- مقدّمه مؤلّف 1
- اشاره 7
- اشاره 19
- تفسیر کهیعص 26
- اشاره 44
- 1. 45
- 2. 46
- 3. 47
- 5. 48
- 7. 50
- 10. 52
- اشاره 54
- 1- زیارتِ ناحیه مقدّسه 55
- 2- ترجمه زیارت ناحیه مقدّسه 56
- اشاره 73
- خاطره ای از مرحوم ابوترابی رحمه الله 107
- ملاقاتِ علاّمه بحرالعلوم با امام زمان علیه السلام 113
- شفایِ مریض 114
- فضیلت زیارت عاشورا 130
و پرسید که: «این سیّد رفیق تو بود؟»
گفتم: بلی، پس آمدم به خانه مهماندار خود و شب را به سر بردم. چون صبح شد، رفتم به نزد جناب شیخ محمّد حسن و آن چه دیده بودم نقل کردم. پس دست خود را بر دهان خود گذاشت و نهی نمود از اظهار این قصّه و افشای این سرّ.
فرمود: «خداوند تو را موفّق کند.»
پس آن را مخفی می داشتم و به احدی اظهار ننمودم تا آن که یک ماه از این قضیّه گذشت.
روزی در حرم مطهّر بودم، سیّد جلیلی را دیدم که آمد نزدیک من و پرسید: «چه دیدی؟» اشاره کرد به قصّه آن روز.
گفتم: چیزی ندیدم. باز اعاده کرد آن کلام را. به شدّت انکار کردم. پس از نظرم ناپدید شد و دیگر او را ندیدم.
فضیلت زیارت عاشورا
فضیلت زیارت عاشورا(1)در فضل و مقامِ زیارت عاشورا، همان بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشا و املای معصومی باشد؛ هر چند که از قلوب مطهّره ایشان، چیزی جز آن چه از عالم بالا به آن جا رسد، بیرون نیاید. بلکه از سنخ احادیث قدسیّه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن