ادوار فقه صفحه 361

صفحه 361

در آمد» بحسب معمول که هنگام بازگشت از سفر نخست بمسجد داخل می شد و دو گانه می گزارد، بمسجد وارد شد و ایشان را بر سواری (ستونها) بسته دید سبب پرسید گفتند: سوگند یاد کرده اند که «خویشتن نگشایند تا تو ایشان را بازگشایی گفت: من نیز سوگند می خورم که ایشان را باز نگشایم تا مرا نفرمایند» پس آیۀ 103 از سورۀ التوبه وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ.. عَسَی اللّٰهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ.. نزول یافت و پیغمبر (ص) بفرمود تا ایشان را بگشادند. به گفتۀ منقول از زهری «آیه در ابو لبابه آمد چون به غزای تبوک نرفت پس پشیمان شد خویشتن به ستون مسجد باز بست و گفت: هیچ طعام و شراب نخورم تا بمیرم یا خدای تعالی توبه ام به پذیرد و هفت شبانه روز هیچ نخورد و هوش از او برفت خدای تعالی آیه فرستاد و توبۀ او قبول کرد رسول (ص) بنفس خود بیامد و او را بگشاد..» چون آن گروه که ابو لبابه با ایشان بود یا تنها ابو لبابه (چنانکه از زهری نقل

شد و شیخ الطائفه از روایت حضرت باقر (ع) استظهار کرده) گشاده شدند به پیغمبر (ص) گفتند: چون اموال موجب این بدبختی و عقب افتادگی ما گردید هر چه داریم رها سازیم پس آنها را بگیر و صدقه بده و ما را از گناهان پاک فرما. در این زمینه آیۀ 104 از سورۀ التوبه خُذْ مِنْ أَمْوٰالِهِمْ صَدَقَهً. الآیه نزول یافت بتعبیر فاضل مقداد «فاخذ منهم الزّکاه المقرّره شرعا و علی ذلک اجماع الامه» پس پیغمبر (ص) زکاه مقرر شرعی را از ایشان بگرفت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه