- مقدمه ناشر 1
- 1 - دلیل عقلی 2
- اشاره 2
- قسمت اول 7
- 2 - دلیل نقلی 7
- قسمت دوم 16
- اشاره 21
- قسمت دوم 31
- فصل اوّل: قسمتی از احادیث متواتره که به طور خاصّ 35
- فصل دوم: در بیان مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر 41
- اشاره 45
- اوّل: حقّ وجود و هستی 46
- سوم: حقّ قرابت و خویشاوندی پیغمبرصلی الله علیه وآله 54
- چهارم و پنجم: حقّ منعم بر متنعم و حقّ واسطه نعمت 55
- ششم: حقّ پدر بر فرزند 57
- هفتم: حقّ آقا و ارباب بر بنده 59
- نهم: حقّ امام بر رعیت 61
عرضه داشتم: بفرمایید. فرمود: بگو ببینم پیامبرانی که خداوند آنان را برگزیده، و کتاب های آسمانی بر ایشان نازل کرده، و آنان را با وحی و عصمت تأیید فرموده و پیشوایان امم بودند، از جمله موسی و عیسی با علم و اندیشه برجسته ای که داشتند، امکان دارد منافقی را انتخاب کنند در حالی که گمان داشته باشند که مؤمن است؟ گفتم: خیر. فرمود: پس حضرت موسی کلیم اللَّه چگونه شد که با آن همه عقل و علم و نزول وحی بر او، هفتاد نفر از بزرگان قوم و وجوه لشکریانش، کسانی که در ایمانشان و اخلاصشان تردید نداشت، ولی در واقع منافقین را انتخاب کرده بود. خداوند متعال می فرماید: «وَاخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ
قسمت دوم
سَبْعِینَ رَجُلاً لِمِیقاتِنا»(1)؛ و موسی هفتاد نفر از قوم خود را برای میقات ما برگزید. ما که می بینیم شخصی که خداوند او را به نبوّت برگزیده (موسی علیه السلام) به جای اصلح، افسد را انتخاب می کند، می فهمیم که انتخاب کردن جایز نیست جز برای آن که اسرار نهان و اندیشه های پنهان همه را می داند. و نیز می فهمیم که انتخاب مهاجرین و انصار ارزشی ندارد. بعد از آن که پیغمبران که می خواستند اهل صلاح را برگزینند، انتخاب آنان بر اهل فساد واقع شد.
سپس فرمود: ای سعد! خصم تو ادّعا می کند پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله برگزیده این امّت را با خود به غار برد، چون که بر جان او می ترسید همان طوری که بر جان خودش می ترسید؛ زیرا می دانست خلیفه بر امّت بعد از خودش اوست. چون لازمه مخفی شدن جز این نبود که او را با خود ببرد، امّا علی را در جای خود