دیدار در عصر غیبت؛ از نفی تا اثبات صفحه 275

صفحه 275

نتوانستم خودداری کنم. وقتی صدای سرفه مرا شنید، برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت. پرسید: تو میرعلاّم هستی؟ گفتم: آری. گفت: این جا چه می کنی؟ گفتم: از موقعی که شما وارد صحن مطهر شدید تاکنون همه جا با شما بوده ام. شما را به صاحب این قبر مطهر قسم می دهم آن چه امشب بر شما گذشت از اول تا آخر به من اطلاع دهید! گفت: می گویم، ولی به این شرط که تا من زنده ام، به کسی نگویی! وقتی به وی اطمینان دادم، فرمود: در پاره ای از مسائل علمی فکر می کردم و حلّ آن برایم مشکل می نمود. به دلم افتاد خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام بروم و حلّ آن مشکل را از آن حضرت بخواهم. هنگامی که به درِ حرم رسیدم، چنان که دیدی درِ بسته به رویم گشوده شد و داخل حرم شدم و از خداوند خواستم که شاه ولایت جواب سؤالم را بدهد. ناگهان صدایی از قبر منور شنیدم که فرمود: به مسجد کوفه برو و از قائم ما سؤال کن؛ زیرا او امام زمان توست. من هم به کنار محراب آمدم و آن حضرت را آن جا دیدم. مسئله خود را پرسیدم و حضرت جواب آن را مرحمت فرمود و اینک به منزل برمی گردم.

4. دیدار سیّد بحرالعلوم (علامه سیّد محمدمهدی بحرالعلوم طباطبایی بروجردی نجفی، م1212ق)

دو دیدار ایشان را که یکی هنگام اقامه نماز در حرم

مطهر عسکرین علیهما السلام در سامرا و دیگری در مسجد مقدس سهله

اتفاق افتاده است، الف) محدث بزرگ، میرزا حسین نوری در

جنه المأوی (1) و نجم الثاقب (2) نقل می کند. ایشان از شیخ علی رضا


1- جنه المأوی، چاپ شده در بحارالأنوار، ج53، حکایت 9 (مسجد سهله) و حکایت11 (نماز حرم عسکریین).
2- نجم الثاقب، ص473، حکایت 73 (مسجد سهله) و ص475، حکایت75 (نماز حرم عسکریین).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه