- مقدمه 1
- شمس الدين ابن طولون حنفي 1
- احمد جامي (شيخ جام) 1
- ولادت حضرت مهدي در ادبيات نظم اهل سنت 1
- فضل بن روزبهان شافعي 2
- عطار نيشابوري حنفي 2
- مولوي رومي حنفي 2
- شيخ محيي الدين ابن عربي 2
- مولانا خالد نقشبندي شهرزوري 2
- استاد سيد ابراهيم ستوده 3
- قصيدهاي از شاعري از اهل سنت 3
- ما موستا حاج محمود طالباني قادري (معروف به حكاك) 3
- ما موستا حاج ميرزا عبدالله خادم 3
- عبدالمؤمن شبلنجي شافعي 3
- حافظ حسيني كربلائي تبريزي 4
- علامه يافعي 4
- ابن حجر هيتمي مكي شافعي 4
- قندوزي حنفي 4
- ولادت حضرت مهدي در ادبيات نثري اهل سنت 4
- شمس الدين ذهبي در سير اعلام النبلا 5
- واژهي انتظار در ادبيات اهل سنت 5
- سيد محمد صديق حسن قنوچي بخاري 5
- قاضي شوگاني 5
- پاورقي 6
- خاتمه 6
مقدمه
بر خلاف تصوّر بسياري، اعتقاد به حضرت مهدي، عجّل الله فرجه الشريف، و اين كه آن حضرت متولّد شده است اختصاص به شيعهي اثنا عشريه ندارد، بلكه اين مسئله جايگاه و منزلت بارز و دامنهي وسيعي در ادبيات اهل سنّت، از مذاهب، گوناگون دارد.مراد از ادبيات همهي آن چيزهايي است كه به طور نثر يا شعر، گفته شده است.مظهر اين ادبيات، عمدتاً، از سه مجموعه تشكيل ميشود كه عبارت است از:1. كتب تفسير و تاريخ و حديث و روايات فضائل و مناقب.2. توصيفها و مدايح و تمجيدها و تعريفهايي كه به شكل نثر است.3. توصيفها و مدايح و توسّلات و مناجاتهايي كه به شكل شعر است.با مطالعهي ميراث مكتوب اهل سنّت، اين حقيقت به طور آشكار، به چشم ميخورد كه جمع كثيري از اهل سنّت، از علما و شعرايشان، از همهي مذاهب، و گرايشها، به اين كه حضرت مهدي(عج)، فرزند امام حسن عسكري (عليهالسّلام) و دوازدهمين امام شمرده ميشود و در سال 255 هجري متولد گرديده است اعتقاد دارند و اين مطلب، از دو موضوع به دست ميآيد:يك) توصيف حضرت مهدي(عج) به اين كه از اولاد حضرت فاطمه (عليهاالسّلام) است و اين كه او، آخرين امام از دوازده امامي است كه در صحيح بخاري و مسلم [1] به عدد آنان اشاره دارد.دو) اين كه آن حضرت، تنها فرزند امام حسن عسكري (عليهالسّلام) و نام او، مانند نام جدش، «محمد» است.
ولادت حضرت مهدي در ادبيات نظم اهل سنت
حصكفي حنفي
ابوالفضل يحيي بن سلامهي حصكفي، از علماي نامدار قرن ششم هجري بوده و وفات او در سال 551 ه بوده است. ياقوت حموي، ترجمهي او را در معجم الأدباء آورده است. شايد او، از نخستين كساني از اهل سنّت است كه از حضرت مهدي، عجّل الله فرجه، به زبان شعر، به عنوان «دوازدهمين امام» و به عنوان «آن مهدي كه شيعهي اماميّه به او اعتقاد دارد» نام ميبرد. او، در ضمن يك قصيدهي مفصّل، به زبان بليغ و زيباي عربي، ميگويد:و سائلي عن حبّ أهل البيت هل اُقِرّ إعلاناً به أم أجحدُهيهات ممزوجٌ بلحمي و دمي حُبُّهُمُ و هوالهُدي والرَّشَدُحيدرةٌ و الحسنان بعدَه ثمّ عليٌ و ابنُه محمدو جعفر الصادق و ابن جعفر موسي و يتلوهُ عليُّ السيدُاعني الرضا ثم ابنُه محمدٌ ثم عليٌّ و ابنُه المسدّدُالحسن التالي و يتلو تِلوَه محمد بن الحسن المعتقدُقومٌ هم ائمتي و سادتي و ان لَحاني معشرٌ و فنّدوااي كسي كه از من، دربارهي محبّت اهل بيت ميپرسي: «آيا به طور آشكار به آن اقرار كنم، يا آن را انكار»هيهات! (كه اين محبت را انكار كنم!) بلكه محبت ائمهي هدي با گوشت و خونم آميخته شده است.علي، و پس از او، حسن، حسين، سپس علي، و فرزندش محمّد، و جعفر صادق، و فرزند جعفر [يعني]موسي.و به دنبال او، فرزندش علي بزرگوار - مقصودم رضا است -، سپس فرزندش محمّد سپس علي و فرزند مؤيدش حسن و آن كه به دنبال او ميآيد، يعني، محمّد فرزند حسن (عسكري) كه مورد اعتقادم است.اينان، همگي امامان و سروران مناند، گرچه گروهي، دربارهي آنان با من به جدال بنشينند و بخواهند عقيدهي مرا دربارهي آنان ابطال كنند.اين قصيده را ابن جوزي حنفي، در كتاب (المنتظم، ج 3، ص 183) و عماد اصفهاني در كتاب خود (خريدة العصر) آوردهاند.نيز در صدر كتابي به نام الائمة الاثنا عشر كه تاليف شمس الدين ابن طولون است، اين شعر آمده است.اين شخص را گرچه ابن اثير (صاحب الكامل في التاريخ) از متقدّمين، و مرحوم شيخ عباس قمي در الكني و الالقاب [2] از متأخّرين، شيعه قلمداد كردهاند، ولي تتمهي سخن او، در همين قصيده، و دفاع او از خلفاي سه گانه و اعلام اين كه او يك شافعي مذهب است نشان ميدهد كه وي، فردي از اهل سنّت و پابند به مذهب خود است.با هم بخوانيم:و لست أهواكم ببغضي غيركم إني إذن أشقي بكم لاأسعُدفلا يظن رافضيٌ انّني وافقته أو خارجيٌ مفسدُمحمدُ و الخلفاءُ بعدَه أفضلُ خلقِ الله فيما أجِدَو الشافعيُ مذهبي مذهبُه لأنّه في قولِهِ مؤيَّدگمان نشود كه من، در كنار مودّت و محبّت شما اهل بيت، خلفا را مبغوض ميدارم.. چرا كه در اين صورت، من، به وسيلهي شما، بدبخت ميشوم، نه خوشبخت و سعادتمند.پس هيچ رافضي (يعني شيعه) يا خارجي مفسد، گمان نكند كه من، با او، در بغض داشتن خلفا، موافقام.محمّد و خلفاي پس از او، بهترين خلق خدايند كه من يافتهام و مذهب شافعي، مذهب من است؛ زيرا او، در كلاماش، تاييد شده است!
شمس الدين ابن طولون حنفي
شمس الدين محمّد بن علي بن طولون (متوفي 955 هجري) از علماي اهل سنّت است كه علاوه بر علوم معمولي اسلامي از علوم ادبي بهره زيادي داشت. وي، داراي منزلت بس بلندي نزد علماي دمشق بود.او علاقهي وافري به اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) داشت. لذا كتابي مستقل در معرّفي شخصيّت و سيرهي اهل بيت به نام الائمة الاثنا عشر نگاشت. در آن فقط، از منابع اهل سنّت، مطالب جامعي دربارهي يكايك امامان دوازدهگانهي اهل بيت عليهم السلام آورده است.اين كتاب، اخيراً، از سوي يكي از دانشمندان محقّق معروف اهل سنّت لبنان، آقاي دكتر صلاح الدين المنجد (مؤلف كتاب معروف نقش كليسا در ممالك عربي) تصحيح و به وسيلهي انتشارات دار صادر و دار بيروت، در حدود سال 1958 ميلادي، به چاپ رسيد.آقاي ابن طولون، در ابتداي اين كتاب، قصيدهي آقاي حصكفي را كه داراي 48 بيت ميباشد، به طور كامل آورده است و سپس شخصيّت يك يك امامان را مورد بحث قرار داده است.اين مطلب، در حقيقت، نشانهي دو مسئله است:يكم - او، انتساب اين قصيده را به حصكفي حنفي، پذيرفته است.دوم - اينكه محتواي اين قصيده را نيز پذيرفته است.نكتهي جالب اين كه تحت «شمارهي 12» و عنوان الحجة المهدي مطالبي را دربارهي حضرت مهدي موعود، عجّل الله فرجه، از منابع اهل سنّت آورده است. او سخنانش را دربارهي حضرت مهدي، چنين آغاز ميكند:و ثاني عشرهم ابنُه محمّدُ بن الحسن و هو أبو القاسم محمّدُ بن الحسن بن علي الهادي بن محمّد الجواد بن علي الرضا بن موسي الكاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين بن علي بن ابي طالب رضي الله عنهم.سپس، پس از چند سطر، اين چنين مينويسد:كانت ولادتُه، رضي الله عنه، يوم الجمعة، منتصَف شعبان سنه 255، و لمّا توفي و الدُه المتقدم ذكرُهُ، كان عُمرُه خمسَ سنين.اين مطالب، هم در مورد نسب حضرت مهدي، عجّل الله فرجه الشريف، و هم در مورد سال ميلاد آن بزرگوار، دقيقاً و تحقيقاً، مطابق نظريّه شيعه است.ابن طولون، در اثنايِ كلامش پس از ذكر سلسلهي نسب حضرت مينويسد:ثاني عشر الأئمة الاثني عشر، علي اعتقاد الإماميّه، المعروف بالحُجّة.و نيز مينويسد:و هو الذي تزعَمُ الشيعةُ أنّه المنتظَر و القائم و المهدي.به نظر ميرسد كه او، اين مطلب را از باب تقيّه يا ملاحظات ديگر نوشته است؛ زيرا، وي، در مركز امويان (دمشق) زندگي ميكرده است.وي، در خاتمهي كتاب ياد شدهاش، گويا به هيجان در ميآيد و عشق و اعتقاد و ارادت خود به امامان دوازدهگانه را در قالب شعري شش بيتي زيبا كه متضمّن تشويق مردم بر اقبال به اهل بيت است، انشا ميكند:عليكَ بالأئمةِ الاثني عشر من آل بيت المصطفي خيرِ البشرأبو ترابٍ حَسنٌ حسينُ و بغض زين العابدين شينُمحمّد الباقر كم علمٍ دري و الصادقُ ادعُ جعفراً بين الوريموسي هو الكاظم و ابنه علي لقّبهُ بالرضا و قدرُهُ عليّمحمد التقيُّ قلبُه معموُر علي التَّقيُ درّه منثورو العسكري الحسن المطهّر محمّد المهديُّ سوف يظهربر تو باد كه به امامان دوازده گانه توجّه كنياينان كه از خاندان مصطفي، خير البشرندابو تراب و حسن و حسينو زين العابدين كه بُغض داشتن نسبت به او، زشت و ننگ استمحمّد باقر كه چه قدر دانشها را ميدانست.و امام جعفر كه به اين خصلت در ميان مردم معروف بود، يعني، صادق.و موسي كه كاظم و فرو برندهي غيض بود، و فرزندش علي كه او را با لقبش رضا بخوان. او كه قدر و منزلتش بلند و والا است.و محمّد تقي كه دلش به تقوا آباد استو علي نقي كه گوهرهايش پخش است.اين شعر، اقرار غير مستقيم به اين حقيقت است كه حضرت بقية الله، عجّل الله تعالي فرجه، متولد شدهاست نه اين كه بعدها متولّد خواهد شد.
احمد جامي (شيخ جام)
احمد بن ابوالحسن بن محمّد بن جرير بَجَلي نامقي جامي ترشيزي ابو نصر(متوفاي سال 536)، ملقّب به «شيخ الاسلام»كه گاهي به «ژنده پيل»و «شيخ جام» و «پير جام» ناميده ميشود از بزرگان صوفيه است. يكي ديگر از شخصيّهاي معروف، و ادباي شاخص اهل سنّت است كه به حضرت مهدي موعودي كه متولّد شده و اين كه روزي براي إصلاح جهان ظهور خواهد كرد، اقرار ميكند.او اين حقيقت را در قصيدهي زيبايي، در 9 بيت سروده است:اي ز مهر حيدرم هر لحظه در دل صد صفا است وز پي حيدر، حسن ما را امام و رهنما استهمچو كلب افتادهام بر خاك در گاه حسين خاك درگاه حسن اندر دو چشمم توتيا استعابدين، تاج سر و باقر، دو چشم روشن است دين جعفر، بر حق است و مذهب موسي، رواستاي موالي! وصف سلطان خراسان را شنو ذرهاي از خاك قبرش دردمندان را دواستپيشواي مؤمنان است - اي مسلمانان! تقي و رنقي را دوست دارم در همه مذهب رواستعسكري نور دو چشم عالم و آدم بود همچو مهدي يك سپهسالار در ميدان كجا است؟شيخ جام، در اين قصيدهي زيبا، حتّي به امامت دوازده معصوم، تصريح ميكند.