ترجمه کمال الدین جلد2 صفحه 147

صفحه 147

(2) احمد بن ابراهیم بن مخلّد گوید: در بغداد به محضر مشایخ- رضی اللَّه عنهم- درآمدم و شیخ ابو الحسن علیّ بن محمّد سمریّ- قدس اللَّه روحه- ابتداء به من گفت: خداوند علیّ بن الحسین بن موسی بن بابویه قمّی را رحمت کند. گوید:

ترجمه کمال الدین ،ج‌2،ص:271

مشایخ تاریخ آن روز را نوشتند، و بعد از آن خبر آمد که وی در همان روز درگذشته است، و ابو الحسین سمری نیز بعد از آن در نیمه شعبان سال سیصد و بیست و هشت درگذشت.

34-

(1) جعفر بن محمّد بن متّیل گوید: در حال احتضار ابو جعفر محمّد بن عثمان عمری رضی اللَّه عنه بالای سرش نشسته بودم و از او سؤال می‌کردم و با وی سخن می‌گفتم و حسین بن روح پائین پایش نشسته بود آنگاه به من التفات کرد و گفت:

به من دستور داده‌اند که به ابو القاسم حسین بن روح وصیّت کنم. گوید: من از بالای سر او برخاستم و دست ابو القاسم را گرفتم و در مکان خود نشانیدم و خود به پائین پای وی آمدم.

35-

(2) محمّد بن علیّ بن متّیل گوید: زنی بود از اهل «آبه» که نامش زینب و همسر محمّد بن عبدیل آبی بود و سیصد دینار همراه داشت و به نزد عمویم جعفر ابن محمّد بن متّیل آمد و گفت: دوست دارم که این مال را به دست خود تسلیم ابو القاسم بن روح کنم، عمویم مرا همراه وی فرستاد تا گفتارش را ترجمه کنم،

ترجمه کمال الدین ،ج‌2،ص:272

چون بر ابو القاسم رضی اللَّه عنه درآمدیم وی به زبان فصیح آبی با آن زن مکالمه کرد و گفت: زینب! چونا، خوبذا، کوابذا، چون استه؟ که معنایش این است: حالت چطور است؟ چه می‌کردی؟ دخترانت چطورند؟ گوید: آن زن از ترجمه بی‌نیاز شد مال را تسلیم کرد و بازگشت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه