فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سیدالشهدا علیه السلام صفحه 38

صفحه 38

1 . اضافات داستان آمدن طبیب برای معالجه امام علی علیه السلام در بستر شهادت

کتاب «لؤلؤ و مرجان» آورده توجه فرمایید :

1 . اضافات داستان آمدن طبیب برای معالجه امام علی علیه السلام در بسترشهادت نقل کنند از حبیب بن عمرو که رفت خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بعد از رسیدن ضربت به فرق مبارکش ، و اشراف و رؤساء قبایل و شرطه الخمیس در محضر انورش بودند . می گوید : وما مِنهُم أحَدٌ إلّا ودَمعُ عَینَیهِ یَتَرَقرَقُ عَلی سَوادِها حُزناً عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام . یکایک آنها بر اندوه بر امیرالمؤمنین چشمانشان آکنده از اشک شد . و به فرزندان آن جناب نظر کردم که سرها را به زیر انداخته وما تَنَفَّسَ مِنهُم مُتَنَفِّسٌ إلّا وظَنَنتُ أنَّ شَطایا قَلبِهِ تَخرُجُ مِن أنفاسِهِ . کسی از آنها نبود مگر این که گمان بردم که پاره های قلبش با نفس هایش بیرون می آید . می گوید : اطبا را جمع کردند و اثیر بن عمر ریه گوسفند را باد کرد و داخل آن جراحت کرد و بیرون آورد . دید به مغز سر آلوده است . حاضرین پرسیدند : فَخَرِسَ وتَلَجلَجَ لِسانُهُ ؛ به لکنت افتاد و زبانش بند آمد . مردم فهمیدند و مأیوس شدند ، پس سرها به زیر انداخته آهسته می گریستند از ترس آنکه زنان بشنوند ، جز اصبغ بن نباته که طاقت نیاورد و نتوانست خودداری کند «دُونَ أنْ شَرِقَ بِعَبرَتِهِ» بلند گریست . پس حضرت چشم باز کرد . و بعد از کلماتی حبیب می گوید :

.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه