چكيده
در اين زمينه كه آيا در قرآن كريم مجاز وجود دارد يا نه، از ديرباز ميان دانشمندان اسلامي اختلاف نظر وجود داشتهاست. سلفيه از كساني بودهاند كه وجود مجاز را در قرآن انكار كردهاند: ولي بيشتر علما نظير لغويون و فقها قرآن را همانند ساير كلامها برخوردار از مجاز شمردهاند. در اين مقاله سعي شدهاست به شبهات منكران مجاز پاسخ دادهشود. كليدواژهها: مجاز، منكران مجاز، قائلان به مجاز.
مقدمه
مجاز عبارت است از استعمال لفظ در غير موضوعله با وجود رابطه و علاقه بين معناي مستعمل فيه و معناي موضوعله. البته سكاكي قائل است كه لفظ در [ صفحه 81] استعمال مجازي در خودِ موضوعله استعمال ميشود؛ اما ادعا ميشود كه آن غير از موضوعله است؛ مثلاً وقتي گفته ميشود، زيد اسد است، در اينجا همان حيوان درنده مراد است؛ اما از روي ادعا نه از روي واقع [1] . مجاز به اين معناي مصطلح موضوعي است كه از حدود قرن چهارم مطرح شدهاست. پس از اين قرن توسط عرفا و سلفيه وجود مجاز انكار ميشود. اين انكار در سخنان غزالي، ابن عربي، ملاصدرا و فيض كاشاني به چشم ميخورد و در دوره معاصر مصطفوي بر همين نظر است. البته در ميان آنها اختلاف نظرهايي وجود دارد؛ برخي به طور كلي منكر مجازند و بعضي آن را در حوزه صفات الهي انكار ميكنند. نيز برخي مجاز را در هر سخني منكر ميشوند و بعضي آن را تنها در كلام الهي انكار ميكنند [2] . در اين مقاله صرفا ديدگاه سلفيه مورد نقد قرار ميگيرد. از ميان علماي سلفيهاي كه مجاز در قرآن را انكار ميكنند، ميتوان از شاطبي و قاسمي ياد كرد.
انگيزه انكار مجاز از سوي سلفيه
سلفيه به واقع دنبالهروان اهل حديث به شمار ميروند كه آيات صفات را بر معناي حقيقي حمل ميكردند و بر معتزله كه اين آيات را مجاز ميخواند و تأويل مينمودند، بر ميآشفتند. آنان از رهگذر انكار مجاز ميخواستند با تأيل آيات صفات مقابله كنند. [3] .
انكار وضع از سوي سلفيه
سلفيه به تعريف مجاز خرده گرفته، گويند: ما واضعي نميشناسيم و چنانچه بشناسيم، نميدانيم لفظ را در چه معنايي وضع كرده است. ما فقط استعمال را ميشناسيم؛ بنابراين سخن گفتن از اينكه لفظ در كدام معنا وضع شده است، بيمعناست. در استعمال هم دو چيز متمايز به نام حقيقت و مجاز نمييابيم. [ صفحه 82] هريك از قرايني كه براي تمايز آن دو ياد كردهاند، مخدوش است [4] .