- تبیین موضوع 1
- مقدمه 1
- الف) کارکردهای مثبت 2
- اهمیت، اهداف و فواید موضوع 2
- اشاره 2
- ب) کارکردهای منفی 5
- پیشینه تحقیق درباره موضوع 7
- سؤال ها، فرضیه و روش تحقیق 12
- بخش اول: کلیات 14
- اشاره 14
- فصل اول: مأخذ شناسی 15
- فصل دوم: واژه شناسی 20
- غیبت 20
- ظهور 21
- مشاهده 22
- ملاقات 25
- رؤیت 26
- اشاره 27
- اشاره 27
- فصل سوم: انواع ملاقات 27
- 1. زمان دیدار 27
- الف) دیدار در زمان پدر 28
- ب) دیدار در دوره غیبت صغرا 31
- ج) دیدار در دوره غیبت کبرا 32
- 2. حالت ملاقات 34
- اشاره 34
- الف) خواب 34
- ب) مکاشفه 40
- اشاره 44
- ج) بیداری 44
- 3. شناخت 44
- الف) امام را نمی شناسد 45
- ج) هنگام ملاقات امام را می شناسد 47
- ب) بعد از ملاقات امام را می شناسد 47
- بخش د و م: ا ثبا ت ملا قا ت 49
- اشاره 49
- جسم طبیعی امام عجل الله تعالی فرجه الشریف 50
- اشاره 50
- اشاره 50
- فصل اول: دلیل امکان ملاقات 50
- الف) دلیل کلامی 51
- ب) دلیل نقلی 56
- ج) دلیل عقلی - عرفانی 59
- نقد این دیدگاه 63
- اشاره 63
- دیدگاه فرقه شیخیّه 63
- دیدگاه شیخیه در مورد ملاقات 65
- اشاره 68
- فصل دوم: دلیل های وقوع ملاقات 68
- الف) تواتر 70
- اشاره 70
- 1. حکایت ها 70
- ب) اسناد معتبر 75
- 2. اجماع تشرّفی 77
- ج) کرامات 77
- 3. گواهی علما و اختلاف نداشتن در آن 83
- 4. اعمال و اذ کار نقل شده 95
- اشاره 95
- یک مؤید: تعلیم طلب دیدار 107
- بخش سو م: پاسخ ا شکا ل ها 115
- اشاره 115
- روایت اول. توقیع علی بن محمد سمری 116
- اشاره 116
- اشاره 116
- متن روایت 116
- فصل اول: روایات 116
- منابع 118
- سند 119
- دلالت 131
- احتمال های دیگر در «ادعای مشاهده» 144
- احتمال اول. ادعای سفارت 144
- احتمال دوم. ادعای حضور امام 153
- احتمال سوم. شناخت امام در حال دیدار 163
- احتمال چهارم. دانستن محل استقرار امام 165
- احتمال پنجم. دیدار اختیاری امام 165
- وجود استثنا 167
- نبود دلیل یقین آور 168
- راویان موثق 173
- روایت دوم. احادیث لا یرونه و لا یعرفونه 175
- روایت سوم. سخن محمد بن عثمان عمروی 191
- روایت چهارم. توقیع احمد بن خضر 195
- دو روایت دیگر 204
- الف) مخالف با فلسفه غیبت 211
- فصل دوم: تضادها 211
- اشاره 211
- ب) منافات با تقسیم غیبت به صغرا و کبرا 214
- ج) تضاد با نظر منکرین وقوع ملاقات 231
- الف) بسترسازی برای مدعیان دروغین 249
- اشاره 249
- فصل سوم: پیامد های منفی 249
- ب) رواج خرافات 252
- ج) بدبینی اهل اندیشه 254
- خاتمه 257
- ضمایم: حکا یت ها ی د ید ا ر 259
- اشاره 259
- دیدار در بیداری 260
- 1. دیدار آیت الله سید حسین حائری فشارکی 260
- الف) شناخت امام هنگام ملاقات 260
- 2. دیدار محمد بن عیسی بحرینی 265
- 3. دیدار مقدّس اردبیلی (فقیه محقق مولی احمد بن محمد اردبیلی نجفی، م993ق) 272
- 4. دیدار سیّد بحرالعلوم (علامه سیّد محمدمهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی نجفی، م1212ق) 275
- 5. دیدار سید محمد باقر حسینی قزوینی (خواهرزاده سید بحرالعلوم و از یاران خاص ایشان) 281
- 6. دیدار استاد بزرگ، آیت الله شیخ مرتضی انصاری شوشتری 283
- 7. دیدار آیت الله شیخ محمود عراقی (شاگرد شیخ انصاری) 284
- 8. دیدار ملا ابوالقاسم قندهاری 285
- 9. دیدار آیت الله شیخ عبدالنبی اراکی (م 1387ق) 288
- 1. دیدار علامه حلّی (آیت الله فی العالمین جمال الدین حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی) 294
- ب) شناخت امام بعد از ملاقات 294
- 2. دیدار آیت الله سید محمد مهدی عبدالصاحب لنگرودی 296
- الف) می داند مکاشفه است 298
- دیدار در مکاشفه 298
- 1. دیدار شیخ حرّ عاملی (محمد بن حسن) 298
- 2. دیدار مجلسی اول (محمد تقی) 299
- 1. شیخ احمد عسکری کرمانشاهی 301
- ب) متوجه مکاشفه بودن نیست 301
- 2. شیخ محمد کوفی 308
- دیدار در خواب 312
- 1. دیدار شیخ صدوق (محمد بن علی) 312
- 2. دیدار شیخ حرّ عاملی (محمد بن حسن) 313
- 3. دیدار شیخ مرتضی حائری 314
- 4. سید محمد تقی موسوی اصفهانی 317
- فهرست منابع 319
مَغِیباً و تَغَیَّبَ: سافر، أو بان؛ ... بَدَا غَیْبانُ الشَّجره، و هی عُرُوقها التی تَغَیَّبَتْ فی الأَرض، فحَفَرْتَ عنها حتی ظَهَرَتْ. (1)
از بیان اهل لغت روشن می شود منظور از غَیبت، مخفی بودن از دیده، یعنی دیده نشدن است، هر چند به واسطه دور شدن یا مسافرت یا پنهان شدن در گودی یا زیر خاک باشد. بنابر این، آن چه در روایات درباره امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که «لایری جسمه» یا «لایری شخصه»، معنایی جز خبر دادن از غیبت ایشان ندارد و حامل معنایی بیشتر از این نیست تا بیان گر معجزه و امر خارق العاده ای باشد. پس «یغیب» و «لایری»، هر دو به یک معنا هستند و با هم تفاوتی ندارند.
ظهور
الظهور: بدو الشی ء الخفی و الظهور الظفر بالشیء و الإطلاع علیه. (2)
اصل صحیح واحد یدلّ علی قوّه و بروز. من ذلک، ظهَر الشیء یظهر ظهوراً فهو ظاهر، إذا انکشف و برز. (3)
ظهَر الشئ، أصله أن یحصل شئ علی ظهر الارض فلا یخفی و بطن إذا حصل فی بطنان الارض فیخفی ثم صار مستعملا فی کل بارز مبصر
1- غیب هر آن چه است که از تو غایب باشد... و غیب در حدیث مکرر آمده است و آن هر چیزی است که از چشم ها غایب باشد؛ چه در قلب حاصل باشد یا نباشد... امر از من غایب شد: درون رفت. ... و مرد غایب شد: سفر کرد یا دور شد؛ ... غیبان درخت آشکار شد و آن ریشه های درخت است که در زمین غایب شده بود، بعد زمین را کندی تا ظاهر شد. (لسان العرب، ج1، ص654 - 656)
2- ظهور: آشکار شدن چیز مخفی است و ظهور پیروزی بر چیزی و اطلاع یافتن بر آن است. (کتاب العین، ج4، ص37)
3- یک اصل صحیح است که بر قوت و آشکاری دلالت می کند. از این است ظهر الشیء وقتی که کشف شود و آشکار گردد. (معجم مقاییس اللغه، ص618)