دیدار در عصر غیبت؛ از نفی تا اثبات صفحه 21

صفحه 21

مَغِیباً و تَغَیَّبَ: سافر، أو بان؛ ... بَدَا غَیْبانُ الشَّجره، و هی عُرُوقها التی تَغَیَّبَتْ فی الأَرض، فحَفَرْتَ عنها حتی ظَهَرَتْ. (1)

از بیان اهل لغت روشن می شود منظور از غَیبت، مخفی بودن از دیده، یعنی دیده نشدن است، هر چند به واسطه دور شدن یا مسافرت یا پنهان شدن در گودی یا زیر خاک باشد. بنابر این، آن چه در روایات درباره امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که «لایری جسمه» یا «لایری شخصه»، معنایی جز خبر دادن از غیبت ایشان ندارد و حامل معنایی بیشتر از این نیست تا بیان گر معجزه و امر خارق العاده ای باشد. پس «یغیب» و «لایری»، هر دو به یک معنا هستند و با هم تفاوتی ندارند.

ظهور

الظهور: بدو الشی ء الخفی و الظهور الظفر بالشیء و الإطلاع علیه. (2)

اصل صحیح واحد یدلّ علی قوّه و بروز. من ذلک، ظهَر الشیء یظهر ظهوراً فهو ظاهر، إذا انکشف و برز. (3)

ظهَر الشئ، أصله أن یحصل شئ علی ظهر الارض فلا یخفی و بطن إذا حصل فی بطنان الارض فیخفی ثم صار مستعملا فی کل بارز مبصر


1- غیب هر آن چه است که از تو غایب باشد... و غیب در حدیث مکرر آمده است و آن هر چیزی است که از چشم ها غایب باشد؛ چه در قلب حاصل باشد یا نباشد... امر از من غایب شد: درون رفت. ... و مرد غایب شد: سفر کرد یا دور شد؛ ... غیبان درخت آشکار شد و آن ریشه های درخت است که در زمین غایب شده بود، بعد زمین را کندی تا ظاهر شد. (لسان العرب، ج1، ص654 - 656)
2- ظهور: آشکار شدن چیز مخفی است و ظهور پیروزی بر چیزی و اطلاع یافتن بر آن است. (کتاب العین، ج4، ص37)
3- یک اصل صحیح است که بر قوت و آشکاری دلالت می کند. از این است ظهر الشیء وقتی که کشف شود و آشکار گردد. (معجم مقاییس اللغه، ص618)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه