- طول عمر از نظر دانش و علم 1
- مقدمه 1
- هشتصد سال زندگی 1
- طول عمر از نظر ادیان 1
- هفتاد هزار سال عمر 1
- دین مقدس اسلام 2
- تفاوت و اختلاف مخلوقات در عمر و طول عمر بشر و قیاس آن با استثنائات 2
- نتیجه طول عمر از نظر دانش و علم، ادیان و انبیا 2
- مسأله طول عمر حضرت ولی عصر 2
- استثناء و اختلاف عالم گیاه و درخت 3
- استثناء در جهان انسانها 3
- استثناء و اختلاف عمر در دنیای اتم 3
- استثناء در کرات 3
- تفاوت و اختلاف در عالم حیوانات 3
- عمر جاودان 4
- نیروی جوانی پایدار 4
- اخبار درباره جوانی امام زمان 4
- سخنی با برادران اهل سنت درباره مهدویت حضرت مهدی 4
- سرگذشت معمرین در تاریخ 4
- اسامی برخی از معمرین 5
- پاورقی 5
مقدمه
یکی از مطالبی که همواره بشر در جستجو و تحصیل آن بوده، طول عمر و زندگی است؛ طول عمر توأم با سلامتی و توفیق از نعمتهائی است که ارزش آن را نمیتوان معین کرد، غریزه حب به ذات، حب بقا و غرائز دیگر انسانها راعاشق و دل باخته طول عمر ساخته و آنها را وادار میسازد که در این راه منتهای سعی و تلاش را انجام دهند تا بلکه مدتی اگر چه کوتاه باشد این ریسمان عمر را بلندتر سازند.آنچه فحص و مطالعه در اطراف این موضوع نشان میدهد این است که امکان عمر بسیار دراز همواره مورد قبول بوده و تا کنون کسی عدم امکان و امتناع آن را عنوان نکرده است.ما نخست امکان طول عمر را از نظر علوم و دانشهای عصری مانند علم پزشکی و علم زیستشناسی، اطلاعاتی که از احوال سایر مخلوقات داریم با مقایسه انسان به آنها مورد توجه قرار میدهیم و سپس مراجعه با ادیان آسمانی نموده در امکان و صحت آن از نظر عقاید دینی سخن میگوئیم.
طول عمر از نظر دانش و علم
از نظر علوم امروز باید دانست که علم، امکان طول عمر را کاملا تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه کوشش نتیجه بخش و موفقیت آمیز و لازم میشناسد و برای طول عمر حد و اندازهای معلوم نمیکند. علم میگوید: تقلیل متوفیات و مرگ و میرها، و طولانی ساختن عمر وارد یک مرحله عملی شده و با کمال سرعت رو به تکامل است و حد متوسط عمر در کمی بیشتر از یک قرن از 47 به 74 رسیده است.دکتر «الکسیس کارل» در سال 1912 میلادی موفق به نگهداری یک مرغ به مدت سی سال شد، در حالی که زندگی مرغ حداکثر از ده سال تجاوز نمیکند [1] .
هشتصد سال زندگی
دکتر «هنری الحیس» میگوید: باید حد متوسط مرگ و میر عمومی را به حد مرگ و میر اطفال کمتر از ده سال رسانید و اگر این مسأله عملی شود، انسان آینده، هشتصد سال زندگی خواهد کرد. [2] .دانشمندان هنوز در تعیین مرز قاطع (زندگی طبیعی) بشر به موفقیتی نرسیدهاند.مرز منطقی زندگی به نظر دانشمندان تفاوت دارد «پاولوف» مرز طبیعی حیات انسان را 100 سال میدانست «مچنیکوف» آن را 150 تا 160 قلمداد میکرد.پزشک و دانشمند مشهور آلمانی «گوفلاند» معتقد بود که مدت عادی زندگی بشر 200 سال است.فیزیولوژیست مشهور قرن نوزدهم «فلوگر» آن را تا 600 سال و «روجربیکن» انگلیسی تا 1000 سال قلمداد کردهاند. [3] ولی هیچیک دلیلی بر اینکه این مرزها مرز قاطع باشد که از آن تجاوز نکند ارائه نمیدهند.به عقیده دانشمند روسی «ایلیا مچنیکوف» پزشک و فیزیولوژیست، یاختهها و سلولهای بدن انسان که تقریباً شصت تریلیون میباشد از سموم ترشح شده توسط باکتریهای سمی روده مخصوصاً روده بزرگ (که در آن روزانه 130 تریلیون میکروب زاده میشود) مسموم میشوند.بسیاری از این باکتریهای زیانی به بدن نمیرسانند ولی بعض از آنها سمی هستند.اینها بدن را از داخل توسط سمهائی که تولید میکنند (مانند گازهای فنل و اندل) مسموم میسازند؛ احتمالاً یاختهها و بافتهای سازنده بدن در اثر این مسمویت به پیری زود رس دچار میشودند، وقتی یاخته پیر شده، به سختی میتواند نیازهای حیاتی را رفع نماید و در تکثیر آن اختلال پدید آمده و سپس میمیرد [4] .پروفسور «اسمیس» استاد دانشگاه کلمبیا میگوید: حد و حصر سن، مثل دیوار صوتی است، همانطور که دیوار صوتی امروزه شکسته شده، این دیوار سن نیز روزی خواهد شکست. [5] .
هفتاد هزار سال عمر
آزمایشاتی که بر روی بعضی از حیوانات ریز آبی انجام شده علما را به امکان تغییر دوران حیات امیدوار نموده و همچنین دانشمندان در روی مگسهای میوهها آزمایشهائی نمودند که در نتیجه عمر آنها نهصد برابر عمر طبیعی گردید [6] بنابر این اگر این امتحان بر روی انسان با موفقیت عملی شود و عمر طبیعی انسان را هشتاد سال فرض کنیم، امکان طولانی کردن عمر تا هفتاد و دوهزار سال ثابت میشود.همچنین در روی نسوج بعضی حیوانات، مطالعاتی جریان دارد که کاملا بشر را در این زمینه به آینده خوش بین نموده و انتظار میرود که در آینده طول عمر و بازگشت نیروی جوانی در دسترس همگان قرار بگیرد.بسیاری از علما به مسأله اعاده نیروی جوانی بیشتر توجه دارند تابه مسأله طول عمر؛ زیرا از مسأله طولانی ساختن و ادامه حیات در شرایط مخصوصی به هر مقدار خود را فارغ میدانند و در حقیقت آن را حل شده و عملی میشمارند فقط میگویند: باید فکری برای پیری کرد و سرمی تهیه نمود که از پیری جلوگیری کند؛ زیرا عمر هر چه طولانی شود اگر بازحمت پیری توأم شود لذت بخش نیست.مرگ نه مولود طول عمر و نه نتیجه پیری است؛ بلکه مرگ نتیجه بیماری و رعایت نکردن قواعد حفظ الصحه و بهداشت بدن و سلامت مزاج است که اگر انسان بتواند بر عواملی که مزاج را تحت تأثیر قرار میدهند مسلط شود، میتواند مرگ را مهار نماید.این عوامل عبارت است از صحت مزاج پدر و مادر، و پدر و ماور آنها و اطلاع آنان به قواعد بهداشتی تولید مثل، آداب نکاح، اعتدال مزاج مادر در ایام حمل، رعایت دستورات بهداشتی در دوره بارداری و هنگام رضاع و شیر دادن، حسن تربیت فرزند، مساعدت محیط و هوا، رعایت اعتدال در خواب و استراحت، کار و معاشرت و انتخاب جامه و پای افزار، مصاحبت با مردمان صحیح الاخلاق و مستقیم، ایمان به خدا و امنیت، صفای باطن و تنزه آن از عقائد خرافی و باطل، استفاده از غذاهای سالم و خود داری از صرف مسکرات و نوشابههای الکلی و شرایط دیگر از این قبیل که چون بیشتر این عوامل تحت کنترل انسان نیست ناچار مغلوب شده و تسلیم مرگ میشود.آمارهائی که راجع به تعداد متوفیات و تفاوت آنها به حسب شغل و حرفه و محیط و مسکن از طرف شرکتهای بیمه منتشر میشود ثابت میکند که اختلاف اعمار بشر مربوط به یک سلسله عوامل خارجی است که هر چه این عوامل کمتر شود، عمر طولانیتر میشود. چنانچه مکرر دیده شده اشخاصی متجاوز از صد و پنجاه، صد و شصت، صد و هفتاد و دویست و بیشتر زندگی کردهاند، و در همین عصر، ما اشخاصی را میشناسیم که سن آنها از صدو پنجاه متجاوز است، و این نیست مگر در اثر آنکه عوامل کشنده کمتر به سراغ آنها رفته است.خلاصه سخن این است که: امکان عادی طول عمر در جهان علم صد در صد مورد قوبل و غیر قابل انکار است.برای اینکه معلوم شود تعجبی که ما از عمر بسیار طولانی مینمائیم، معلول انس و عادت به عمرهای کوتاه است، در سخن یک پزشک انگلیسی دقت فرمائید، این پزشک میگوید: اگر منطقه کانال پاناما که مشهور به بیماریهای فراوان است از سایر نقاط جهان جدا شود و ما در آنجا زندگی کنیم و از سرگذشت مرگ و زندگی در سایر نقاط بی اطلاع باشیم خواهیم گفت: کثرت وفیات در این منطقه و کوتاهی عمر از امور معین به حکم طبیعت است و تغییر آن از دسترس علم خارج است؛ پس معلوم میشود که جهل ما به اسباب بعضی از بیماریها مانع از تقلیل وفیات و طولانی شدن عمر است و هر کس در این نظر با من مباحثه کند (کثرت میزان وفیات و عمرها را در حدی ثابت بداند) از او میپرسم:کدام دوره از دورههای عمر ثابت است؟دوره عمر در هند یا در نیوزیلند یا آمریکا یا در منطقه قنال؟و کدام پیشه و شغل است که دوره عمر در آن ثابت است؟آیا پیشه و شغل است که دوره عمر در آن ثابت است؟آیا پیشه فلکی و ستارهشناسی که وفیات آن 15 تا 20 در صد زیر حد متوسط است؟ یا وکالت دادگستری که وفیات آن 5 تا 15 در صد فوق متوسط است؟ یا تنطیف شبکات که وفیات آن 40 تا 60 در صد فوق متوسط است؟اینها مثالهائی از تفاوت بسیار در متوسط وفیات به حسب مشاغل و پیشهها است. بعلاوه ما ادله بسیار دیگر نیز داریم که دلالت دارد بر تغییرات مهم در دوران حیات به وسائل صناعی سپس آزمایشهائی را که روی بعضی حیوانات شده و همه ناجح و موفقیت آمیز بوده شرح داده است [7] .