حزب رستاخیز؛ اشتباه بزرگ صفحه 373

صفحه 373

فرهنگی - حزبی خود را به مخاطبان عرضه نماید؛ تلاش گسترده ای صورت می گرفت تا از پاگرفتن مطبوعات مستقل و آزاد که به این بساط گسترده حزبی کمتر ارادت می ورزیدند جلوگیری به عمل آید. بدین ترتیب نظیر دوره های پیشین در عصر حاکمیت حزب رستاخیز بر عرصه سیاسی - اجتماعی کشور، سانسور مطبوعات همچنان جزو اولویت برنامه های حاکمیت بود. در این میان، به ویژه ساواک در سانسور مطبوعات بیش از هر دستگاه دیگر قدرت نمایی می کرد.(1) رابرت گراهام سانسور شدید مطبوعات را در ایران عصر حاکمیت حزب رستاخیز چنین توصیف می کند:

ایجاد حزب رستاخیز وسیله دیگری برای جلوگیری از رشد مطبوعات مستقل شد. مطبوعات نقشی کاملاً زیر دست داشتند و به صورت مؤثری در بطن قدرت اجرایی جذب شده بودند. وظیفه اصلی آنها انعکاس و تبلیغ فعالیتهای دربار و سیاست های شاه سابق که توسط دولت اجرا می شد بود. مطبوعات را صرفا به یک وسیله روابط عمومی دولتی تبدیل کرده بودند و فقط در

مواردی به آنها اجازه داده می شد از حدود مقرر خارج شده و انتقاد کنند که مسئله غیراساسی بود. مثل ترافیک تهران یا اجاره ها. وقتی [می خواستند] مسائل مهم تری به جریان بیاندازند سانسور وجود داشت و معمولاً به شکل خودسانسوری که شدیدتر هم هست در می آمد. هیچ سرمایه گذاری حاضر نبود خلاف میل حکومت عمل کند. زیرا این کار موجب تعطیل مؤسسه مطبوعاتی مربوط می شد.(2)

2- کانونهای حزبی: روند تشکیل کانونهای حزبی

در اساسنامه حزب رستاخیز تشکیل کانونهای حزبی پیش بینی شده بود. این کانونها مهم ترین هسته های تشکیلاتی حزب رستاخیز محسوب می شدند که روابط مدیریت حزب را با اعضای آن در سراسر کشور میسر می ساختند. با گرد آمدن تعدادی معین از اعضای حزب، کانونهای حزبی شکل می گرفتند. تقریبا از اوایل اردیبهشت ماه 1354 بود که مدیریت

حزب رستاخیز طرح تشکیل کانونهای حزبی در سراسر کشور را مورد توجه جدی قرار داد و افرادی از هیأت اجرایی و دفتر سیاسی حزب مأموریت یافتند تا راههای عملی تأسیس کانونها را بررسی کنند.


1- . ذاکرحسین، عبدالرحیم؛ پیشین، جلد چهارم، صص 316 - 319.
2- . گراهام، رابرت؛ پیشین، صص 167 - 168.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه