- مقدمه 1
- اشاره 5
- بخش 1: معرفت: ایجاد خدا و قبول انسان 5
- اشاره 7
- درس اول: چستی علم و ویژگی های آن (1) 7
- ویژگی های علم و معرفت 7
- الف: بداهت معنای علم 8
- ب: ذهنی نبودن علم 8
- ویژگی های علم 8
- علم و ادراک همان وجدان کردن است 11
- ج: قابل تعریف نبودن علم در عین بداهت آن 12
- اشاره 12
- درس دوم: چیستی علم و ویژگی های آن (2) 12
- د: اختیاری نبودن علم 15
- ﻫ: حدوث و تجدد علم 21
- معرفت چیست؟ 23
- درس سوم: معرفت و ویژگی های آن 23
- ویژگی های معرفت 28
- پرسش های مفهومی از درسهای 1 تا 3 31
- درس چهارم: هدایت الهی و نقش انسان 32
- فصل 2 - معرفت، صنع خدا 32
- اشاره 32
- هدایت تکوینی و هدایت تشریعی 33
- صنع خدا در هدایت تکوینی 34
- نقش خدا و انسان در هدایت تشریعی 35
- پایه دیگر هدایت تشریعی، فهم و معرفت مکلف نسبت به حکم 38
- هدایت: فضل خدا 43
- اشاره 43
- درس پنجم: مشیت الهی در هدایت و اضلال 43
- اضلال خداوند 44
- اشکال جبر در هدایت و اضلال الهی 45
- قول به جبر یا اختیار، فقط در قلمرو افعال اختیاری 45
- تفکیک هدایت خدا از ایمان و کفر بندگان 47
- اشاره 54
- تفاوت اعتقاد با معرفت 54
- درس ششم: هدایت اولیه و ازدیاد هدایت 54
- ازدیاد هدایت برای مؤمن 56
- محروم شدن کافر از هدایت بیشتر خداوند 57
- هدایت نکردن خدا ظلم نیست 64
- درس هفتم: نابینایی و ناشنوایی قلب 68
- هدایت و اضلال به خواست خدا 68
- قفل بر قلب 71
- درس هشتم: شرح صدر (1) 81
- نحوه هدایت و اضلال خداوند 81
- نور علم 83
- نور امام علیه السلام 85
- ضیق و حرج بودن صدر 90
- اشاره 90
- درس نهم: شرح صدر (2) 90
- تأثیر صنع خدا در تسلیم اختیاری انسان 94
- ایمان با کراهت! 98
- اشاره 99
- درس دهم: شرح صدر (3) 99
- هدایت و اضلال در آخرت 103
- عقوبت کافر در دنیا 105
- لزوم طلب هدایت دائمی از خدا 107
- فصل 3 - دلالت احادیث معرفت 113
- احادیث معرفت در کافی 113
- درس یازدهم: احادیث معرفت (1) 113
- اشاره 113
- احادیث معرفت در بحار الانوار 118
- بیان علامه مجلسی درباره معرفت 123
- اشاره 126
- رفع شبهه از حدیث جهل و معرفت 126
- درس دوازدهم : احادیث معرفت (2) 126
- استفاده علامه مجلسی از احادیث معرفت 128
- بیان فلسفی درباره احادیث معرفت 132
- فصل 4 140
- اشاره 140
- درس سیزدهم: سند احادیث معرفت 140
- اشاره 140
- عدم نیاز به بررسی سند احادیث معرفت 140
- تواتر احادیث در بحث معرفت 142
- بخش 2 : ارزش و چگونگی بندگی خدا 146
- اشاره 146
- فصل 1 148
- هدف فاعل و هدف فعل 148
- اشاره 148
- اشاره 148
- درس چهاردهم: معنای صحیح هدفداری خداوند 148
- غایت یا عدت غایی فعل 149
- داعی زائد بر ذت با عین ذات 151
- حکیمانه بودن افعال خداوند 152
- هدف خالق یا هدف مخلوق 153
- بندگی، هدف از خلقت 155
- درس پانزدهم: بندگی اختیاری در پیشگاه الهی 155
- اشاره 155
- اراده تکوینی و تشریعی خداوند 156
- اختلاف در خلقت، زمینه ای برای امتحان 159
- ابتلا و امتحان انسانها 159
- مانع نشدن خداوند از انجام گناه 163
- درس شانزدهم: پایه و اساس بندگی خداوند 165
- اشاره 165
- عبادت بر پایه معرفت 165
- نقش انسان در قبول یا رد معرفت 166
- واجب ترین معرفت برای انسان 168
- معرفت خداوند، روح عبادت 169
- رابطه عمل و معرفت 171
- معیار فضیلت انسان 171
- هدف از خلقت انسان 174
- اشاره 177
- درس هفدهم: معرفت و ایمان 177
- فصل 2 177
- معنای ایمان 177
- پخش شدن ایمان بر اعضا 178
- معرفت قلبی 179
- تفاوت اسلام و ایمان 180
- اسلام، شرط ایمان 182
- تعریف جامعی از ایمان 183
- اشاره 184
- درس هجدهم: اسلام ظاهری و اسلام واقعی 184
- اظهار اسلام به زبان 185
- حقیقت اسلام 187
- اشاره 190
- درس نوزدهم: حقیقت کفر 190
- تفاوت کفر با فسق 192
- شک در معرفت 195
- شک اختیاری و غیر اختیاری 196
- شک، مرتبه ای از انکار 197
- اشاره 200
- درس بیستم: مستضعف نه مؤمن است و نه کافر 200
- تعریف مستضعف 201
- عاقبت مستضعفان 202
- روشن نشدن سرانجام مستضعفان قبل از قیامت 206
- پرسشهای مفهومی از درسهای 17 تا 20 208
«اول» در این حدیث شریف به معنای پایه و اساس است، نه اول زمانی که گفته شود بندگی خدا صرفاً از جهت شروع، مبتنی بر معرفت خداست و معرفت، نقشی در بقیه مراحل عبادات ندارد.
معرفت خدا اصل و ریشه همه عبادات و به منزله روحی است که در کالبد همه اعمال عبادی – مانند نماز – جریان دارد و بدون آن، عاری از حقیقت عبادت می شوند. برای اثبات این مدعا، باید معنایی از «معرفت خدا» را که منتسب به انسان و اختیاری اوست، مطابق آن چه در کتاب و سنت آمده است، بشناسیم.
نقش انسان در قبول یا رد معرفت
چنان که در بخش اول کتاب به تفصیل گفتیم، تحقق معرفت در انسان، اختیاری او نیست و این خداست که معرفتی را به بنده ای از بندگان خدا اعطا می کند. در رأس این معرفتها، معرفت خود خداست که یک ویژگی خاص در میان همه معرفتها دارد و آن این است که هر چند معرفة الله برای انسان حاصل می شود، اما این بدون آن است که خداوند، محسوس یا معقول یا متوهم گردد. لذا یک نوع وله و حیرتی در معرفة الله برای انسان هست که در هیچ معرفت دیگری چنین نیست. این ویژگی، اختیاری نبودن معرفة الله را بهتر روشن می سازد.
به هر حال تحقق معرفت به اختیار ما بستگی ندارد و این در مورد معرفة الله از دیگر معارف روشن تر و واضح تر است. پس باید دید نقش انسان در معرفت چیست.
در این زمینه در فرمایش امام صادق علیه السلام چنین آمده است: