- سخن ناشر 1
- پیشگفتار 3
- مقدمه 7
- فصل اوّل: امام قدر ناشناخته 11
- قدر ناشناخته بودن امام عصر علیهِ السّلام 13
- اشاره 16
- قدرناشناخته بودن صفات امام عصر علیهِ السّلام 16
- الف)امامت 17
- ب) ولایت 18
- ج) عصمت 20
- د) نصّ بر امامت 23
- بی اعتقادی به امام علیهِ السّلام و راه نجات از آن 25
- فصل دوم: امامِ از یاد رفته 37
- چگونگی یاد کردن از امام عصر علیه السلام 40
- امام زمانِ از یاد رفته 43
- مهجور بودن امام عصرعلیه السلام 59
- علم مصبوب 59
- فصل سوم: مام فرونهاده 59
- کشتی نجات 59
- ریشه ی هر خیر 60
- آب شیرین و گوارا 62
- شاهد بر امّت 63
- رفیق مونس 64
- پدر دلسوز 66
- مقایسه ی«بِئر معطّله» با «ماء معین» 67
- فصل چهارم: امام دور از اهل و دیار 78
- عزلت امام عصر(ع) 78
- سکونت امام عصر(ص) در نقاط دور دست 81
- معنای پنجم غریب 86
- فصل ششم:منتقم خون امام حسین (ع) 95
- خون خواه سیِّد الشهدا(ع) 96
- انتقام از قاتلانِ امام حسین(ع) 101
- فهرست منابع 121
فصل اوّل: امام قدر ناشناخته
معنای اول غریب
« قدر ناشناخته بودن » یکی از معانی رایج غربت است. اگر معرفتی که شایسته و بایستة
شخصی است . وجود نداشته باشد، او را می توان «غریب» دانست. به عنوان مثال ، اگر
مردم با پزشک ماهری زندگی کنند، ولی او را نشناخته و به کمالات و تخصص و ایمان و دلسوزی او
آگاه نباشند و با او مثل یک فرد بی سواد رفتار کنند، اصطلاحاً به آن پزشک، «غریب» گفته می
شود . از طرفی ممکن است مردم به تخصص و تعهد او آگاه شوند، ولی قدر او را نشناسند، و
قالباً به او اعتقاد نداشته باشند ، و در مقابل به پزشکان دیگری که این تخصص را ندارند اعتماد
کنند. در این صورت باز هم این پزشک«غریب» مانده است .
حال فرض کنید که این پزشک، در علم فقه هم متخصّص باشد، در این صورت انتظار می رود که
وقتی صبحت از فقه می شود او را