- مقدمه 1
- مهدی، فرزند حسین 1
- مهدی، خونخواه حسین 1
- پیوندها 1
- یا لثارات الحسین، شعار یاران مهدی 2
- یاری حسین، یاری مهدی 2
- زیارت عاشورا 2
- یکسانی القاب حسین و مهدی 2
- یاد حسین، کلام نخستین مهدی 2
- میلاد مهدی و یاد حسین 3
- روز عاشورا و یاد مهدی 3
- میلاد حسین و یاد مهدی 3
- شب قدر و یاد حسین 3
- عاشورا روز ظهور مهدی 3
- رجعت حسین در دولت مهدی 4
- فرشتگان یاور حسین، یاوران مهدی 4
- حسین در کلام مهدی 4
- زیارت حسین و مهدی در عیدها 4
- کوفه، پایگاه مشترک حسین، مهدی 4
- حسین در سوگ مهدی 5
- مهدی در سوگ حسین 5
- مهدی و سفارش به زیارت عاشورا 5
- مصیبت حسین و تعجیل در فرج 5
- مهدی و زنده نگه داشتن یاد عاشورا 5
- اصلاحگری 6
- آرزوی شهادت در رکاب حسین و مهدی 6
- سختی مصیبت 6
- بیعت نکردن با طاغوت 6
- تحلیل ها 6
- مشابهت در یاران 7
- منتظران مهدی، پرورش یافتگان مکتب عاشورا 7
- مشابهت در زمانه 7
- اشتراک در اهداف 7
- ضرورت درگیری و نبرد 7
- پیوستن و جدا شدن یاران 8
- زوال دولتهای باطل 8
- سختی و مشکلات راه 8
- تکیه بر سنتهای الهی 8
- الهام پذیری هر دو فرهنگ 8
- نقش زنان 9
- دشواری حفظ دین 9
- سازش ناپذیری 9
- تلاش جهت جذب و نیروسازی 9
- انتظار 9
- طلب یاری 10
- تدبیر و مدیریت 10
- رهیافتها 10
- تبیین فرهنگ عاشورا 10
- عزت 11
- الگو سازی 11
- فرهنگ بسیج 11
- تبیین دین 11
- معرفت امام 11
- آمادگی 12
- اخلاق 12
- تنش زدایی 12
- عنایت بیشتر به زنان 12
- جذب نیرو و تبلیغ 12
- پاورقی 13
مقدمه
مهدی (عج)، ادامه حسین (ع) است و «انتظار» ادامه عاشورا و برآمده از آن.مهدی (عج)، فرزند حسین (ع) است و فرهنگ «انتظار» برآمده از فرهنگ «عاشورا» و انتظارِ حسین دیگری را کشیدن. این دو پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند.یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است؛یکی رمز «حیات شیعه» است و دیگری رمز «بقای آن»؛یکی رمز «قیام و به پا خاستن شیعه» است و دیگری عامل «حفظ و استمرار آن»؛«مهدی» (ع) وارث عاشورا است؛ همچنان که «حسین» (ع) وارث پیامبران است؛عاشورا، دریچهای به «انتظار» است و انتظار، تجلّی آرزوها و آمال کربلا؛فرهنگ عاشورا، دستمایه اساسی و مایه شکوفایی و بالندگی منتظران مهدی (عج) در عصر انتظار است.پیوند «عاشورا و انتظار» و «حسین و مهدی»، پیوند «والد» و «ماولد» و «نورٌ علی نور» است.انتظار، کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل است در زمانی دیگر؛ با این تفاوت که این بار، حق پیروز است و چهره باطل، برای همیشه دفن میشود. انتظار همان کربلا است در وسعت همه زمین و در مقطع دیگری از تاریخ. در این مقطع، فکرهای رشید از هر فرقه و ملتی، گلبانگ «دعوت مهدوی» را - که با ساخت و فطرت انسانها همگون است - لبیک میگویند.انتظار، ثمره کربلا است. بدون کربلا انتظار بیمعنا است. یاران مهدی، همه کربلاییاند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آبدیدهاند. مگر میتوان بی عاشورا، انتظاری دیگر داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بیپشتوانه است.«عاشورا» انتظار برآورده نشده شیعه است و «انتظار» عاشورای برآورده شده شیعه.حرکتی جهانی و به وسعت آمال همه انسانهای تاریخ، پشتوانه و عقبهای میخواهد به استحکام کربلا که هرگز به سردی و خاموشی نگراید. [1] .«انتظار» ادامه عاشورا، غدیر و بعثت است و «ظهور»، روز فرج و مخرج حسین [2] و ثمره خون او که در شریان تاریخ به جوش آمده است.«انتظار» بشارتی است به حق، بر همه دردها و آلام شیعه در کربلا و تاریخ.مهدی (عج)، همان کسی است که باری را که حسین (ع) در مسیر کوفه، در کربلا به زمین گذاشت؛ به کوفه میرساند.مهدی (ع) پرچم افتاده حسین (ع) را بر خواهد افراشت و آرمانهای بلند او را تحقّق خواهد بخشید.مهدی (ع)، بذری را که حسین (ع) در کربلا کاشت و دیگر امامان آن را بارور کردند و خودش در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت، با دستان پرتوانش غرس خواهد کرد.«انتظار و عاشورا» دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه «غدیر» میخشکید.این پیوندهای روشن و گویا، از نگاه نامحرمان نیز مخفی نمانده تا آن جا که میگویند: شیعه با دو نگاه همراه است: «نگاه سرخ» و «نگاه سبز»؛ عاشورا و ظهور، با الهام از یکی «انقلاب» میکند وبا دیگری آن را «استمرار» میبخشد. [3] .برای ما دور ماندگان از صحنه عاشورا، یک راه بیشتر نمانده و آن ثبت نام در کلاس «انتظار» و درآمدن در خیل «منتظران» است که حقیقت انتظار، همان در خیمه حسین (ع) بودن است. آنان که در کربلا چکاچک شمشیرها را نچشیدند، باید مرارت «انتظار» را به جان بخرند. «عاشورائیان»، پیمان خود را به آخر بردند و «مهدویان» با کولهبار فرهنگ شهادت، چشم انتظارند تا آن عهدی که با خدا و رسول بر پاسداری از حرم و حریم ثار الله بستهاند، به انجام برسانند: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» [4] .
پیوندها
اشاره
پیوند دو فرهنگ «عاشورا» و «انتظار» از دلایل و شواهد متعددی برخوردار است. در این جا ضمن بیان آنها، به تحلیل و رهیافتهای برخاسته از آنها نیز خواهیم پرداخت. [5] .
مهدی، فرزند حسین
صدها روایت، در این باب وارد شده است که در آنها تأکید شده، امام مهدی (ع) نهمین فرزند حضرت حسین (ع) است: «قائم هذه الامة هو التاسع من ولدی». [6] .
مهدی، خونخواه حسین
در روایات متعددی، وارد شده است: «القائم منّا اذا قام طلب بثار الحسین»؛ [7] «بهذا القائم انتقم منهم»؛ [8] امام باقر (ع) در مورد آیه «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلایسرف فی القتل» [9] میفرماید: مقصود از «من قتل مظلوماً»، حسین بن علی است که مظلوم کشته شد و ما اولیای او هستیم و قائم ما چون قیام کند، در طلب انتقام خون حسین (ع) بر میآید... مقتول حسین (ع) و ولیّ او قائم (عج) است. [10] .