- پیشگفتار 1
- مدخل 2
- حکمت عطا شده به لقمان 6
- رسیدن به مرز انسانیّت به وسیله شکر 10
- لزوم شکر مُنعم 13
- معنای شکر 21
- مراتب شکر 22
- شکر قلبی 23
- شکر زبانی 28
- ذکر «الحمدلله» 31
- سجده شکر 35
- شکر عملی 38
- عجز از شکر 46
- معرفت به تقصیر در شکر خداوند 48
- شکر امام حسین علیه السلام در دعای عرفه 55
- اعتراف به تقصیر در ادای شکر 59
- شکر، سبب فزونی نعمت 61
- نعمت بیش تر، مسئولیّت بیش تر 64
- شکل های گوناگون «ازدیاد نعمت» 65
- بقاء و زوال نعمت 66
- لزوم شکر واسطه نعمت 71
- چگونگی شکر واسطه های نعمت 73
- مراتب شکر واسطه نعمت 75
- غفلت از شکر واسطه های نعمت 76
- شکر نعمت والدین 77
- مدخل 81
- اشاره 85
- امام غائب، نعمت باطنی 86
- الف- نعمت بودن امام علیه السلام از جهت تکوینی 86
- فایده تکوینی بودن امام علیه السلام بر روی زمین 87
- زمین و همه محصولات آن؛ ملک امام علیه السلام 91
- خلق همه دنیا برای امام علیه السلام 94
- امام علیه السلام؛ مالک آخرت 95
- وساطت امام علیه السلام در انعام خدا به خلق 97
- توضیحی در معنای وساطت فیض 99
- ولی نعمت بودن امام علیه السلام 106
- ب- نعمت بودن امام علیه السلام از جهت تشریعی 107
- تفاوت جنبه تشریعی و تکوینی نعمت امام علیه السلام 107
- هدف از انعام خدا به بندگان 108
- تبدیل نعمت به نقمت 110
- معرفت امام علیه السلام، تنها راه معرفه الله 112
- معرفت امام علیه السلام، میوه و نشانه معرفت خدا 117
- شکر نعمت های الهی، فقط با معرفت امام علیه السلام 121
- تفسیر حکمت لقمان به معرفت امام علیه السلام 122
- معرفت قلبی 126
- حدّ واجب معرفت امام علیه السلام 126
- معرفت به اسم و صفت 128
- مراتب معرفت به صفت 129
- مراتب معرفت اختیاری (اعتقاد) 132
- معرفت قلبی به امام علیه السلام 134
- اشاره 136
- نمونه اوّل 139
- طبیب جسم 139
- نمونه دوم 141
- نمونه سوم 145
- نمونه چهارم 147
- مرتبه بالاتر طبابت اهل بیت علیهم السلام، 150
- اشاره 154
- نمونه اوّل 154
- 2-دستگیری علمی امام عصر علیه السلام 154
- نمونه دوم 156
- کرامتی از مرحوم شیخ انصاری 157
- کرامتی دیگر از شیخ انصاری 158
- اشاره 161
- داستان دعای مشلول 162
- اشاره 168
- تشرّف مرحوم آیه الله حاج سیّد ابوالحسن اصفهانی 174
- معرفت نعمت و محبّت منعم 213
- ذکر نعمت امام عصر علیه السلام 217
- معرّفی امام علیه السلام به اسم و صفت 222
- ثناگویی از مُنعم 224
- اظهار زبانی نعمت 226
- دعا 227
- تشکّر از خداوند 229
- برپایی مجالس ذکر 229
- اثر ذکر زبانی 230
- سجده شکر 231
- معنای شکر عملی نعمت امام عصر علیه السلام 232
- شکر عملی وصف طبابت 234
- شکر عملی شاهد بودن امام علیه السلام 235
- شکر عملی «رفیق مونس» 236
- شکر عملی «علم مصبوب» 238
- شکر عملی نسبت به دستگیری امام علیه السلام 238
- شکر عملی «الوالد الشفیق» 239
- نوشتن عریضه به امام علیه السلام 241
- تجدید بیعت با امام زمان علیه السلام 244
- عجز از شکر عملی 245
- مدخل 246
- اهل بیت علیهم السلام، نعمت کفران شده 251
- معنای اوّل غریب 253
- قدر ناشناخته بودن امام عصر علیه السلام 255
- قدر ناشناخته بودن صفات امام عصر علیه السلام 257
- اشاره 257
- الف) امامت 258
- ب) ولایت 259
- ج) عصمت 261
- د) نصّ بر امامت 264
- بی اعتقادی به امام علیه السلام و راه نجات از آن 266
- معنای دوم غریب 274
- چگونگی یاد کردن از امام عصر علیه السلام 276
- امام زمان از یاد رفته 278
- معنای سوم غریب 290
- مهجور بودن امام عصر علیه السلام 291
- علم مصبوب 291
- کشتی نجات 292
- ریشه هر خیر 293
- آب شیرین و گوارا 294
- شاهد بر امّت 295
- رفیق مونس 296
- پدر دلسوز 297
- مقایسه «بِئر معطّله» با «ماء معین» 298
- معنای چهارم غریب 306
- عزت امام عصر علیه السلام 306
- سکونت امام عصر علیه السلام در نقاط دور دست 308
- معنای پنجم غریب 312
- وصف یاران خاصّ امام عصر علیه السلام 312
- اندک بودن یاران امام علیه السلام 314
- امام غریب 320
- خون خواه سیّدالشّهدا علیه السلام 321
- انتقام الهی از قاتلان امام حسین علیه السلام 324
- مدخل 340
- یاری امام؛ یاری خداوند 345
- بی نیازی خدا از یاری غیر 346
- بی نیازی امام علیه السلام از یاری دیگران 347
- یاری کردن امام علیه السلام؛ لطف امام علیه السلام 348
- کاستن از غربت امام علیه السلام 349
- معرّفی امام غریب 350
- اقسام یاری امام عصر علیه السلام 353
- دین شناسی 355
- آثار تفقّه در دین 359
- تفقّه در دین 362
- ثبات در دینداری 365
- تهذیب قلب از گناهان 367
- یاری امام علیه السلام با محبّت به ایشان 370
- تهذیب زبان یا اوّلین مرحله یاری امام علیه السلام 373
- وظیفه تبلیغ دین 375
- رعایت تخصّص ها و قابلیت ها در تبلیغ دین 380
- دفاع فرهنگی از دین 384
- پاداش ایستادگی در برابر دشمنان دین و نجات بیچارگان 387
- توجّه و عنایت ائمّه علیهم السلام به یاران خوییش 391
- اشاره 397
- تبلیغ عملی دین 398
- امیر مؤمنان علیه السلام الگوی مؤمنان 401
- جذب افراد به تشیّع با عمل 403
- ورع و احتیاط در دین 405
- ورع و عفّت خانم ها 409
- نظر شرع مقدّس در مورد عبادات بانوان 411
- کلام حضرت زهرا علیها السالم در مورد قرب زن به پروردگار 413
- ضرورت تعلیم و تعلّم برای زنان 416
- ارزش کانون خانواده 418
- دست دادن با نامحرم 423
- نگاه شهوت آلود 423
- رعایت عفاف در ارتباط با نامحرم 423
- اشاره 423
- شوخی با نامحرم 424
- یاری امام حسین علیه السلام، بالاترین درجه یاری امام عصر علیه السلام 427
- شعار امام عصر علیه السلام و یارانش 434
- احوال یاران امام حسین علیه السلام 436
- اشاره 436
- برادران غفاری 440
- عمروبن جُناده 441
- «حبیب بن مظاهر» و «مسلم بن عوسجه» 443
- عمرو بن قرظه انصصاری 444
- غلام ترک 444
- نمونه اوّل 447
- فداکاری های بانوان کربلا 447
- نمونه دوم 448
- نمونه سوم 449
- نمونه چهارم 450
- یاری سیّدالشّهدا علیه السلام از طریق زیارت ایشان 451
- زیارت عاشورا 457
توجّه امام زمانشان قرار گرفته اند، معرفت ما را نسبت به علم امام علیه السلام بالاتر می برد. امّا بالاترین معرفت را خود مقدّس اردبیلی داشته است که قطره ای از «علم مصبوب» را چشیده و کسانی که شاگرد ایشان بوده اند، این واقعیّت را بهتر از دیگران درک کرده اند.
نمونه دوم
در زمره افرادی که مورد عنایت امام زمان علیه السلام قرار گرفته اند، می توان از مرحوم شیخ مرتضی انصاری رحمه الله یاد کرد. ایشان با امتیاز فوق العاده در علم و تقوا، مرجعیّت عالم تشیّع را در زمان خود به عهده داشتند. مقامشان به جائی رسیده بود که وقتی برایشان مشکل علمی پیش می آمد، گاهی خدمت امام زمان علیه السلام می رسیدند و سؤالات خود را از منبع علم می پرسیدند.
آقا میر سیّد محمّد بهبهانی به دو واسطه از یکی از شاگردان شیخ نقل می کند که گفت:
«در یکی از زیارات مخصوصه که به کربلا مشرّف شده بودم، شبی بعد از گذشتن نیمه شب، برای رفتن به حمّام از منزل بیرون آمدم. و چون کوچه ها گل بود، چراغی با خود برداشتم. از دور شخصی را شبیه شیخ دیدم. چون قدری نزدیکش رفتم، دیدم شیخ است. در فکر افتادم که شیخ در این موقع شب، آن هم در این گل و لای، با چشم ضعیف به کجا می رود. من برای این که مبادا کسی در کمین او باشد، آهسته پشت سر او روانه شدم، تا بر در خانه ای مخروبه ایستاد، و زیارت جامعه را با حالت توجّه خاصّی خوانده و سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم، ولی صدای شیخ را می شنیدم که گویا با کسی تکلّم می کند. پس به حمّام رفتم و بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم، و شیخ را در آن مکان شریف دیدم.
بعد از پایان این مسافرت، در نجف اشرف خدمت شیخ رسیدم و قضیّه آن شب را معروض داشتم. ابتدا شیخ منکر شد، تا پس از اصرار زیاد فرمود: گاهی برای رسیدن خدمت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مأذون می گردم. و به درب آن منزل - که تو آن را پیدا نخواهی کرد- می روم، و زیارت جامعه می خوانم. چنان چه بار دیگر اجازه