- مقدّمه 1
- اشاره 6
- 1 - 1) سیری گذرا در قلمرو شعر آیینی 7
- 2 - 1) نمونه هایی از آثار ارزشی طلایه داران شعر فارسی 8
- اشاره 8
- جهان غم 9
- بلای سخت 9
- خوی نیک 10
- چرا؟! 10
- دریغا جوانی! 11
- خداوند 11
- وام خرد 11
- مناظره زاغ و باز 12
- شرف مرد 12
- نه این جا باش و نه آن جا! 16
- شکوه علم و عدل 19
- ارزش هنر 19
- در نکوهش بی خردی 20
- گفتگوی زیرک و ابله 20
- چه دریاست این؟! 21
- به سلام آمدگان 22
- در ستایش رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم 23
- 3 - 1) زیر مجموعه های شعر آیینی 24
- 4 - 1) انواع شعر آیینی در زبان فارسی 26
- اشاره 28
- 2 - 2) آشنایی با شعرای ستایشگر در زبان فارسی 31
- آشنایی با شعرای ستایشگر در زبان فارسی 31
- 2 - 2 - 2) ستایشگران آیینی 34
- در ستایش خداوند کریم 35
- در معراج 36
- اشاره 43
- قسمت اول 44
- 1 - 3) مهدویّت در شعر شاعران درباری 44
- قسمت دوم 50
- ای مسلمانان! 55
- 2 - 3) مهدویّت در شعر آیینی 55
- قسمت اول 55
- قسمت دوم 61
- قسمت سوم 67
- قسمت چهارم 75
- قسمت پنجم 81
- قسمت ششم 86
- سیری در گستره شعر مهدوی 96
- 1-4) موضوعات شعر مهدوی در زبان فارسی 97
- اشاره 97
- قسمت اول 98
- قسمت دوم 104
- قسمت اول 111
- 2 - 1 - 4) به تصویر کشیدن ولایت تکوینی حضرت ولیِّ عصر علیه السلام 111
- قسمت دوم 118
- قسمت سوم 125
- قسمت چهارم 131
- قسمت پنجم 137
- قسمت هفتم 152
- 3-1-4) تبیین رسالت های جهانی حضرت ولیِّ عصر علیه السلام 166
- تبیین رسالت های جهانی حضرت ولیِّ عصر علیه السلام 166
- الف) مبارزه بنیادی و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی 167
- قسمت اول 173
- ب) رویارویی تمامْ عیار با کفر جهانی و ایادی آن 173
- قسمت دوم 179
- ج) برقراری نظام عدل و قسط واقعی در گستره جهان 185
- قسمت اول 185
- قسمت دوم 191
- د) تحقق جهان شمولی دین مقدّس اسلام و احیای ارزشهای دینی 194
- ه) برقراری حکومت جهانی اسلام و حاکمیّت فرهنگ اسلامی 200
- و) رسوایی متمهدیان و داعیه داران مهدویَّت نوعی و معرّفی دجّالان 208
- اشاره 219
- از نظر محتوایی و درونی 220
- 1 - 5) از نظر محتوایی و درونی 220
- الف) شعر توصیفی و مناقبی 221
- قسمت اول 221
- قسمت دوم 225
- قسمت سوم 230
- ب) شعر غیبت 232
- شعر غیبت 232
- 1 / ب) فلسفه و آثار غیبت امام زمان علیه السلام 233
- 2 / ب) اقامه براهین عقلی و نقلی بر وجود امام زمان علیه السلام و امکان ادامه حیات آدمی 241
- 3 / ب) کاوشی در علت پیدایی ناپیدایی امام زمان علیه السلام 247
- 2 - روح عالم هستی 250
- تعبیرهای دیگر 252
- 3 - تعبیرهای دیگر 252
- 4 / ب) حالات شیفتگان حضرت ولیِّ عصرعلیه السلام در زمانه غیبت 257
- قسمت اول 257
- قسمت دوم 263
- قسمت سوم 268
- قسمت اول 270
- ج) شعر انتظار 270
- قسمت دوم 275
- شعر ظهور 280
- د) شعر ظهور 280
- 1 / د) ظهور فردی و شخصی 281
- 2 / د) ظهور کلی و فراگیر 284
- قسمت اول 284
- قسمت دوم 291
- ه) شعر توسُّلی و نیایشی 298
- و) شعر دیدار 301
- از نظر شاکله بیرونی و ساختاری 303
- 2 - 5) از نظر شاکله بیرونی و ساختاری 303
- 1 / الف) سبک عراقی 304
- 2 / الف) سبک خراسانی 306
- 3 / الف) سبک اصفهانی 307
- 4 / الف) سبک نیمایی و سپید 309
- باغ و باد و تیشه 310
- قالب های مختلف شعری در شعر مهدوی 311
- ب) قالب های مختلف شعری در شعر مهدوی 311
- 1 / ب) رباعی مهدوی 311
- 2 / ب) دوبیتی مهدوی 314
- 3 / ب) دوبیتی پیوسته یا چهارپاره مهدوی 316
- 4 / ب) غزل مهدوی 318
- اشاره 322
- خانه خورشید 322
- 6/ ب) قصیده مهدوی 324
- نمونه ای از مربّع ترکیب مهدوی 326
- 7/ ب) ترکیب بند مهدوی 326
- نمونه ای از ترکیب بند مهدوی 329
- اشاره 329
- 8 / ب) ترجیع بند مهدوی 330
- اشاره 331
- نمونه ای از یک ترجیع بند مهدوی 331
- 9 / ب) مسمّطات مهدوی 333
- 10 / ب) سرود مهدوی 335
- 11 / ب) شعر آزاد مهدوی 336
- ج) شعر مهدوی و اوزان عروضی 337
- شعر مهدوی و اوزان عروضی 337
- 1 / ج) اوزان عروضی مشترک در زبان فارسی و عربی 338
- 3 / 1 / ج) (دایره مجتلبه) 338
- 2 / 1 / ج) (دایره مؤتلفه) 338
- اوزان عروضی مشترک در زبان فارسی و عربی 338
- 1 / 1 / ج) (دایره مختلفه) 338
- 5 / 1 / ج) (دایره متّفقه) 339
- 4 / 1 / ج) (دایره مشتبهه) 339
- 2 / ج) اوزان مخصوص شعر فارسی 339
- اوزان مخصوص شعر فارسی 339
- 2 / 2 / ج) (دایره مشتبهه مزاحفه) که شامل هفت وزن زیر است: 340
- 3 / 2 / ج) (دایره مشتبهه زایده) که شامل پنج وزن است و تماماً مثمَّن هستند: 340
- 3 - 5) جایگاه اماکن مقدّس و ادعیه مأثور در شعر مهدوی 341
- تورا می بینم 346
- تو را باید دید 346
- صد جمکران دل 347
- اشک روان آوردیم 347
- تو می آیی 347
- تو را می بینند! 347
- زلال نورش جاری است 347
- به یاد جمکران 348
- بی تو! 349
- اشاره 351
- 1 - 6) بایدهای شعر مهدوی 352
- 2 - 6) نبایدهای شعر مهدوی 357
- اشاره 360
- آن آفتاب پنهانی 361
- چشم به راه 362
- ظهور کن 363
- در مدار چشمانت 363
- تمام جاده را رفتم... 364
- صدایت می کنم... 364
- قبله گاه تمام ستاره ها 365
- کی می کنی ظهور؟! 365
- ای نبض پنهان هستی! 366
- خواب دیده ام که می رسی... 367
- بُغض جمکرانی من 367
- بیا که سبزه بروید 368
- بهار در راه است 368
- یار آمدنی است 369
- تا کی انتظار؟! 369
- لحظه موعود 370
- به کلبه ات برگرد! 370
- فقط! 371
- چرا نمی آیی؟! 371
- انتظار مستجاب! 371
- یار غمگسار بیاید 372
- صبحی دگر می آید... 373
- اگر بگردی ای موعود! 374
- کی ظهور می کنی؟! 374
- بنده صاحب الزّمان بودن 375
- تا سپیده می آید 376
- خدا کند تو بیایی 377
- طرح لبخند تو 377
- گفتم می آیی 378
- پنجره گلها 378
- مولا نمی آیی؟! 379
- بیا بتاز و بتازان 380
- رود آیینه 381
- کجایی؟! 382
- چشم های جاده 383
- آن همیشه خوب 384
- کوچ 385
- سپیده موعود 385
- تو چرا دیر می کنی؟! 385
- گل بکار! 386
- طلوع 386
- ای آفتاب گمشده! 387
- انتظار 387
- کوچه کوچه جستجو 388
- چشم انتظار تو مانده است 388
- در اسارت مرداب 389
- یار می آید 389
- هلا طلیعه موعود! 390
1- 840. همان، ص 84 و 85.
2- 841. همان، ص 86 و 87.
خوشم که در دل من - این همیشهْ عاشق او
به غیر عشق رخ منتظَر، نمی ماند(1)
نصیر، از این امر بیمناک است که شب هجران به پایان خود نرسد و روز وصال یار نصیب او نشود؛ هر چند می داند که درد عشق درمان پذیر نیست و دیدار یوسف زمانه صبر بسیار می طلبد:
ترسم آخر که شب هجر به پایان نرسد
روز وصلت به منِ بی سر و سامان نرسد
هر چه از آتش دل، سوزم و فریاد کنم
کس به داد منِ غمدیده نالان نرسد
دوش گفتم غم دل را به طبیبی، گفتا:
درد عشق است، یقین دان که به درمان نرسد
دل دیوانه ما، گشته چه خوش جای گزین
شانه ای کاش بر آن زلف پریشان نرسد
گو به یعقوب، تو را صبر فراوان باید
یوسف گمشده ات زود به کنعان نرسد(2)
قسمت دوم
جعفر رسول زاده (آشفته) از هجر مهدی موعودعلیه السلام می نالد و از دوری او شکوه ها دارد و فقط دل به این خوش کرده است که یار از او بپرسد با این همه درد و داغ و پریشانی چه می کند!
جان را مپرس با غم هجران چه می کند؟
با تیغ تیز، پیکر عریان چه می کند!
ما را که دید بر سر کویش، به خنده گفت:
بیمارِ ره نبرده به درمان، چه می کند؟
ای صد بهار از تو شکوفا، بیا بیا!
باد خزان ببین به گلستان چه می کند
پرسیده ای که دوست ز دشمن چه می کشد؟
هیچ آگهی فراق تو با جان چه می کند؟
ای منتظَر! بیا و نظر کن که داغ هجر
با لاله های سوختهْ دامان چه می کند
در حسرت تو، در به دری شد نصیب خضر ور نه به سیر کوه و بیابان چه می کند؟
«آشفته»، خاک راه تو باشد بیا مپرس
این مور، زیر پای سلیمان چه می کند؟!(3)