مهدی انکاری، انتظار ستیزی صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

اعتقاد به مهدويّت و انتظار منجي مصلح، تحرك بخش و مقاومت آفرين است؛ زيرا فرد منتظر از احساس حضور امام، اميد و نشاط مي‌گيرد و براي برپايي حق، مبارزه و مجاهدت مي‌كند. از اين رو، ستيز با اين تفكر، براي دشمن، امري حياتي و استراتژيك است.اين نوشتار، عهده دار تبيين شيوه‌هاي دشمن در ستيز با ايده‌ي مهدويّت و انتظار، از «انكار» و «تحريف» و «تخريب» و «جايگزيني» است.نويسنده، براي نمونه، فيلم «پيشگويي‌هاي نوسترا داموس» را با تأمّل و تعمّق در اشعار او و تفسيرهاي آن، مورد تحليل جدّي قرار داده است.تبيين آثار و پيامدهاي مهدي باوري و انتظار، انسان را متقاعد مي‌كند كه مبارزه و ستيز با اين تفكّر، براي دشمن، استراتژيك و ضروري است و ذكر نمونه‌هاي عيني، به وضوح مي‌رساند كه دشمن، به ضرورت مطلب، پي برده، لذا از هيچ كاري دريغ نمي‌ورزد.ما، در اين نوشته. به دنبال ارائه‌ي تمام شيوه‌ها و روش‌هاي دشمن در قبال مسئله‌ي انتظار و مهدي باوري نيستيم. چنين امري، نه در سطح علم و تحقيقات ما است و نه با توجّه به اختاپوس اطّلاعاتي دشمنان، به راحتي، پي بردني است.هدف ما، اعلام جدي بودن مبارزه دشمنان با مقوله‌ي مهدويّت است تا درپرتو آن، به شيوه‌ها و روش‌ها دقيق‌تر بينديشيم و بدون سهل انگاري در آن، تأمّل بيش‌تري كنيم، «تا در نقطه‌ي مقابل تلاش دشمن، در جهت اعتماد و عمل و تبليغ و تبيين حقيقت مهدويّت، حركت كنيم». [1] .

آثار انتظار و اميد

گفتني است، جداي از آثار مهدي باوري، صِرْف انتظار و اميد، خود، داراي نتايجي بس مثمر ثمر است.نهرو گويد:در دنيايي كه پر از كشمكش و نفرت و خشونت است، اعتقاد بستن به سرنوشت انساني، ضروري‌تر از هر زمان ديگر است... هرگاه، آينده‌اي كه ما براي آن كار مي‌كنيم، سرشار از اميد براي بشريّت باشد، نا به ساماني‌هاي دنيوي كنوني، چندان اهميّتي ندارد و كار كردن براي آن آينده، داراي حقانيّت است. [2] .گوستاولوبون گويد:بزرگ‌ترين خدمتگزاران عالم بشريّت، همان اشخاصي هستند كه توانستند بشر را اميدوار نگه دارند... [3] .آري، اگر اميد به آينده و انتظار، از جامعه‌ي بشري رخت بربندد، زندگي، ديگر مفهومي نخواهد داشت. حركت و انتظار، در كنار هم بوده و از هم جدا نمي‌شوند. انتظار، علّت حركت و تحرّك بخش است. [4] .يأس و بدبيني، نظام زندگي را از هم مي‌پاشد و آثار زهر آگيني براي بشر به بار مي‌آورد. در مقابل، اميد، نه تنها ميل شخصي را براي انجام كار، بلكه توانايي او را نيز در انجام كار زياد مي‌كند.با يأس و نااميدي، نوع دوستي و فلسفه‌ي خدمت به خلق، از ميان مي‌رود و جاي خود را به خودپرستي مي‌دهد؛ زيرا، هنگامي كه ا ميد به زندگي بهتري نباشد، خدمت، به نوع و از خودگذشتگي، چه سودي دارد؟از ديگر آثار بد يأس از آينده، تن دادن به وضع موجود است؛ چون، همه‌ي تلاش، براي فرداي بهتر است. در اين جوامع [جامعه‌هاي مأيوس]، هر چه هست، گرايش به فساد و رذيلت است؛ زيرا، هنگامي كه فرد، از پديد آوردن راستي و درستي، سرخورده و نوميد گشت، خواسته‌ها و نيازهايش، از سوي ديگر، سربرمي آورد و آن نيازها، در جاي ديگر، مانند فساد و مواد مخدر و... اشباع مي‌شود.آري، لااُباليگري، پازدن به همه‌ي اصول زندگي، از نتايج نوميدي است. از سوي ديگر، يأس، خود، شكست است. كم‌تر كسي از خودِ شكست، شكست خورده است، بلكه غالباً قبول شكست است كه منجر به شكست مي‌گردد. هنگامي شكست خورده‌ايم كه باور كنيم شكست خورده‌ايم؛ زيرا، شكست، از درون شروع مي‌شود و از طرز تفكّر و اراده‌ي شخص. به همين دليل، اسلام، با يأس و نااميدي مبارزه كرده و آن را در حكم كفر قرار داده است. [5] .«انتظار، ضد يأس و نااميدي است. آن كه اميد دارد، حيات را خوش دارد و نقايص زندگي را برطرف كرده و به سوي آينده قدم بر مي‌دارد و روز خود را از روز دگر بهتر مي‌سازد.در انتظار، اميد به آينده‌ي محقّق الوقوع موجود است. چنين اميدي، همه‌ي رنج‌ها و مشقّت‌ها را آسان مي‌سازد و انسان، خودش به خودش، مژده مي‌دهد.خردمندان بشر، براي رسيدن به آينده‌ي احتمالي، كوشش‌ها مي‌كنند و رنج‌ها مي‌برند و اين رنج‌ها را در كام خود شيرين مي‌دانند. حال، اگر آينده، محقّق الوقوع باشد، انتظارش، روح ا فزا و دل‌پذير خواهد بود» [6] .

ثمرات مهدي باوري‌

حال، با اين توضيحات، به آثار و پيامدهاي انتظارِ منجي مصلح و مهدي باوري مي‌پردازيم تا در پرتو آن، علل ستيز دشمنان روشن گردد. پيامدهاي انتظار فرج و چشم به راه مصلح جهاني بودن علاوه بر عدم يأس و نااميدي: 1- خودسازي فردي و اجتماعي است 2- منحل شدن در فساد محيط 3- پايداري در برابر رهبري‌هاي فاسد و مبارزه‌ي با فساد 4- نپذيرفتن ستم است. [7] .بالاخره اين كه:ايمان و اعتقاد به ا مام زمان (ع) مانع از تسليم شدن است و ملّت‌هاي با ايمان كه حضور قطب عالم امكان را در ميان خود احساس مي‌كنند، از حضور او، اميد و نشاط مي‌گيرند و براي مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت مي‌كنند. با تكيه بر همين اميد درخشان بود كه ملّت بزرگ ايران، پرچم اسلام را به اهتزاز درآورد و افتخار طول تاريخ بشر و تاريخ اسلام شد» [8] .جيمز دار مستر مي‌گويد: «قومي چنين را [كه هر لحظه منتظر ظهور است و...] مي‌توان كشتار كرد، امّا مطيع نمي‌توان ساخت.». [9] .در كنفرانس «تل آويو» [10] ، در بحث مبارزه با تفكّر مهدي باوري، ابتدا، امام حسين و بعد امام زمان را مطرح و هر دو را عامل پايداري شيعه مي‌دانند؛ نگاه سرخ و نگاه سبز.در اين كنفرانس كه افرادي شيعه شناس و سرشناس، مانند برناردلوييس و مارتين كرامر و... حضور داشتند، اين ديدگاه مطرح مي‌شود كه شيعه به اسم امام حسين‌عليه السلام و با امام زمان(عج) قيام‌شان را حفظ مي‌كنند. [11] .فهمي هويدي در كتاب ايران من الدخل كليد فهم تحقّق انقلاب ايران را در واژه هايي، مانند ولايت فقيه، مرجعيّت، تشيّع و امام غايب، غيبت كبرا و غيبت صغرا مي‌داند.حامد الگار در كتاب انقلاب اسلامي در ايران، ريشه‌ي انقلاب اسلامي ايران را به موضوع امامت از ديدگاه شيعه و مسئله‌ي غيبت امام زمان و پيا مدهاي سياسي آن مي‌داند. [12] .با اين توضيحات، طبيعي است كه دشمنان، مسئله‌ي مهدويّت را در تقابل با خويش بدانند و در مقابل آن، صف‌آرايي كنند و حتي به اين مسئله اذعان كنند.نمونه‌ي اول: در گزارش گروه‌هايي كه به ظاهر، مبلّغ مسيحيت اند و در باطن، جاده صاف كن و عاملان ورود استعمارگران اروپايي به كشورهاي اسلامي، نكات قابل توجهّي به چشم مي‌خورد. در گزارش ذيل كه مربوط به گروه‌هاي تبليغي در شمال آفريقا و خطاب به هيئتي كه مسئول رسيدگي به اين كار است، آمده است:يكي از مشكلات ما، در سر راه تبليغ مسيحيت و پيشرفت استعمار در شمال آفريقا و منطقه‌ي توسن و مغرب، اين است كه اين مردم، اعتقاد دارند كه «مهدي موعود» خواهد آ مد و اسلام را سربلند خواهد كرد. [13] .يعني نفس اعتقاد به مهدي موعود، باعث ايجاد مشكل براي استكبار و استعمار شده است، در حالي كه اعتقادي كه برادران ما در آن مناطق دنيا دارند، به روشني و وضوح اعتقادي كه ما امروز در اينجا داريم نيست. در آنجا بيشتر ابهامات و كلي گويي وجود دارد تا تعيين مصداق و مورد و نام و خصوصيات در عين حال استعمارگران از اين اميد مي‌ترسند. [14] .نمونه‌ي دوم: در همين كشور خود ما در آغاز روي كار آمدن رژيم منحوس و فاسد و وابسته پهلوي - آن كودتاگر بي سواد، فاقد هر گونه معرفت و معنويت - يكي از آخوندهاي وابسته به دربار را صدا كرد و از او پرسيد: اين قضيّه‌ي امام زمان(عج) چيست كه مشكلاتي براي ما درست كرده است؟ اين آخوند هم طبق ميل و دل او، جوابي مي‌گويد. آن قلدر، مأموريّت مي‌دهد كه برويد مسئله را حل و تمام كنيد و اين اعتقاد را از دل مردم بيرون بياوريد. او مي‌گويد: «اين، كار آساني نيست و خيلي مشكلات دارد و بايد كم كم و با مقدمات شروع كنيم.» البته، آن مقدّمات، به فضل پروردگار و هوشياري علماي رباني و آگاهان اين كشور، در آن دوران، ناكام ماند و نتوانستند آن نقشه‌ي شوم را عملي كنند. در كشور ما يك كودتاچي غاصب، از طرف دانشگاه‌هاي قدرت استعماري، مأموريت داشت كه بيايد ايران را قبضه كند و كشور را دو دستي تحويل دشمن بدهد و براي اين كه بتواند بر اين مردم مسلّط بشود، يكي از مقدمات لازم‌اش، اين بود كه عقيده به مهدي موعود(عج) را از ذهن مردم پاك كند. [15] .بنابراين، دشمنان تفكّر و اعتقاد به مهدويّت - كه اين انديشه را به زيان خود مي‌دانند - همواره، تلاش كرده‌اند تا آن را از اذهان مردم بزدايند و يا مفاهيم اعتقاد به مهدويّت را تحريف كنند: [16] .1- بدين صورت كه استكبار جهاني و صهيونيزم در تلاش هستند تا ملّت‌هاي تحت سيطره‌ي آنان، به وضع تحميل شده، عادت كنند و آن را رنگي ثابت و ابدي و تغييرناپذير پندارند.2- قدرت‌هاي استكباري، خواهان غفلت و خواب آلوده بودن و نيز عدم تحرك ملّت‌ها هستند. و چنين وضعي را بهشت خود مي‌دانند؛ امّا انتظار فرج موجب مي‌شود كه انسان به وضع موجود قانع نباشند و بخواهد به وضعي بهتر و برتر دست پيدا كند. [17] .3- قدرت جهاني استكبار و صهيونيزم، امروز، با تكيه بر پول و تبليغات و استفاده از شعارهاي ظاهر فريب، مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسي ملّت‌ها، براي تحميل ظلم بر ملّت‌ها و ترويج فساد، دورويي، تزوير و رياكاري و نفاق در جوامع بشري، تلاش مي‌كند. [18] .نتيجه؛ دشمن‌ترين اشخاص با اين عقيده و با شخص آن بزرگوار، ستمگران عالم‌اند، از روز غيبت آن حضرت، بلكه از روز ولادت آن حضرت، تا امروز. آن كساني كه وجودشان با ستم و با زورگويي همراه بوده بر دشمني با اين بزرگوار، با اين پديده‌ي الهي، با اين نور و با اين شمشير الهي مشغول شدند. امروز هم، مستكبرين و ستمگران عالم، با اين فكر و اين عقيده، مخالف و دشمن‌اند و مي‌دانند كه اين عقيده و اين عشق - كه در دل‌هاي مسلمين، به خصوص در دل‌هاي شيعه است - براي هدف‌هاي ستمگرانه‌ي آنها مزاحم است. [19] .

روش‌هاي مبارزه با مهدي باوري‌

اشاره

دشمن هر امر صحيح و مفيدي را تا آن جا كه مقدور باشد، انكار مي‌كند و اگر نتوانست، به تحريف و تخريب آن پرداخته و يا در مقابل آن اقدام به جايگزيني مي‌نمايد. همه‌ي عقايد سازنده مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است. دشمنان، سراغ مجموعه‌ي احكام و مقررات اسلام رفتند. هر عقيده و هر توصيه‌اي از شرع مقدس كه در زندگي و سرنوشت آينده‌ي فرد و جماعت و امت اسلامي تأثير مثبت بارزي داشته است، به نحوي با آن كلنجار رفتند تا اگر بتوانند آن را از بين ببرند و اگر نتوانند روي محتوايش كار كنند. [20] .دشمن، مي‌تواند روي عقايد اسلامي كاري كند كه از استفاده مردم خارج شود؟ منتهي نه در كوتاه مدّت بلكه در طول سال‌هاي متمادي، گاهي ده‌ها سال، زحمت مي‌كشد براي اين كه بتواند يك نقطه‌ي درخشان را كور يا كم رنگ كند يا نقطه‌ي تاريكي را به وجود آورد. يكي توفيق پيدا نمي‌كند، ديگري مي‌آيد... روي عقايد اسلامي خيلي از اين كارها شده. روي عقيده‌ي توحيد، امامت، روي اخلاقيات اسلامي (معناي صبر، توكل، قناعت و...) كار كرده‌اند. [21] .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه