زمزمه انتظار صفحه 45

صفحه 45

طمأنینه دل

آتش گرفتم از شرر هجر دلبرم

یا رب شود که دلبرم آید دمی برم؟ چشم از سوای حضرت او بسته ام مگر

بیرون کند خیال اباطیل از سرم یادش مرا یگانه طمانینه ی دل است

والله اوست واقع اذکار داورم با حور و حوض کوثر و غلمان مرا چکار؟

تنها هم اوست جنت و انهار و کوثرم دست مرا اگر نکند کوته از خودش

دیگر چه غم ز برزخ و صحرای محشرم بیماری است به ز سلامت مرا اگر

آید طبیب جسم و روانم به بسترم ای «ملتجی» بسجده برو دائما بگو

شکر خدا ولایت او شد مقدرم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه