- سخن ناشر 1
- پیش گفتار 5
- فصل اول: اهمیت یاری امام عصر عجله الله تعالی فرجه الشریف و اقسام آن 7
- یاری امام؛ یاری خداوند 7
- بی نیازی خدا از یاری غیر 8
- بی نیازی امام (ع) از یاری دیگران 10
- یاری کردن امام (ع)؛ لطف امام (ع) 11
- کاستن از غربت امام (ع) 13
- معرفی امام غریب 14
- اقسام یاری امام عصر (عج) 18
- فصل دوم: یاری امام عصر عجله الله تعالی فرجه الشریف با قلب 21
- دین شناسی 21
- آثار تفقّه در دین 27
- تفقّه در دین 30
- ثبات در دینداری 35
- تهذیب قلب از گناهان 38
- یاری امام (ع) با محبت به ایشان 43
- تهذیب زبان یا اولین مرحله ی یاری امام (ع) 45
- فصل سوم: یاری امام عصر عجله الله تعالی فرجه الشریف با زبان 45
- وظیفه تبلیغ دین 47
- رعایت تخصص ها و قابلیت ها در تبلیغ دین 54
- دفاع فرهنگی از دین 61
- پاداش ایستادگی در برابر دشمنان دین و نجات بیچارگان 65
- توجه و عنایت ائمّه (ع) به یاران خویش 71
- اشاره 78
- فصل چهارم: یاری امام عصر عجله الله تعالی فرجه الشریف با عمل 78
- تبلیغِ عملی دین 79
- امیر مؤمنان (ع) الگوی مؤمنان 84
- جذب افراد به تشیع با عمل 87
- ورع و احتیاط در دین 90
- ورع و عفّت خانم ها 95
- نظر شرع مقّدس در مورد عبادات بانوان 98
- کلام حضرت زهرا (س) در مورد قرب زن به پروردگار 101
- ضرورت تعلیم و تعلّم برای زنان 104
- ارزش کانون خانواده 107
- رعایت عفاف در ارتباط با نامحرم 114
- نگاه شهوت آلود 114
- اشاره 114
- دست دادن با نامحرم 114
- شوخی با نامحرم 116
- ملاقات با زن نامحرم بدون اجازه ی ولی او 118
- یاری امام حسین (ع)، بالاترین درجه ی یاری امام عصر (ع) 120
- فصل پنجم: یاری امام عصر عجله الله تعالی فرجه الشریف با یاری امام حسین عجله الله تعالی فرجه الشریف 120
- یاری سیدالشهدا (ع) در زمان ما 123
- شعار امام عصر و یارانش 130
- اشاره 133
- احوال یاران امام حسین (ع) 133
- سعیدبن عبدالله حنفی 136
- برادران غفاری 138
- عابس بن ابی شبیب 139
- عمروبن جُناده 140
- «حبیب بن مظاهر» و «مسلم بن عوسجه» 143
- عمروبن قرظه انصاری 144
- غلام ترک 145
- اشاره 148
- فداکاری های بانوان کربلا 148
- نمونه ی اول 149
- نمونه ی دوم 150
- نمونه ی سوم 151
- نمونه ی چهارم 153
- یاری سیدالشهدا (ع) از طریق زیارت ایشان 154
- زیارت عاشورا 162
- فهرست منابع 168
سخن ناشر
کدام زبان توانایی آن را دارد که گویای اندوه دلی باشد که انبیای سلف بر در خانه ی او به تمنا ایستاده اند؟ جانی شیدا و واله بر سجاده ی نماز، دست به دعا افراشته و با سیلاب اشکی که از تار و پود دل می جوشد و از چشمه ی چشم، به دامن فرو می ریزد، رازهایی جانسوز را زمزمه می کند.
او بر غربت و تنهایی و بی یاوری فرزندش – آن موعود آسمانی، آن کشتی نجات، آن قطب عالم امکان، آن قرآن ناطق هدایت، آن منجی مقتدر... – در پیشگاه حضرت ربّ العزه، به ندبه و تقاضا چنین می گوید:
اللهُمَّ فکَما نَصَبَ نفسه غرضاً فیکَ لِلأبعدینَ ... معَ ما یتجرَّعُهُ فیک من مراراتِ الغَلیظِ الجارِحَه بمواسِّ القُلُوبِ و ما یعتَورُهُ مِن الغُمومِ و یفرُغُ علیهِ مِن أحداثِ الخطوبِ و یشرُقُ به من الغُصَصِ الّتی لا تبتَلِعُهَا الحُلُوقُ و لا تَحنُو علیهَا الضُّلُوعُ مِن نظرَه