نگاهی به تولد و زندگی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صفحه 1

صفحه 1

مقدمه

ولادت و زندگي مهدي موعود (عج)، از رخدادهاي مهم است و ريشه در باور ديني مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد، حيات طولاني، ظهور و امامت آن حضرت، مسأله اي است اساسي كه نقش سرنوشت ساز و جهت بخشي را به زندگي و رفتار دين باوران، بويژه شيعيان داده است.احاديث فراواني از پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) از طريق سني و شيعه رسيده كه بيانگر ويژگيهاي شخصي امام زمان (عج) است: از خاندان رسالت، از فرزندان فاطمه (ع)، نهمين فرزند امام حسين (ع)، دوازدهمين پيشواي شيعيان و... [1] .گزارشگران تاريخ نيز، چه آنان كه پيش از ولادت وي مي زيسته اند و چه آنان كه در زمان ولادت و پس از آن بوده اند، از اين ولادت پربركت خبر داده اند و برخي از آنان كه توفيق ديدار و مشاهده مهدي (عج) را داشته اند از شماي و اوصاف آن امام سخن گفته اند. [2] .با وجود اين شواهد و قراين، كه در درستي آنها ترديدي نيست، هنوز درباره زندگي و شخص آن حضرت، مسايل و مطالبي مطرح است كه بحث و بررسي بيشتر و دقيق تري را مي طلبد.در اين نوشتار، بر آنيم كه ضمن اشاره گذرا به سير طبيعي زندگي امام عصر (عج)، از آغاز تولد تا عصر ظهور، به اندازه توان و مجال، به برخي از پرسشها پاسخ بدهيم.

چگونگي ولادت

اشاره

حضرت مهدي (عج)، ولادت استثنايي داشته و اين، براي بسياري سؤ ال انگيز بوده و هست.از اين روي، ترسيم و تصوير و شرح مقدمات و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بيت (ع)، در برابر اين پديده، ضرور مي نماد. جريان امامت پيشوايان معصوم (ع)، پس از رسول خدا (ص) فراز و فرودهاي گوناگون پيدا كرد. امامان (ع)، با حفظ استراتژي كلي و خطوط اساسي امامت، در رابطه با حفظ مكتب و ارزشهاي آن، تاكتيكها و روشهاي گونه گوني را در برابر ستم پيشگان، در پيش گرفتند.اين فراز و نشيبها، تا زمان امامت علي بن موسي الرضا (ع)، استمرار داشت و امامان اهل بيت، هر يك به تناسب زمان و مكان و ارزيابي شرايط و اوضاع سياسي و اجتماعي، موضعي خاص انتخاب مي كردند.پس از امام رضا (ع)، جريان امامت شكل ديگري يافت.امام جواد، و امام هادي و امام حسن عسكري (ع)، در برابر دستگاه حاكم و خلفاي عباسي موضعي يگانه برگزيدند.از آن جا كه اين بزرگواران، زير نظر مستقيم و مراقبت شديد خليفه وقت، در حصر و حبس به سر مي بردند، حركتها، هدايتها و رهبريهاي آنان محدود شد و فرصت هر گونه حكومت سياسي، از آنان سلب گرديد.اين محاصره و سخت گيري، نسبت به امامان سه گانه، از تزويج دختر خليفه به امام جواد (ع) آغاز شد [3] و با فراخواني امام هادي (ع) و فرزندش امام حسن (ع) به مركز خلافت (سامراء) و سكونت دادن آنان در محله «عسكر» ادامه يافت. [4] .گزارشهاي جاسوسان خليفه از مدينه به وي رسيد كه امام هادي محور و ملجاء شيعيان و دوستداران اهل بيت گرديده است. اگر اين مرز و بوم را مي خواهي اقدام كن.متوكل عباسي، پيامي به والي مدينه نوشت و افرادي را براي آوردن امام، به سامراء گسيل داشت.به اين اقدام هم بسنده نكرد، پس از اقامت امام در سامرا، گاه و بي گاه مأموران خود را به خانه امام مي فرستاد. بارها و بارها آن حضرت را به پيش خليفه بردند، و مورد آزار و اذيت قرار دادند. [5] .روز به روز، حلقه محاصره تنگ تر مي شد. و ملاقات شيعيان با امام دشوارتر. البته علت اصلي اين سخت گيريها، از ناحيه حكومت، بيم از انقلاب و شورش مردم عليه آنان و جلوگيري از رسيدن وجوه شرعي و اموال به امام (ع) و مسائلي از اين دست بود.پس از امام هادي (ع) و در زمان امامت امام حسن (ع)، اين فشارها به اوج رسيد و دشمن، با تمام توان و تلاش، در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط شيعيان با امام (ع) را به پايين ترين حد رساند. آزار و شكنجه و زندانهاي مكرر آن حضرت، گوياي اين حقيقت است، بويژه اين كه دشمن احساس كرده بود آنچه را كه از آن نگران است، در شرف تكوين و وقوع قرار گرفته از اين روي، مي كوشيد تا واقعه را پيش از وقوع آن علاج كند.تولد مهدي موعود (عج)، به عنوان دوازدهمين پيشواي شيعيان، با نشانه هايي چون، نهمين فرزند امام حسين (ع)، چهارمين فرزند امام رضا (ع) و... مشهور شده بود و مسلمانان حتي حاكمان، آن را بارها از زبان راويان و محدثان شنيده بودند و مي دانستند كه تولد اين نوزاد با اين ويژگيها، از اين خانواده، بويژه خانواده امام حسن عسكري (ع) بيرون نيست و روزي فرزندي از آن خانواده به دنيا خواهد آمد كه حكومت عدل و داد برپا خواهد كرد و ضمن فرمانروايي بر شرق و غرب، بنياد ظلم را بر خواهد انداخت.از اين روي بر فشارها و سخت گيري هاي خود نسبت به امام حسن عسكري (ع)، مي افزايد، مگر بتوانند با نابودي ايشان از تولد مهدي و تداوم امامت جلو بگيرند [6] اما بر خلاف برنامه ريزيها و پيشگيريهاي دقيق و پي در پي آنان، مقدمات ولادت امام زمان (عج) آماده شد و توطئه هاي دشمنان، راه به جايي نبرد.امام هادي (ع)، در زمان حيات خويش مي دانست كه آخرين حجت خدا در زمين از نسل اوست. از اين روي در مسأله ازدواج فرزند برومند خود، حسن بن علي اهتمام تام داشت و براي روييدن و رشد آن شجره طيبه، به دنبال سرزميني طيب و طاهر مي گشت.داستان ازدواج امام حسن (ع) به دو گونه روايت شده است، لكن آنچه با قرائن و روند طبيعي مسأله سازگاتر مي آيد آن است كه: خواهر امام هادي (ع)، حكيمه خاتون، كنيزان فراوان داشت. امام هادي (ع) يكي از آنان را به نام «نرجس»، كه از آغاز زير نظر وي فرائض و معارف ديني را به درستي فرا گرفته بود، به نامزدي فرزندش در آورد و با مقدماتي كه در كتابهاي تاريخي آمده است، به عقد ازدواج امام حسن (ع)درآورد. [7] .مدتي از اين ازدواج مبارك گذشت دوستان و شيعيان در انتظار ولادت آخرين ستاره امامت، روز شماري مي كردند و نگران آينده بودند.امام حسن (ع)، گه گاه، نويد مولودش را به ياران مي داد:«...سيرزقني الله ولدا بمنه و لطفه». [8] .به زودي خداوند به من فرزندي خواهد داد و لطف و عنايتش را شامل من خواهد كرد.با تلاوت مكرر آيه شريفه:«يريدون ليطفئوا نوراللّه بأفواههم و اللّه متم نوره و لو كره الكافرين» [9] .به ياران اميد و بشارت مي داد كه هيچ نقشه و مكري نمي تواند جلو اين قدرت و حكمت خداوندي را بگيرد و روزي اين وعده به تحقق مي رسد.از آن سو، دشمن نيز، آنچه در توان داشت به كار گرفت، تا اين وعده بزرگ الهي، تحقق نيابد: قابله هاي فراواني در خانواده هاي منسوب به امام حسن (ع)، بويژه در منزل امام (ع) گمارد، امام را بارها به زندان افكند، مأموراني را گمارد كه اگر فرزندي پسري در خانه امام ديدند، نابودش كنند و... [10] .اما بر خلاف اين تلاشها، نرجس خاتون حامل نور امامت شد و جز امام حسن (ع) و افراد خاصي از وابستگان و شيعيان آن حضرت، از اين امر، آگاه نشدند. [11] .تقدير الهي بر تدبير شيطاني ستمگران پيروز شد و در شب نيمه شعبان سال 255 ه. ق. آن مولود مسعود، قدم به عرصه وجود نهاد و نويد امامت مستضعفان و حاكميت صالحان را داد. [12] .امام حسن (ع) كه آرزوي خود را بر آورده ديد، فرمود:«زعمت الظلمة انهم يقتلوني ليقطعوا هذا النسل فكيف رأوا قدرة اللّه...» [13] .ستمگران بر اين پندار بودند كه مرا بكشند، تا نسل امامت منقطع گردد، اما از قدرت خداوند غافل بودند.بدين ترتيب، در آن شرايط رعب و وحشت و در آن فضاي اختناق و حاكميت خلفاي جور، دوازدهمين ستاره فروزان امامت و ولايت طلوع كرد و با تولدش، غروب و افول ستمگران و حاكميت ستمديدگان را اعلام كرد. [14] .

ولادت پنهاني

معمولا كسي كه داراي فرزند مي شود، خويشان، دوستان و همسايگان از آن آگاه مي شوند، بويژه اگر شخصي داراي موقعيت اجتماعي باشد، اين مسأله از كسي پوشيده نمي ماند. چگونه مي توان تصور كرد كه براي امام حسن (ع) نوزادي به دنيا بيايد و مخالفان، با آن همه دقت و حساسيت و گماردن جاسوسهاي فراوان در منزل امام و وابستگان آن حضرت، از تولد نوزاد آگاه نگردند.آيا اين مسأله عادي و طبيعي بود، يا اعجاز و خرق عادت؟پاسخ: امام حسن (ع)، از پيش گوييها آگاه بود و اهميت و عظمت آن مولود را نيز به درستي مي دانست و از حساسيت دشمنان درباره تولد اين نوزاد، غافل نبود و اوضاع سياسي و شرايط اجتماعي را كاملا مي شناخت، از اين روي، به گونه اي، مقدمات و پيش زمينه هاي ولادت فرزندش را فراهم ساخت كه نه تنها دشمنان، بلكه بسياري از دوستان هم از اين امر آگاه نشدند. بنابراين، مي توان گفت: تدبير و كياست و حزم و دورانديشي امام حسن (ع) ايجاب مي كرد تا آن حضرت به گونه اي اين مأموريت را به انجام رساند كه دشمنان در صدفهاي شوم خود، ناكام بمانند و چنين هم شد.به همين جهت، شيخ طوسي، ولادت پنهاني امام زمان (ع) را امري عادي و معمولي دانسته و مي نويسد:«اين نخستين و آخرين حادثه نبوده است و در طول تاريخ بشري، نمونه هاي فراوان داشته است.» [15] .اشاره دارد، به: ولادت پنهاني ابراهيم (ع)، به دور از چشم نمروديان [16] و ولادت پنهاني موسي (ع) به دور از چشم فرعونيان. [17] .

مكان تولد و نگهداري

اشاره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه