- مقدمه 1
- فصل اول: کیمیا 4
- اشاره 4
- شما می توانید عاشق شوید 5
- لذت زندگی در عشق 9
- جریان عشق در عالم 11
- عشق؛ هدف خلقت 18
- انتخاب معشوق 22
- فصل دوم: چرا عشق او 26
- اشاره 26
- کمال او 27
- دعوت عشق 31
- راه عشق خدا 31
- دعوت عشّاق 34
- اساس عشق 35
- همت بالا 37
- خواست او 38
- توشه ی بزرگان 39
- جمال او 42
- همنشینی با او 44
- خطر بی عشقی 45
- اشاره 47
- فصل سوم: آثار عشق او 47
- شبیه او 48
- الگویم او 52
- همنشینی با او 54
- آرامش دل 57
- محبوب خدا 58
- رسیدگی به عاشق 59
- محبوب همه 61
- محو تیرگی 62
- حضور محبوب 65
- مرگ زیبا 67
- در امن و آسایش ابدی 68
- سود دنیا و آخرت 70
- اشاره 73
- فصل چهارم: سنگ راه 73
- اهداف بزرگ، موانع بزرگ 74
- خودشیفتگی 75
- راه علاج 77
- دنیا دوستی 78
- از کجا بدانیم حب دنیا داریم؟ 80
- راه عملی برای خروج حب دنیا 85
- عشق های مجازی 85
- فرار از آفات عشق مجازی 94
- اشاره 96
- فصل پنجم: برای او 96
- به اخلاص بیا 97
- تا یار که را خواهد 101
- او مشتاق ماست 104
- اشاره 107
- فصل ششم: راه کارهای عاشقی 107
- عقل عشق آفرین 108
- خانه ی عشق مصفا باد 113
- ادای عاشقی 120
- صبر 121
- در فضای نور 124
- ران ملخی به ملک سلیمان 126
- حقّ عشق 129
- زیارت معشوق 129
- هم کلام او 131
- نگاه معشوق 132
- طلب از یار 135
- منسوبان را دریاب 137
- سوخت عاشق 138
- عرض ارادت 139
- دوری از ناجنس 140
- صداقت 143
- در گروه عشق درآ 145
- اشاره 148
- مؤمن کیست؟ 148
- 1 دوام طهارت 149
- 2 انس با قرآن 149
- 3 نماز 150
- 4 در فکر نیاز نیازمند 152
- 5 صبر و استقامت 152
- 6 حجاب 154
- 7 ذکر جایگزین 155
- فصل هفتم: نشانههای عاشقی 156
- اشاره 156
- اشاره 158
- نشانه ها 158
- اول: یاد دوست 159
- دوم: انتخاب راه عشق 161
- سوم: خروج محبت غیر او 162
- چهارم: ترویج نام و یاد او 162
- پنجم: اشک فراق 163
- هفتم : گوش به فرمان 165
- ششم: خواست او 165
- مهر خوبان 166
- حرف آخر 168
- کتابنامه 170
است که نظری بنمایی که کیمیا می کند آن نظر. که چون قدم از خانه بیرون می نهی اول نشان صداقت را به معشوق با صدقه ای هرچند کم نشان دهی که سلامتی او از هر کس دیگری برای من مهم تر است یا حتی اولین قدمت هر روز مقارن شود با اولین کلامت که سلام بر عشق است تا عاشقانه مشغول کار و تلاش گردی و هر آن، آن قدم زدن را فراموش نکنی که مدیون عشقی و این نشاط و سرزندگی همه برای عشق است و عنایت او.
و من اگر جای تو بودم هر روز شکری بر این نعمت می کردم تا نعمتم افزون گردد که عشق امروز باید عمقش و دوامش از دیروز بیشتر باشد وگرنه خسران کرده ام.
دوری از ناجنس
بیاموزمت کیمیای سعادت زهم صحبت بد، جدایی جدایی
تا کنارش قرار می گرفتم حرف از قیمت خانه بود و ساخت و ساز و مدل ماشین تا ...
تمام روز در این مسائل غوطه ور بود . فکر و ذکرش خرید و فروش بود با اینکه نه نیازی به آن داشت و نه اهلش بود. چند سالی می شد که نه چیزی خریده و نه