یاری آفتاب صفحه 140

صفحه 140

یَا أَباعَبدِالله! أَما وَاللهِ ما أَمسی عَلی ظَهرِ الارضِ قَریبٌ وَلابَعیدٌ أَعَزُّ عَلَیَّ وَلا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنکَ، وَلَو قَدَرتُ عَلَی أَن أَدفَعَ عَنکَ الضَّیمَ وَالقَتلَ بِشَیء أَعَزُّ عَلَیَّ مِن نَفسِی وَدَمَی، لَفَعَلتُهُ (1)

یا ابا عبدالله! به خدا قسم روی زمین، از دور و نزدیک، کسی عزیزتر و محبوب تر از تو نزد من نیست. و اگر می توانستم با چیزی عزیزتر از جان خونم، ستم و کشته شدن را از شما دفع کنم، قطعاً این کار را می کردم.

محبت، نیروی محرّکه ی انسان است و انسان به وسیله ی محبت می تواند به درجه ای برسد که مثل «عابس» آرزو کند که عزیزترین متاع خویش را در راه محبوب فدا نماید.

عمروبن جُناده

«عمروبن جناده» نوجوانی است که با وجود کم سنّ و سال بودن، از درجه بالایی از معرفت امام (ع) برخوردار بود. پدر این نوجوان، «جناده بن کعب انصاری» از شیعیان با اخلاص بود که در میدان دفاع از حضرت سیدالشهداء (ع) شرکت کرده بود، و همسرش «امّ عَمرو» و پسرش «عمرو» را همراه خود به کربلا آورده بود. «عمرو»، نه سال – و به قولی یازده سال – بیش تر نداشت، و هنوز به سنّ بلوغ نرسیده بود.

«وقتی جناده بن کعب کشته شد، همسر او لباس رزم به تن5.


1- موسوعه الامام الحسین (ع)/ ج3/ ص715.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه