- امام مطهر كعبه 1
- مقدمه 1
- امامت و بناي كعبه 1
- امام مولود كعبه 1
- امام مبلغ حج 1
- تماميت حجّ 2
- حضور در حج 2
- عرفه و عرفان ولايت 2
- آخرين حج و ولايت 2
- حج ميعاد با ولايت 2
- حرمين و اصلاحات خاتم الأولياء 3
- ظهور از كعبه 3
- حج وصال يار 3
- توليت كعبه و اقدامات خاتم الأولياء 3
- مطاف در دولت يار 3
- حرف آخر 4
- امام زمان و امنيت حرم 4
- پاورقي 4
مقدمه
اي حريم كعبه، مُحرم بر طواف كوي تو من به گرد كعبه ميگردم به ياد روي توگرچه بر مُحرم بود بوييدن گلها، حرام زندهام من اي گل زهرا زفيض بوي تواشكها از هجر تو نم نم چو زمزم شد روان كي رسد اين تشنگان را قطرهاي از جوي تو [1] .حجّ كه از فرايض بزرگ اسلام [2] و اعظم شعائر دين و ارزشمندترين اعمال براي قرب به خدا است، [3] ركن وثيق و حبل متيني است كه ميراث فرشتگان و پيامبران [4] و شجرهي طوباي ابراهيم در طور سيناي مكّه است [5] و فرزند برومندش اسماعيل (عليهالسّلام) نيز عهدهدار وظيفهاي ميشود [6] تا همگان به اين ميقات آيند و در جاي جاي آن حرم و حريم پاك و كانون نور، با پيوند با روح آن، يعني «ولايت» [7] ، ضمن پذيرفته شدن اَعمال، و نائل شدن به كمال، جان تشنه را سيراب، و رخسار خسته را طراوت بخشند. حج، كه با وجود يك عبادت بودن، جامع چندين عبادت است [8] و هيچ عمل و عبادتي همپايهي او نيست [9] و بهايي جز رضوان و بهشت جاويد ندارد، [10] با اين حال، اگر شخصي، همهي عمرش را در به جا آوردن آن سپري كند، ولي به روح آن، آگاه نباشد، حجّ او فاقد ارزش و اعتبار است. [11] .اصولاً اركان و احكام دين، داراي شرايطي است. كه رعايت آنها، سبب صحّت آنها ميشود. حج نيز چنين است. انسان، براي صحيح بودن حجّاش بايد شرايط آن را رعايت كند، ولي نسبت به روح آن، يعني معرفت امام، همواره بايد ملتزم بود. [12] .بنابراين، حجِّ بدون «ولايت»، طواف بدون «امامت»، حضور در عرفات بدون «معرفت»، قرباني در مني بدون فداكاري در راه «وليّ زمان»، رمي جمره بدون دور كردن صفات رذيلهي مخالف با راه «امام زمان»، سعي بين صفا و مروه، بدون سعي در صراط صفا و مروّت و بي كوشش در شناخت بهتر و اطاعت امام، بيحاصل است و سودي ندارد. سادهترين عمل در حرم امن الهي، نظر به كعبه است، كه ثواب نيز دارد، [13] لكن بر اساس اين كه كلمهي توحيد، به شرط ولايت، حصن امن و دژ نجات است، [14] نگاه هماهنگ با ولايت و عارفانه به كعبه نيز مايهي بخشش گناه و پايهي نيل به مقامات است.امام صادق (عليهالسّلام) ميفرمايد:مَنْ نظر إلي الكعبة بمعرفة فعرف من حقّنا و حرمتنا مثل الذي عرف من حقها و حرمتها غفرالله ذنوبه و كفاه همّ الدنيا والآخرة [15] ؛ هر كس با معرفت و شناخت به كعبه بنگرد و حق و حرمت ما را مثل همان كه از حق و حرمت كعبه ميشناسد، بشناسد، خداوند، گناهاناش را ميآمرزد و او را از اندوه دنيا و آخرت كفايت ميكند.از اين رهگذر، معناي حديثي كه دربارهي محبوبيّت سرزمين مكه و همهي آن چه در فضاي آن، اعم از خاك و سنگ و درخت و كوه و آب [16] است، روشن خواهد شد؛ يعني، منطقهي حرم كه ادراك حق و حرمت آن آميخته به عرفان حق ولايت و امتثال آثار وَلا است، محبوبترين چيزها خواهد بود و چيزي همتاي محبوبيّت آن نيست.دل، بي تو، تمنّا نكند كوي مني را زيرا كه صفايي نبود بي تو، صفا راباز آي كه تا فرش كنم ديده به راهت حيف است كه بر خاك نِهي، آن كف پا رابه عبارت ديگر، كعبه و حرمتاش، زمزم و شرافتاش، صفا و مروه و صفايش، قربان گاه و تقواي قربانياش، رمي جمرات و طرد شيطاناش، عرفات و نيايش خالصانهاش، سرزمين حرم با همهي بركاتاش، در پرتو ولايت و امامت رسول خدا و اهل بيت (عليهمالسّلام) است. اگر كعبه به همهي شرافتها مزيّن است، روح عمل و مناسك آن، ولايت و امامت و شناخت امام و خضوع در برابر او است. [17] .از اين رو، آن گاه كه فضائل اميرمؤمنان امام علي (عليهالسّلام) مطرح شد و عدّهاي خود را برتر ميپنداشتند، خداوند، در بيان برتري آن حضرت به عنوان برجستهترين مصداق اهل ايمان و جهاد فرمود:«أجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمَن آمن بالله واليوم الآخر و جاهد في سبيل الله لايستوون عندالله»؛ [18] آيا سيراب كردن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند كسي پنداشتهايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد ميكند؟ [نه، اين دو] نزد خدا يكسان نيستند. [19] .بنابراين، علم و عمل به اين مطالب، بسيار مغتنم است؛ يعني، كساني كه به حجّ مشرف ميشوند، بايد بدانند كه حجّ. اسراري دارد و يكي از آن اسرار، هماهنگ بودن افكار و اعمال با امام زمان (عجّل الله تعالي فرجه) است تا حجّ كاملي انجام دهند و روح شان متعالي گردد.چنين نيست كه اگر مستطيعي به مكّه رود و حجّ گذارد، بدون آگاهي از اسرار آن، حجّ واقعي و كاملي را اقامه كرده باشد! امام سجاد (عليهالسّلام) به «شبلي» كه از اسرار بي خبر بود، فرمود: «... بنابراين، تو، نه به ميقات رفتهاي، نه احرام بستهاي،...». [20] .در اين روايت، سخن از نفي «كمال» است، نه نفي «صحّت». ممكن است حجّ چنين كسي، صحيح باشد و قضا كردن نخواهد و در ظاهر، ذمهاش بري شده باشد، لكن به جهت بي خبري از اسرار، در همان سيرت متعالي نشده، باقي مانده باشد. [21] .بنابراين، روح آهنگ و قصد خانهاي كه به سوي آن ره ميسپاري، «ولايت» است و ميان آن دو، پيوندي عميق است، و زائر، در تمام نقاط اين حرم، خصوصاً كعبه، و تمام لحظههاي به جاي آوردن مناسك آن، خصوصاً طواف، شميم دل نواز و جان فزاي عطر امامت و ولايت را با جان احساس ميكند. در اين جا، به نمونههايي از پيوندهاي حج و ولايت، كعبه و امامت، اشاره ميشود.
امامت و بناي كعبه
اين بناي توحيد را پيامبري تجديد بنا و احيا كرد كه بعد از ابتلائات فراواني كه همه در سمت و سوي حج است [22] ، به مقام رفيع امامت رسيد. خداوند تبارك و تعالي در اين خصوص ميفرمايند:«و إذ ابتلي إبراهيمَ ربّه بكلمات فأتمَّهنَّ قال إنّي جاعلك للناس إماما»؛ هنگامي كه خداوند، ابراهيم را با وسائل گوناگوني آزمود، و او، به خوبي، از عهدهي اين آزمايشها بر آمد، خداوند به او فرمود: «من، تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم.» [23] .آري، كعبه، به دست ابراهيم خليل الرحمان كه امام است، تجديد بناء شد و سكّهي حج به نام او ضرب شد و اين مراسم را «حج ابراهيمي» ناميدند. لذا وارث او، امام مهدي (عجلّ الله تعالي فرجه)، به هنگام ظهور، در كنار كعبه، به تمام عالميان صَلا دهد كه «هر كس ميخواهد با من دربارهي ابراهيم گفت و گو كند، بداند كه من نزديكترين مردم به ابراهيم هستم.». [24] .
امام مولود كعبه
تنها كسي كه در اين عالَم خاكي، در ميان كعبه، پا به عرصه وجود گذاشته است، اميرمؤمنان حضرت عليابن ابي طالب (عليهالسّلام) است كه با تولّدش، پرده از راز و رمز شرافت و قداست اين خانه بر ميدارد. [25] .اين فضيلت بزرگ را قاطبهي محدّثان و مورّخان شيعه و دانشمندان علم انساب، در كتابهاي خود نقل كردهاند. در ميان دانشمندان اهل تسنّن نيز گروه زيادي به اين حقيقت تصريح كردهاند و آن را يك فضيلت بي نظير خواندهاند. [26] .حاكم نيشابوري ميگويد: «ولادت علي در داخل كعبه، به طور تواتر به ما رسيده است.». [27] .آلوسي بغدادي، صاحب تفسير معروف مينويسد: «تولد علي در كعبه، در ميان ملل جهان، مشهور و معروف است و تا كنون كسي به اين فضيلت دست نيافته است.». [28] .زائري كه بر گرد اين خانه طواف ميكند و رو به سوي آن نماز ميگزارد، بايد معترف به اين فضيلت باشد كه نمودي از پيوند اين دو است. [29] .
امام مطهر كعبه
يكي ديگر از جلوههاي پيوند حج با ولايت، پاك سازي مركز توحيد از بُتها، به دست اميرمؤمنان است. بت شكني كه آيين ابراهيمي است، يك بار ديگر در سال هشتم هجري، بعد از فتح مكه صورت گرفت.شاعر سخنور حلّه، «ابن العرندس» كه از شاعران قرن نهم اسلامي است، در قصيدهي خود در بارهي اين فضيلت چنين ميگويد:وصعود غارب أحمد فضل له دون القرابة والصحابة أفضلاصعود علي (عليهالسّلام) بر دوش احمد (صلّي اللّهُ عليه و آله و سلّم) فضيلتي است براي او. اين فضيلت، غير از خويشاوندي و همنشيني است.علّامهي اميني، (رحمةالله عليه)، نيز اين فضيلت را از زبان بيش از چهل تن از محدّثان و تاريخ نگاران پيروان مكتب خلفا نقل ميكند. [30] .