- مقدمه 1
- فصل 1 - بررسی ادله نقلی ادعایی بر وجود شرایط لازم یا کافی برای رفع غیبت 2
- درس اول: نظریه وجود 313 یار با اخلاص به عنوان شرط لازم ظهور 2
- درس دوم: تئور «خواست مردم، شرط لازم و کافی برای ظهور» (1) 10
- درس سوم: تئوری «خواست مردم، شرط لازم و کافی برای ظهور» (2) 19
- پرسشهای مفهومی از درسهای 1 تا 3 28
- درس چهارم: دقت در تحلیل سیره ائمه علیهم السلام (1) 29
- درس پنجم: دقت در تحلیل سیره ائمه علیهم السلام (2) 40
- درس ششم: نظریه «عدم جواز قعود بر امام علیه السلام درصورت وجود یاران» 46
- درس هفتم: تئوری «رفع علت غیبت، سبب ظهور امام زمان علیه السلام» 54
- پرسشهای مفهومی از درسهای 4 تا 7 59
- فصل 2 - بررسی ادله به ظاهبر عقلی بر ضرورت آمادگی مردم برای رفع غیبت 60
- درس هشتم: دلیل اول بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (1) 60
- درس نهم: دلیل اول بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (2) 68
- درس دهم: دلیل دوم بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (1) 74
- درس یازدهم: دلیل دوم بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (2) 84
- درس دوازدهم: دلیل دوم بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (2) 93
- درس سیزدهم: دلیل سوم بر ضرورت آمادگی عمومی مردم (1) 98
- درس چهاردهم: دلیل سوم بر آمادگی عمومی مردم (2) 106
- پرسشهای مفهوم از درسهای 8 تا 14 114
- فصل 3 - بررسی نظریاتی درباره پیش شرط ظهور 116
- درس پانزدهم: نظریه تعادل تاریخ (1) 116
- درس شانزدهم: نظریه تعادل تاریخ (2) 124
- درس هفدهم: یک نظریه نقلی – کلامی در ارائه پیش شرط ظهور (1) 133
- درس هجدهم: یک نظریه نقلی – کلامی در ارائه پیش شرط ظهور (2) 142
- درس نوزدهم: نظریه اختیاری بودن ظهور 148
- درس بیستم: آثار پیش شرط قائل نبودن برای ظهور 159
- پرسشهای مفهومی از درسهای 15 تا 20 168
مقدمه
در حلقه هشتم درباره علل غیبت امام عصر علیه السلام به تفصیل سخن گفتیم. اکنون باید این مطلب را بررسی نماییم که: پایان یافتن دوران غیبت، منوط به تحقق چه شرایطی است؟ یا به تعبیر دیگر: شرایط «لازم» برای رفع غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟ هم چنین آیا می توانیم یک یا چند عامل را به عنوان شرط یا شرایط «کافی» برای ظهور حضرت، تلقی کنیم و آنگاه حکم کنیم که در صورت تحقق آنها، ایشان باید ظهور فرمایند؟
این دو موضوع در برخی از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت به صورتهای مختلف، مورد بحث قرار گرفته است.
بعضی خواسته اند با ادله نقلی (احادیث) به این سؤالها پاسخ دهند و برخ از پاسخها هم مستقیماً جنبه نقلی ندارند، بلکه بیاناتی ظاهراً عقلی است که در بعضی از آنها ادله نقلی به عنوان مؤید مورد استفاده قرار گرفته اند. در این حلقه ابتدا پاسخهای نقلی را بررسی می کنیم و سپس به پاسخهای غیر نقلی که داعیه عقلی بودن هم دارند، خواهیم پرداخت.