نوید امن و امان : پیرامون شخصیت، زندگانی ، غیبت و ظهور حضرت ولیعصر (عج) صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

اين مجموعه، مطالب و مقالاتي است پيرامون شخصيت و غيبت و ظهور حضرت ولي عصر الحجة بن الحسن ـ أرواح العالمين له الفدا ـ كه اين كمترين خدّام بندگان درگاه آن وليّ اعظم بر اساس مآخذ و مصادر معتبر شيعه و اهل سنت در فرصتهائي نگاشته ام.براي اينكه يكجا در دسترس علاقمندان قرار بگيرد پس از تجديد نظر در اين كتاب جمع آوري كردم.اميد است منظور نظر كيميا اثر چاكران آستان ولايت مدار و عاكفان عتبه مقدس آن غوث زمان و قطب جهان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ واقع شده و اين بضاعت مزجاة وران ملخ را از اين بنده حقير قبول فرمايند.فان الهدايا علي مقدار مهديها15 ـ محرم الحرام 1389 هـ. ق ـ

بامداد ميلاد

قال الله تعالي: (ونريد أن نمنّ علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثين).بامداد مبارك و فرخنده و پر ميمنت روز پانزدهم شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجري طلوع مي كرد، در امامت سراي حضرت امام حسن عسكري (ع) شور و هيجان و شوق و انتظار شدت مي يافت. ملائكه در آنجا بيش از هر وقت ديگر آمد و رفت داشتند. انوار رحمت الهي در تابش و لُمعان و فروغ فرّو شكوه ايزدي درخشان بود.در ملا اعلي فرشتگان و كروبيان عالم بالا از نوزادي كه هم اكنون در خاندان نبوت و ولايت، قدم به عرصه اين جهان خواهد گذاشت و چهره نوراني و شمائل محمدي خود را به عالميان نشان خواهد داد، در سخن بودند.بهشت را زينت مي كردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق ملكوتي بر پا كنند. غريو شادي، نغمه هاي روح بخش و طرب انگيز حور العين، بهشتيان را غرق در حظوظ روحاني كرده بود.از شب نيمه شعبان دقايقي چند بيشتر باقي نمانده بود دقايقي كه آرام آرام مي گذشت و براي آنها كه منتظر بودند بقدر سالها بود.سرانجام شب به دقيقه آخرين رسيد و ثانيه شماري شروع شد، ثانيه ها هم با كندي يكي پس از ديگري گذشتند ناگاه نورانيّت و روشني فوق العاده اي كه بر نور چراغها غالب شد، همه را از تولّد نوزاد بشارت داد. نوزاد به دنيا آمد و آخرين رهبر عالم بشريت ـ ولي الله اعظم ـ با جمال جهان آراي خود گيتي را مزين و روشن ساخت.نرجس غرق در افتخار و مباهات گشت، بانگ تكبير و تحميد و تسبيح توأم با فريادهاي شادي و تهنيت و هلهله طنين انداز گشت.نوزاد سر به سجده گذاشت و به يگانگي خدا و رسالت پيغمبر (ص) و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد و با صدائي خوش و روح افزا اين آيه مباركه را تلاوت فرمود:بسم الله الرحمن الرحيم. (ونريد أن نمنّ علي الذين استضعفوا في الارض...) نوزاد به دنيا آمد و عنايات الهي بر خاندان رسالت تكميل شد.آري اين افتخار، مخصوص دودمان نبوت است كه موعود نجات دهنده بشر از تجاوز و ستم و آن كس كه براي تأسيس سازمان جهاني اسلامي و اجراي نظام قرآني قيام فرمايد، از آن خاندان با عظمت است.پيامبر اسلام (ص) خوشدل بود كه فرزندش مهدي به هدفهاي رسالت و دعوت او جامه عمل مي پوشاند و به خاندان خود مخصوصاً علي و فاطمه و حسنين: مژده مي داد كه مهدي همان كسي است كه با نهضت بيمانند خود بنيان شرك را ويران و اساس توحيد و يكتا پرستي را محكم و استوار مي سازد و فرمانرواي كل جهان مي گردد از فرزندان آنها است. او است همان نابغه بي نظيري كه انبيا و اولياء ظهورش را مژده دادند و جهان بشريّت را به قيام آن حضرت، براي تشكيل حكومت حق و عدالت اسلام و صلح پايدار و بر چيدن بساط بيدادگران، نويد دادند و همه را به آينده گيتي اميدوار ساختند.جهان با همه تحركي كه در ناحيه علوم مادّي و پيشرفت صناعي دارد و با اينكه بشر دست به كار تسخير فضا شده و به قدرت فكر خود مي بالد، با كمال تأسف در جنبه انسانيّت قدم به جلو نگذاشته و در مدنيّت اخلاقي و وجداني سير قهقرائي دارد.ترس، هراس و وحشت همه را ناراحت و در فشار گذارده و قسمت عمده بودجه كشورها صرف افزايش تسليحات و قواي هدّامه و ويران كننده مي شود.فساد اخلاق و بي عفتي، فحشاء و طغيان شهوت و غضب زن و مرد را به ستوه آورده و به جهنم نكبت ها و انحطاط سوق مي دهد. مطبوعات و مجلات هم بيشتر به اين آتش ها دامن مي زنند.التزام به آداب ديني و شعائر مذهبي ضعيف مي شود و بدترين مظاهر شرك كه استبعاد بشر و ملل و سلب آزادي انسانها باشد به صورتهاي گوناگون رايج و اركان آن محكم و استوار مي گردد. انسان اين عصر به اصطلاح پيشرفته در برابر پيكره هاي بيجان و بي روح افرادي مثل خود نيايش و تواضع مي كند و پستي و انحطاط فكري و ضعف قواي عقلي خود را آشكار مي سازد، به بانگ ملكوتي (ما هذه التماثيل التي أنتم لها عاكفون) [1] «اين مجسمه هاي بي روح چيست كه عمري بر أن معتكف شده ايد». گوش فرا نمي دهد. بزرگ ترين رهبران دنياي مادّي ما شكستن عهد و پيمان و نقض تمام قوانين بين المللي و هر تجاوز و ستم را ننگ و عار نمي شمارد و خلاصه مدنيّت منهاي انسانيّت روز به روز توسعه يافته و گسترش مي يابد.در اين جهان تنها نوري كه نشاط بشر را نگاه مي دارد و او را اميدوار مي سازد كه سرانجام محكوم به انقراض و فنا، سقوط دائم در ظلمات حيوانيّت، تجاوز زور مندان، و جهنم بي ايماني و بدبختي نيست، همان بشارات انبياء و پيشوايان ديني است كه همه را به آينده جهان خوش بين نموده و نور اميد را در دلها روشن ساخته است.همه با اعتماد تمام و قلبي سرشار از نشاط انتظار دارند; انتظار كسي را دارند كه اين ابرهاي تيره ظلم و ستم و فساد را، از افق عالم بر طرف كرده و در عالم، برادري و آزادي واقعي را برقرار، و احكام عالي آسماني را اجرا نمايد و بشر را به سوي هدف شريف انساني رهنمائي فرمايد.شيعيان و مؤمنان به اين ظهور، شب و روز نيمه شعبان را جشن مي گيرند و چراغاني مي كنند و خيابان و بازار و مغازه ها و خانه ها را زينت مي نمايند و غرق در شادماني مي شوند و به ملل جهان علاقه را به عدل و داد، صلح و برادري جهاني اعلام، و روح شكست ناپذير و اميدوار خود را آشكار مي سازند.اي ولي عصر، اي مهدي موعود;همه شيعيان و دوستانت آرزمند و منتظرند كه بامداد سعادت آنها و همه مردم جهان طالع شود و با قيام تو تمام دردهايشان درمان گردد و عوامل محروميّت، ناكامي و بيچارگي در همه جا از ميان برود و پرچم توحيد و عدل و صلح اسلام در سراسر گيتي به اهتزاز درآيد.(وما ذلك علي الله بعزيز). [2] .شاد باش اي عارف نيكو سير كاين شب هجران سحر گردد سحرشاد باش اي خسته بار فراف شاد باش اي غرق بحر اشتياقمي دمد از لطف حق صبح ظهور مي شود گيتي پر از وجد و سرورافكند البته از رخ اين نقاب فاش سازد امر حق را بي حجابمي كشد از دشمن حق انتقام مي برد از شرك و از اصنام ناماولياء گردند گردش جمله جمع همچو پروانه بگرد نور شمعمي نشيند بر سرير احتشام مي دهد دنيا سراسر انتظاماز خداوند قدير بي نظير هست اين وعده تخلف ناپذيرتا كني از صدق دل تصديق اين انه لا يخلف الميعاد بينالبشاره اي كه داري انتظار مي شود آخر سحر اين شام تارالبشاره مصلح نيكو سرشت آيد و گيتي كند رشك بهشتشاد زي كايد ديگر ره نو بهار و از گل سوري شود يكسو غبارصبر كن صبر اي به هجران مبتلا كه رسد دوران وصلش بر ملاالبشاره «صافي» صافي ضمير كه جوان گردد دگر اين چرخ پير [3] .

پيرامون بشارتهاي قرآن مجيد و احاديث به ظهور حضرت صاحب الزمان

ايمان به غيب

الذين يؤمنون بالغيب [4] .هسته مركزي نبوات و اديان حقّه و ما به الامتياز عمده مكتب انبيا و پيامبران از مكتبهاي ديگر، ايمان به غيب است.انبيا ربط عالم محسوس و شهادت را به عالم معقول و غيب بيان كرده و بشر را با عوالم غيب آشنا مي سازند.ايمان به غيب يعني ايمان به امور و چيزهائي كه از حواس ظاهري پنهان است، خواه ادراك آن با حواس باطني و قوه عاقله ممكن باشد، مثل وجود خدا و صفات ثبوتيه و سلبيه او، و معاد و بهشت و دوزخ و فرشتگان.و خواه ممكن نباشد مثل حقيقت ذات و صفات خدا و حقيقت ملائكه و روح و خواه راج به امور و حوادث گذشته و خواه مربوط به امور آينده باشد.ايمان به خدا، ايمان به ملائكه، ايمان به عالم برزخ، ايمان به بهشت و جهنم و ايمان به وحي و آنچه پيغمبران از عوالم غيب و گذشته و آينده خبر داده اند همه ايمان به غيب است.ايمان به غيب يا مستند به دليل عقلي است يا به دليل نقلي، و اگر مستند آن دليل نقلي باشد بايد آن غيب چيزي باشد كه امتناع وجود يا وقوع آن از راه هاي خردپسند معلوم نشده و وجدو و وقوع آن را عقل احتمال بدهد.وقتي عقل امكان وجود چيزي را تصديق كرد يا بر اثبات امتناع آن راهي نيافت، با دليل نقلي معتبر باور آن جايز بلكه به حكم عقل لازم است.اديان آسماني شرط قبول اعمال صالح را ايمان به غيب مي دانند و تعديل اخلاق و تكميل و تكامل فضايل انساني را وابسته به آن مي شمارند. و اصولاً دعوت پيغمبران و رهبران آسماني در نفوسي تأثير شايسته دارد كه احتمال وجود عالم غيب و امور ما وراء اين عالم محسوس را بدهند.ايمان به ظهور مهدي و مصلح آخر الزمان نيز از جمله مطالب غيبي است كه پيامبر اعظم اسلام از آن خبر داده و تصديق او واجب است.همانگونه كه وقتي پيغمبر 9 خبر مي داد احدي از مسلمانان در راستي گفتار و درستي اخبار آن حضرت شك و ترديد نمي كرد و همه آن را مي پذيرفتند اكنون هم مسلمانان و مؤمنان به نبوت آن حضرت همين باور و ايمان را دارند.پيغمبر از حوادث عظيم تر و شگفت انگيزتر از ظهور حضرت مهدي (ع) خبر داد، مثل تكوير شمس، تفجير درياها، انكدار، انتثار ستارگان، تسيير كوه ها، انشقاق و انفطار آسمان، خروج دابة الارض و معاد و قيامت.اينها همه خبر از غيب است و در قرآن پيشگويي و اخبار از حوادث آينده و چيزهاي غيب بسيار است و ايمان به نزول وحي بر پيغمبر، با ايمان به اين امور (اگر چه بطور اجمال باشد) انفكاك ندارد.روزي خواهد آمد كه اين حوادث و انقلابات عجيبي كه پيغمبر و قرآن از آن خبر داده اند واقع مي شود و روزي هم چنانچه قرآن خبر داده و پيامبر و اوصياي آن حضرت در ضمن صدها روايات مژده داده اند مصلح آخر الزمان ظهور مي كند و اسلام جهانگير خواهد شد.خبرهاي غيبي پيغمبر (ص) و ائمه طاهرين: از آينده از حد تواتر گذشته و معتبرترين مدارك و اسناد تاريخي بر آن دلالت دارد.امروز از آغاز بعثت پيغمبر اعظم (ص) باور كردن خبرهاي غيبي آن حضرت آسان تر و منطقي تر است. زيرا در آن موقع هنوز گذشت زمان، صحت و درستي آن اخبار را تأييد نكرده بود و هر چه ما به سوي عصر پيغمبر برگرديم و تاريخ را به سوي گذشته ورق بزنيم، زمينه اين باور كمتر مي شود، به عكس هر چه جلو بيائيم و تاريخ اسلام را از آغاز به سوي آينده آن ورق بزنيم، فكر و وجدان ما براي پذيرفتن اين اخبار آماده تر و ايمان ما كامل تر مي گردد.گذشت زمان و حوادث آينده روشن كرد كه پيامبر اسلام، آينده را در روشنائي وحي پيش بيني كرده و مي ديده و هر چه جلوتر آمديم اين روشنائي بيشتر شد.آنگاه كه اين آيه را تلاوت مي كرد: (وان كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فأتوا بسورة من مثله وادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين فان لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التي وقودها الناس والحجارة اُعدّت للكافرين) [5] «اگر شما شك داريد در قرآني كه ما بر بنده خود (محمد) فرستاديم، پس يك سوره مثل آن را بياوريد; و گواهان خود را بجز خدا بخوانيد اگر راست مي گوئيد و اگر اين كار را نكرديد كه هرگز نمي توانيد بكنيد، طعن به قرآن نزنيد و از آتشي كه هيزمش مردم بدكار و سنگهاي خارا و مهيا شده براي كافران است، بترسيد».و آن زمان كه مي خواند: (لئن اجتمعت الانس والجن علي أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيراً) [6] «اگر جن و انس متفق شوند و با پشتيباني يكديگر، كتابي مانند اين قرآن بياورند هرگز نخواهند توانست».آن روز كه صد و چهارده سوره قرآن را صد و چهارده معجزه جاودان اعلام مي كرد و خبر مي داد: هرگز مانند يكي از اين سوره ها هم نتوانيد بياوريد و جن و انس از آوردن بمانند قرآن ناتوانند.آن روز كه پيغمبر به مسلمانان مي فرمود: شما كلمه توحيد را بگوئيد و خداي يگانه را بپرستيد تا عرب تسليم شما شود و گنج هاي كسري و قيصر به دست شما افتد و كشورها را فتح كنيد.آن روز كه مي فرمود: زمين براي من جمع شد و خاور تا باخترش را به من نشان دادند و ملك امت من به آنچه برايم جمع گرديد، خواهد رسيد.آن روز كه از فتح مكه، بيت المقدس، يمن، شام، عراق، مصر و ايران سخن مي گفت، و آن روز كه در مكه به مشركين مي فرمود: اجساد شما در «قليب» افكنده مي شود و از حال ابوسفيان خبر مي داد كه جنگ احزاب را بر پا مي نمايد.در آن وقتي كه از فتح خيبر به دست علي (ع) خبر مي داد و ابوذر را از آينده اش با خبر مي ساخت كه تنها زندگي خواهي كرد و تنها از دنيا خواهي رفت.آن زمان كه پيش از جنگ بدر از كساني كه از سپاه كفار در بدر كشته مي شوند اطلاع مي داد و مي فرمود: در اينجا فلاني كشته مي شود و در اين زمين فلاني، و يكا يك كفّاري را كه در جنگ بدر كشته شدند نام برد.در آن زمان كه به عمّار مي فرمود: تو را گروه باغي مي كشند. و به دختر عزيز و گراميش فاطمه(س) مي فرمود: تو اوّل كسي هستي از اهل بيت من كه به من ملحق خواهي شد. و به زنان خود مي گفت: كدام يك از شما است كه سگان حوأب بر او بانگ زنند و سوار بر شتر گردد و در اطراف او خلق بسيار كشته شوند و به عايشه فرمود: نگاه كن تو آن زن نباشي. و طبق روايت بيهقي [7] به او فرمود: چگونه اي اي حميرا آنگاه كه سگان حوأب بر تو بانگ زنند و تو چيزي را طلب مي كني كه از آن بر كناري.و به زبير از جنگ جمل و طرفيّت او با علي (ع) خبر داد.آن روز كه شهادت يافتن علي و حسن و حسين: را صريحاً اعلام مي فرمود; و در آن زمان كه از جنگ علي با ناكثين و قاسطين و مارقين خبر مي داد و قتل ذوالثديه خارجي را در جنگ نهروان و خصوصيات و نشاني هايش را پيش بيني مي كرد و از فتنه هاي بني اميه و بني الحكم و حكومت آنان شهادت اهل عذرا (حجر و اصحاب او) مردم را مسبوق مي ساخت5. [8] .آن روزها مسلمانان همه اين خبرهاي غيبي را باور مي كردند; چون پيغمبر خدا از آن خبر داده بود و چون ايمان به رسالت خبر دهنده داشتند و چون معني قبول رسالت و نبوت، ايمان به صحت و درستي خبرهاي پيامبر از غيب است، ولي هر چه اسلام جلوتر آمد و صفحات تاريخ ورق مي خورد اين خبرهاي غيبي بيشتر توجه مردم را جلب كرد و آنهائي كه كم باور بودند هم باورشان زياد و ايمانشان محكم و استوار گرديد.خطباء و بلغاي عصر رسالت، از آوردن سوره اي مثل سوره هاي قرآن عاجز شدند و تا زمان ما كه يك هزار و چهار صد سال از آغاز نزول قرآن گذشته و اين همه دانشمندان سخنور و اُدباء و بُلغاء و سخندانان مشهور كه در اين چهارده قرن دنيا به خود ديده و اكنون در جهان از مسيحي ها و دشمنان اسلام از عرب هاي مسيحي و ديگران، سخن شناسان و سخنوران و فصحاء بسيار هستند، كسي نيست كه بتواند حتي يك سوره مانند يكي از سوره هاي سه آيه اي قرآن را بياورد. اعجاز قرآن و صدق اين خبر غيبي از زمان پيغمبر (ص) آشكارتر گشته، زيرا اگر امكان داشت با شدت دشمني و خصومتي كه با اسلام دارند، تا كنون صدها كتاب مانند قرآن تأليف شده بود. اگر امكان داشت دستگاههاي استعماري مسيحي شرق و غرب و مؤسسات تبليغي آنها و ساير دشمنان اسلام چنين موضوعي را در مسابقه گذارده و با تعيين ملياردها جايزه آن را عملي مي ساختند.غزوه بدر جلو آمد و كساني كه پيغمبر (ص) نام برده بود، كشته شدند و اجسادشان را در «قليب» افكندند، جنگ احزاب را ابوسفيان بر پا كرد. پيغمبر اكرم (ص) مكه را فتح كرد و به زودي مسلمانان بيت لمقدس، شام، عراق، مصر، ايران و كشورهاي ديگر را فتح نمودند. خيبر به دست علي (ع) فتح شد. ابوذر در ربذة تنها از دنيا رفت. عمّار را سپاه معاويه كه همان فئه باغيه بودند كشتند. حجر و اصحابش را به امر معاويه در عذراء دمشق شهيد كردند. بعد از پيغمبر اوّل كس كه از خاندان آن حضرت از دنيا رفت و به او ملحق شد فاطمه زهرا بود. اميرالمؤمنين و حسن و حسين: به همان تفصيلي كه پيغمبر (ص) خبر داده بود شهيد شدند. علي (ع) با ناكثين و قاسطين و مارقين جهاد كرد. و ذوالثديه در جنگ نهروان كشته شد. عايشه جنگ جمل را بر پا كرد و در حوأب سگان بر او بانگ كردند و خلق بسياري را به كشتن داد. بني اميه بر مردم تسلط و بني الحكم سلطنت يافتند و اسلام روز سرخي را كه پيغمبر اعظم خبر داده بود از ستم آنها ديد.اين خبرهاي غيبي و اخبار غيبي بسيار ديگر، به تدريج و مرور زمان واقع شد و علاوه بر اينها صدها خبر كه وصي و جانشين و باب علم آن حضرت، علي (ع) و ساير ائمه از غيب دادند، مطابق واقع از آب در آمد.بعد از اين مقدمه مي گوئيم ما مي بينيم ده ها بلكه صدها از خبرهائي كه پيغمبر از غيب داده به شهادت معتبرترين مدارك و شواهد تاريخي يكي پس از ديگري واقع شد كه اگر يك شخص عادي هم فرضاً يكدهم يا يكصدم اين خبرها را داده بود، در صحت ساير اخبار او ترديد نمي كرديم و باور مي نموديم; پس چگونه ممكن است در صحت اخبار آن حضرت از حوادث آخر الزمان و امتحانات شديد و آزمايشهائي كه اين در پيش دارد و منتهي به ظهور حضرت مهدي ولي عصر (ع) مي شود، ترديد داشته باشيم. باز هم به خاطر توجه بيشتر خواننده عزيز تكرار مي كنيم: تعداد خبرهاي غيبي آن حضرت بقدري زياد است كه راه يافتن شك در آنها براي كسي كه از عقل و فكر مستقيم با بهره باشد عادةً محال است و هر كس تواريخ اسلام را كه مضبوط و محفوظ است مطالعه كند، اين ادعا را تصديق خواهد كرد.با اين وصف چرا ما در ظهور حضرت مهدي (ع) كه پيغمبر اكرم و اوصياي محترم ـ صلوات الله عليهم ـ با تأكيدات بليغ و در ضمن اخبار متواتر از آن خبر داده اند، شك و ترديد داشته باشيم.ايمان به اين ظهور لازمه ايمان به نبوت پيغمبر، صحت و درستي خبرهاي غيبي آن حضرت است و از آن جدا نيست.آن مسلماناني كه در آغاز بعثت هنوز وقوع اين خبرها را نديده بودند، در صحت خبرهاي پيغمبر از غيب ترديد نمي كردند، چگونه ما با اينكه وقوع بسياري از آنها را ديده و يا به نقل يقين آور شنيده ايم ترديد كنيم.حتي افرادي مانند معاويه و عمرو عاص، درستي اين اخبار را نمي توانستند انكار كنند چرا ما كه امروز علاوه بر اخبار پيغمبر صادق مصدّق و اوصياي او، اين شواهد قطع آور را نيز داريم، ايمان نداشته باشيم؟مسلمانان صدر اوّل اسلام در خبر پيغمبر از نزول عيسي و ظهور مهدي: و فتن آخر الزمان شك نداشتند، و همه معتقد بودند و ايمان داشتند كه اين اخبار صد در صد مطابق واقع و حقيقت است بعد كه مرور زمان و گذشت اعصار آنچه را پيامبر اعظم خبر داده بود بموقع و در وقت خود نشان داد، در صحت آن قسمتي كه بايد در آينده هاي ديگر واقع شود شك و ترديد هرگز راه نخواهد يافت.اگر يك نفر به شما اطلاع بدهد كه: فردا شخصي از فلان شهر با اين علامات و نشانيها خواهد آمد و يك ماه ديگر ده نفر به اين علامات وارد مي شوند و پنج ماه ديگر پانصد نفر مي آيند و يك سال ديگر هزار نفر مي رسند و دو سال ديگر در آن شهر انقلاب مي شود و حكومت تغيير مي كند و بيست سال ديگر در آنجا جنگ روي مي دهد و پنجاه سال ديگر زمامدار آنجا را مي كشند و صد سال بعد... و دويست سال بعد...شما اين خبرها را هر چند تصديق نمي كنيد رد هم نمي نمائيد، چون راه نفي احتمال صحت آن بر شما بسته است، تا فردا صبر مي كنيد اگر آن شخص اوّل با آن نشانيها و علامات آمد تعجب مي كنيد و احتمال صحت خبرهاي ديگر نزد شما قوّت مي گيرد.يك ماه بعد كه آن ده نفر آمدند، احتمال شما تقريباً مبدّل به قطع و يقين به درستي خبرهاي او مي شود.خبر سوّم كه واقع شد ديگر يقين شما ثابت مي شود.و بعد از خبر چهارم و پنجم اگر كسي صحت اين اخبار را انكار نمايد و وقوع آن را بعيد شمارد او را غير متعارف و شكّاك مي شناسيد.پس هر چه خبرها بيشتر با واقع منطبق شود در خبر ششم و هفتم و هشتم و نهم و...، يقين و ايمان شما قوّت و ثباتش بيشتر مي گردد.اكنون مي گوئيم پيغمبري كه صادق و مصدّق است و پيامبري او به معجزات و دلائل علمي و عقلي ثابت شده است، پيغمبري كه ده ها و صدها خبر او از غيب، صورت وقوع يافته و همچنين اوصياي او به خصوص علي بن ابيطالب (ع) به نقل كتب معتبر شيعه و اهل سنّت، خبرهاي بسياري از غيب دادند و واقع شد. خبر داده اند كه: اگر از دنيا باقي نماند مگر يك روز، خدا آن روز را آن قدر طولاني سازد تا مهدي ظهور كند و جهان را پر از عدل و داد سازد پس از آنكه از جور و ستم پر شده باشد. و خصوصيات و نشانه هاي اين ظهور را نيز شرح دادند.حال اگر كسي (پناه بر خدا) بگويد خبر پيغمبر و اوصياي او با واقع مطابق نيست يا ترديد داشته باشد چه مي كند با اقرار و اعتراف به نبوت و پيغمبري او و اين همه معجزات و براهين علمي كه نبوت آن حضرت را ثابت و محرز ساخته است؟چه مي كند با ايماني كه به نبوت پيامبر خاتم و نبوت ساير انبياء دارد (چون پيغمبران ديگر نيز ظهور مصلح آخرالزمان را بشارت داده اند)؟چه مي كند با اين همه خبرهائي كه رسول اكرم (ص) از غيب داده و به مرور زمان در اين چهارده قرن واقع و صحت آن تأييد شده است؟و اگر بگويد: پيغمبر چنين خبري نداده دستش را مي گيريم و به كتابخانه هاي اهل سنّت و شيعه مي بريم و مي گوئيم: مراجعه كنيد به اين كتابها و مصادري كه از هزار سال پيش تا حال تأليف شده، ببينيد در چند مورد اخبار و روايات بقدر اين مورد رسيده است؟!

آيا چند خبر معتبر براي باور شما كافي است؟

شما كه مطالب عمده تاريخي را به نقل يك نفر مورخ قبول مي كنيد و حوادث مهم جهاني را به گفته يك خرنگار كه صد گونه غرض و مرض دارد مي پذيرد در اين مورد چند خبر صحيح و معتبر مي خواهيد تا باور كنيد؟اگر شخص منصفي باشيد خواهيد گفت: يك حديث معتبر هم كفايت مي كند و اگر قدري شكّاك و دير باور باشيد مي گوئيد: اگر دو سه حديث باشد بيشتر اسباب اطمينان مي شود.مي گوئيم: حديث معتبر از يك و دو و ده و پنجاه و صد، و بلكه هزار هم بيشتر است و در صدها كتاب معتبر حديث و جوامع اخبار و تاريخ و رجال، ضبط و ثبت است.پس با توجه و دقت و تأمل در آنچه گفته شد هيچگونه شبهه و ترديدي باقي نمي ماند كه در آخر الزمان بر حسب اين احاديث و بشارات پيامبر اكرم و اوصياي مكرم او ظهور مصلح منتظر و مهدي موعود و كسي كه دنيا را پر از عدل و داد كند بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد حتمي و واقع شدني است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه