نشان نزول: شان نزول آیات قرآن مجید صفحه 206

صفحه 206

تهمت های ناروا از کانون ثروت

تهمت های ناروا از کانون ثروت

شأن نزول آیه های 11 تا 17 سوره مدثر

«ولید بن مغیره» که پیر مردی مجرّب و از زیرکان عرب بود، همواره پیامبر را مسخره می کرد. روزی رسول خدا درحال تلاوت قرآن بود که افرادی از قبیله قریش، آن آیات را شنیدند و نزد «ولید» رفتند و گفتند: ای ابو عبد شمس (کنیه ولید)! این کلماتی که محمد می خواند، چیست؛ آیا شعر است که می خواند و یا از جمله های کاهنان چیزی می گوید و یا خطبه که به زبان می راند؟

ولید گفت: بگذارید خودم گوش فرا دهم. آن گاه قضاوت کنم. سپس نزدیک رسول خدا آمد و گفت: ای محمد! از اشعار خود برای من نیز بخوان. پیامبر فرمود: آن چه من تلاوت می کنم و می خوانم شعر نیست، بلکه کلام پروردگار است که آن را به وسیله فرشتگان برای پیامبران خویش می فرستد. ولید گفت: اندکی از برای من بخوان. رسول خدا آیه هایی از سوره «حم سجده» را قرائت کرد. ولید وقتی این آیه ها را شنید، به خود لرزید و از آن جا یکسره به خانه خویش رفت و دیگر از خانه بیرون نیامد. افراد قبیله قریش وقتی از آمدن وی نا امید شدند، نزد «ابوجهل» رفتند و گفتند: ای ابوالحکم! ولید به سوی دین محمد گرایش یافته و چند روزی است که از خانه بیرون نمی آید. ابوجهل نزد ولید رفت و گفت: عموجان، تو آبروی ما را برده ای و ما را در میان قریش رسوا کرده ای. دشمن از هر سو ما را سرزنش می کند. آیا واقعا به دین محمد گرویده ای؟ ولید گفت: ای ابوالحکم! من به دین محمد نگرویده ام؛ ولی کلامی از او شنیدم که به خود لرزیدم. آن گاه همراه ابوجهل برخاست و برای دفاع از خود، به مجلس سران قریش آمد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه