خدا کند که بیایی صفحه 45

صفحه 45

شاه غزالان

گلباده زنم گه گاه، زان چشمِ اهورایی

دادِ دلِ خود گیرم، از ساغرِ مینایی

دیشب من و دل با هم، یک جرعه غزل خوردیم

او مست و فسون گر شد، من عاشق و شیدایی

تا آبیِ چشمانت، در باغِ دلم گل کرد

بر شاخِ طرب رقصید، گلخندِ شکوفایی

از جامِ لبِ نوشت، یک جرعه اگر نوشم

شهدِ طرب افشانم، از ساغرِ سودایی

من لاله ی بی تابم، در دشتِ غزل امّا

تو شاهِ غزالانی، در خوبی و زیبایی

من شمعِ شررپوشم، با اشکْ هم آغوشم

تو مهرِ طرب زایی، در بزمِ دل آرایی

دل بی رُخِ ماهِ تو، بی برقِ نگاهِ تو

بنشسته به راهِ تو، در کوچه ی تنهایی

سنبل به کنار افشان، تا لاله برافروزی

خورشید تماشایی ست، در این شب یلدایی

ای لاله ی بستانی، بادا به تو ارزانی

از صائم کاشانی، این نغمه ی شیدایی

سوم مرداد 1380

کاشان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه