- مقدمه 1
- پیش گفتار 2
- بخش اول: دعا در اعتقاد، عمل و اجابت 8
- اشاره 15
- بالاترین تقرّب به خدا از طریق اهل دعا شدن 17
- اشاره 17
- انگیزه ی دعا: محتاج دیدن خود به خداوند 20
- دعا: مغز عبادت 22
- تعمیم دعا به امور کوچک و بزرگ 23
- اشاره 41
- روزی مادّی و معنوی 41
- دعا به همراه تلاش برای تحصیل روزی 43
- اشاره 49
- وجود و عدم دعا نشانه ی کوتاه یا بلند بودن مدّت بلا 51
- اشاره 56
- گناه: منشأ بلا و مصیبت 59
- طلب مغفرت و عافیت 61
- دفع بلا از اهل دعا 64
- اشاره 68
- اشاره 77
- انواع تأخیر در اجابت 78
- معنای مشروط بودن اجابت 88
- اشاره 88
- شرط اوّل دعاکننده: معرفت خداوند 89
- شرط دوم دعاکننده: تقوی- وفا به عهد الهی 94
- شرط سوم دعاکننده: کسب حلال 99
- شرط چهارم دعاکننده: دعا در حال عافیت 102
- شرط اوّل دعا: اقبال قلبی 105
- شرط دوم دعا: رقّت قلب 108
- اشاره 111
- اوّلین مانع اجابت: پاک نبودن دل 111
- دومین مانع اجابت: حقّ الناس 113
- سومین مانع اجابت: گناه 115
- مانع چهارم اجابت: مخالفت با حکمت 118
- مانع پنجم اجابت: کوتاهی در ایجاد اسباب 120
- مانع ششم اجابت: ترک امر به معروف و نهی از منکر 122
- مانع هفتم اجابت: اهل شراب یا آلات موسیقی یا قمار بودن 123
- مانع شدن از اجابت در فرض عدل الهی 123
- اشاره 125
- اشاره 164
- تباکی 165
- گریه از خوف خدا 167
- لرزیدن از خوف خدا 169
- ابتهال 169
- اشاره 175
- مسجد الحرام 176
- حائر حسینی 179
آوردنش به صلاح و نفع او نمی باشد. بنابراین در صورت وجود یک نیاز، نمی توان گفت که موفقیّت انسان لزوماً به رفع آن نیاز است. مثلاً کسی که به مال فراوانی از دنیا نیازمند است، چه بسا به دست آوردن آن به ضررش باشد و او را از درگاه خداوند دور سازد. موفقیّت (نَجاح) در این مورد این است که مال دنیا را به اندازه ای که به عاقبت حالش مفید است و برای ایمانش مضر نیست، به دست آوردن و دعا وسیله و سببی برای رسیدن به همین موفقیّت است. توضیح کامل تر این بحث در فصل مربوط به بیان شرایط و موانع اجابت دعا خواهد آمد.(1)
5- رفع بلاهای نازل شده
اشاره
یکی دیگر از آثار و نتایج دعا و مصیبت هاست. نوع بلاها در واقع سلب نعمت هایی است که مدّتی در اختیار انسان بوده است. مثلاً بیماری عبارت است از سلب نعمت سلامت یا زلزله و امثال آن مساوی است با از دست دادن نعمت امنیّت و ... . یکی از علّت های اساسی از دست دادن هر نعمت، ناشکری نمودن نسبت به آن به خاطر ارتکاب گناه است، چون هر گناهی در واقع مصداق ناشکری نعمت های الهی است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
ما زالَت نِعمَهٌ ولا نَضارَهُ عَیشٍ إلّا بِذُنُوبٍ اجتَرَحُوا اِنَّ اللهَ لَیسَ بِظَلّامٍ لِلعَبید.(2)
هیچ نعمتی و هیچ خوشی و خرّمی در زندگی زائل نمی شود مگر به سبب گناهانی که (انسان ها) مرتکب می شوند، خداوند به بندگان ظلم نمی کند.
وقتی خداوند بعضی از نعمت های خود را از کسی می گیرد، در واقع مصیبت و بلا را بر او نازل می کند. این کار به مقتضای عدل الهی است و ریشه در اعمال زشت خود انسان دارد. به فرمایش مولا امیرالمؤمنین علیه السلام در همه این بلایا ردّ پای تقصیراتل.
1- فصل آینده از همین بخش.
2- بحارالانوار، ج93، ص289، ح5، به نقل از الخصال.