پژوهشی در علوم قرآن صفحه 276

صفحه 276

حقیم و شما باطل، و یا ما در گمراهی هستیم و شما در صراط مستقیم!» در این برخورد حضرت با آنها مماشات می کند. یعنی برای تلطیف روحیه و برانگیختن عاطفه آنها در ظاهر قدری با آنها همراه می شود و این چشم پ_وش_ی و تسامح نیست. حضرت یک لحظه در حق بودن خود یا در گمراه بودن آنها تردید ندارد و نمی خواهد حتی یک لحظه کمترین تردید در موضع خود راه بدهد.

تسامح این است که لحظه ای از حق بودن خود یا قدری در باطل بودن طرف تردید کند. ابراهیم خلیل علیه السلام در حق بودن راه خویش و نیز باطل بودن بت پرستی تردید ندارد. بلکه وقتی می بیند آنها در اثر مشاهده زیبایی های ماه و خورشید آنها را پرستش می کنند، می گوید زیبایی قابل پرستش است. من هم در این جهت با شما همراه هستم. اما کدام زیبایی. زیبایی ناپایدار ماه و خورشید! یا زیبایی حق محض و جاوید. می خواهد از این سوژه ها برای توجه دادن طرف به مبدأ هستی و منبع زیبایی بهره گیرد.

بنابراین در قرآن تسامح و مبالغه وجود ندارد. با تسامح و مبالغه نمی توان جامعه را راهبری نمود. تسامح و گذشت و چشم پوشی در ارتکاب خلاف، فرضی صحیح دارد، نه در هدایت و راهبری.

بازتاب فرهنگ زمانه

از آنچه در ای_ن چند محور بررسی و نقد شد، می توان نتیجه گرفت که نزول وحی به زبان قوم پیامبرش در هر زمانی به معنای سخن گفتن وحی با واژگان گویش قوم آن پیامبر است. این شیوه سخن گفتن باید ویژگی ها و بایسته ها و عناصر زیبایی سخن را رعایت کند. این کاملاً مغایر با سخن گفتن بر اساس باورها و اندیشه های قوم می باشد.

التزام به محور اول که در غالب لفظ در آمدن وحی ناگزیر از آن اس_ت، لزوماً ب_ه معنای تاثر از باورهای قوم نیست. زیرا محور اول نقش ابزاری در رساندن پیام غنی وحی و محتوای ملکوتی آن دارد. وحی تعلیم قدسی است. وحی از آداب و رسوم و باورهای مردم فاصله فراوان دارد. پذیرش محور اول پی آمد و ناهنجاری ندارد و با اهداف رسالت و ویژگی های قرآن که صدق و حق بودن است، هم خوانی دارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه