- اشاره 1
- [مدخل] 1
- جلد اول 1
- قانون و چگونگی حدوث آن 1
- [علل چهارگانۀ قانون] 2
- اشاره 2
- 1- علت غائی ایجاد قانون 3
- 2- علت فاعلی قانون 21
- 3- علت مادّی قانون 25
- 4- علت صوری قانون 27
- مقدمه 29
- اشاره 29
- لفظ فقه 30
- 1- منظور از ادوار فقه 30
- اشاره 30
- فقه در اصطلاح 36
- فقه در این تألیف 36
- 3- فائدۀ این فن (غرض) 41
- 2- مورد بحث (موضوع) 41
- اصول دوره های فقه [تشریع و تفریع] 44
- [وقوع تفقه در دورۀ تشریع] 44
- [تقسیم اصول دوره های فقه به دو دوره] 44
- مباحث اصلی 44
- اشاره 56
- صدور و ابلاغ 56
- توهم و دفع آن 57
- احکام تاسیسی و امضائی 61
- دورۀ تشریع با صدور احکام 65
- اشاره 65
- اشاره 66
- عنوان اول از بعثت تا هجرت 66
- وضو و نماز 73
- نماز جمعه 83
- سوره های مکّی 99
- اشاره 104
- عنوان دوم از هجرت تا رحلت 104
- حکم دیه و قصاص 119
- احکام صادره در مدینه 119
- نماز حضری 138
- میراث 146
- اذان 153
- نماز میت 159
- روزۀ عاشورا 161
- تحویل قبله 163
- روزۀ ماه رمضان 170
- نماز عید 187
- زکاه فطر 188
- جهاد 190
- غنائم و خمس 217
- نماز عید اضحی 235
- وصیت 236
- حکم رجم 250
- حد سارق «1» 256
- نماز خوف 258
- حکم تیمم 264
- حرمت خمر 267
- نماز خسوف 279
- حکم حجاب و ازدواج با زن پسر خوانده 280
- حد قذف 289
- فریضۀ حج 293
- ساختمان خانۀ کعبه 294
- نماز استسقاء 306
- حکم ظهار 308
- حکم ایلاء 312
- حکم لعان 314
- زنا و حدّ آن 318
- نماز قضاء 323
- قسامه 347
- نماز کسوف 350
- زکاه 352
- حکم ربا 362
- ختام دور صدور 371
- اشاره 380
- دورۀ تفریع یا استنباط احکام 380
- طبقه بندی اول 383
- اشاره 383
- طبقه بندی دیگران و اشکال آن 383
- طبقه بندی دوم 385
- طبقه بندی سیم 386
- اشاره 388
- عهد اول یا عهد صحابه 388
- 1- عده صحابه 391
- 2- امتداد زمان صحابه 391
- 3- حالت عمومی در عهد صحابه 394
- 4- پدید آمدن عنوان «فقاهت» و به نام شدن کسانی در عهد صحابه بدین عنوان 477
- 1- ابن مسعود 480
- اشاره 480
- 2- ابو موسی 481
- 3- ابیّ 482
- 4- معاذ 482
- 5- زید 483
- 1- ابن عباس 484
- 7- عائشه 484
- 6- ابو درداء 484
- اشاره 484
- 3- ابن زبیر 485
- 2- ابن عمر 485
- 4- ابن عمرو عاص 486
- 1- ابو رافع 492
- 2- خالد بن سعید 493
- 3- عباده 494
- خصوصیات عهد صحابه 496
- اشاره 500
- 2 مسألۀ «میراث اخوه» 502
- 1- قضیۀ مخالفت عمر با ابو بکر در مسألۀ مقاتله با کسانی که از دادن زکاه سرپیچی کرده بودند 502
- 3- مسألۀ جدّه 503
- 4- مسألۀ خروج زن مطلّقه از عدّۀ خود. 504
- 5- مسألۀ تقسیم غنائم 504
- 6- مسألۀ اراضی مفتوح العنوه 506
- 7- مسألۀ حدّ خمر 507
- اشاره 507
- اشاره 508
- 1- چگونگی حدّ شرب خمر در زمان پیغمبر (ص) 508
- 1- روایات عامّه 508
- 2- روایات خاصّه 511
- اشاره 512
- 2- زمان استقرار عدد خاصّ در حدّ شرب خمر 512
- اشاره 513
- راه اول 513
- اشاره 513
- پرسش و پاسخ 513
- یادآوری 515
- راه دوم 517
و بالجمله در آن مجمع بین الملل عالی اسلامی که از افراد بر جستۀ اقالیم مختلفه و نواحی متباعد، تحت حکومت حاکم علی الاطلاق و در محل منتسب بذات مقدس او مؤتلف گشته در بارۀ جمیع شئون حیات و ممات، اجتماع و انفراد، ترقی و انحطاط سیاست و اقتصاد، صناعت و زراعت، سوداگری و تجارت، دعوت و تبلیغ، هدایت و ترویج مذاکره به میان می آوردند، پیشنهاد می کنند، رأی می دهند، در رفع نقائص و مصائب بلاد و مواطن خود بهم مساعدت می کنند، و از هم کمک می گیرند، و به واسطۀ ارتباط کامل و اتحاد حقیقی و در نتیجۀ وقوف
بر اوضاع و احوال و اطلاع از همه شئون و مجاری همه امور در رفع عیوب هر جامعه و شهر و کشور اسلامی بذل جهد می نمایند و همۀ بلاد و اقالیم را، با رعایت حفظ شئون متناسب با هر محل، از جنبۀ تعلیم و تربیت اسلامی و ترقی و پیشرفت دنیوی و تکمیل و تهذیب اخلاقی و روحی به یک صورت و یک شکل در می آورند و تشکیلات متفرق از هم بی خبر را به منزلۀ یک حکومت و یک روح و یک حقیقت قرار می دهند و باین وسیله زمام سیادت مطلقه جهان را بدست می گیرند و حقیقت «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» * را اظهار و آشکار می دارند، و با شرافت حقیقی و سعادت واقعی هم آغوش می گردند.
شاید جملۀ «لِیَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ وَ..» که در آغاز آیۀ 29 از سورۀ الحج آورده شده و از این پیش نقل گردید به آن چه از منافع حج اشاره شده، یا بنظر برسد، اشاره و ارشادی باشد.
باید متذکر بود، چنانکه از روایاتی چند استفاده می شود: پیغمبر (ص) پیش از هجرت نیز عمل حج به جا می آورده است. کلینی در فروع کافی به اسنادش از عدۀ اصحاب از عمر بن زید روایت کرده که گفته است: به حضرت صادق (ع) گفتم: آیا پیغمبر (ص) جز حجه الوداع حجی به جای آورده است؟ قال (ع): «نعم عشرین حجه» در بحار از صحیح بخاری نقل کرده است که «حجّ النّبی قبل النّبوه و بعدها لم یعرف عددها و لم یحجّ بعد الهجره الّا حجّه الوداع» و هم در بحار از جابر بن عبد اللّٰه انصاری نقل شده که گفته است: «انّه
(ص) حجّ ثلث حجج: حجّتین قبل الهجره و حجّه الوداع».