامش قرار گیرم.

کاروان غم

کاروان غم

عبوری تلخ دارد کاروان بر شهر غم، امشب

و بر اندوهِ قلبی بی کران ای یاورم، امشب

بیا و سینه را از عطر ایمان و خدا پر کن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه