- دیباچه 1
- سرآغاز 2
- اشاره 3
- بخش اول: نامت گل است 3
- نامت گل است، کنیه ات آفتاب 4
- زمزمه انتظار 8
- بار غیبت بر زمین بگذار! 10
- روز پادشاهی عدالت 15
- خواهی آمد... 19
- ای مرهم زخم های ناسور! 21
- در کدام فردا 25
- چیزی شبیه آمدنت 28
- والفجر! ای سپیده دمان دیدار 31
- ای روشن ترین ستاره! 36
- و صبح روز بعد... 40
- آن مرد در باران می آید... 45
- تا باران بگیرد 49
- فرزند طور 51
- کجایی ای نسیم همه طرف؟! 55
- عید یعنی تو؛ بهار یعنی تو 60
- ... پشت این روزهای گرفتار 64
- در پوکی فصل های بی تو 68
- نام حبیب هست و نشان حبیب نیست 72
- اشاره 78
- بخش دوم : کنیه ات؛ آیینه، آفتاب 78
- آخرین چراغ 79
- زیر باران 80
- چند جمعه دیگر...؟ 81
- زیر ساعت حرم 82
- عصر جمعه ای دل تنگ 83
- دقایق بی تو 84
- شوری از سمات 85
- ای با تو صبح و عصر و شب... 86
- اَینَ الطالبِ... 87
- سواری که گفته اند 89
- موعود من! 91
- اتفاق سبز... 92
- سرانجام 93
زیر باران
زیر باران
نمی دانم حقیقت دارد آیا نه؟
که آن شب زیر باران دیدمت، یا نه
نمی دانم، گمانم در دعا دیدم
تو را در جمعه و والعصر و طاها نه؟!
تو را در زیر باران، روبه روی صحن
تو را آن شب همین جا دیدم آقا نه؟
مداری از کبوتر، صحن، آیینه...
دو دل هستم، بگویم دیدمت یا نه
کبوترهای دور از دست می خواندند
که می آیی همین امروز و فردا نه
بگو آیا خودت بودی، خودت یا نه؟
فقط آقا! دلم را نشکنی با «نه»!