غرب و مهدویت صفحه 155

صفحه 155

آموزۀ مهدویت و فرهنگ انتظار امام زمان(عج) در جایگاه خمیرمایۀ فکری انقلاب، با تئوری جمهوری اسلامی به صورت شکلی و «ولایت فقیه» به صورت باطنی، روی کردی نو از امر سیاست گذاری بر پایۀ آموزه های اسلام بنا کرد.

این انقلاب گستردۀ فرهنگی و بزرگ ترین رخداد اجتماعی قرن بیستم، سرآغاز رویارویی جدی تمدن غرب در برابر تفکر و اندیشۀ اسلامی بود. پدیده ای با این گستردگی و عمق، علاوه بر آن که نهادهای ملی را متحول ساخت و سرنوشت تاریخی آنان را در مسیر تغییرات بنیادی قرار داد، اندیشه ها، سیاست ها، نهضت ها و احزاب سیاسی جهان را هم به هم آوردی و چالشی جدید فراخوانده است.

با شروع اولین سال های عمر انقلاب اسلامی ایران، از آن جا که انقلاب ما، انقلابی دینی و اسلامی بود، تیغ تیز نقد و بررسی متفکران و سیاست مداران غربی، متوجه مبانی فکری و انگیزشی انقلاب اسلامی گردید. اسلام انقلابی با مؤلفه های دینامیک و فعال خود (مهدویت)، مهم ترین خطر استراتژیک برای تمدن غرب به حساب می آمد. به گفتۀ فرانسوا توال: «مکتب تشیع که بر غائیت و فرجام تاریخ در آخرالزمان استوار است، به مذهبی شورش طلب و انقلابی تبدیل گردیده است.»(1) او معتقد است، تشیع با داشتن چنین استخوان بندی فلسفی و مذهبی (انتظار ظهور امام زمان(عج)) قادر خواهد بود همچون اهرم بی مانندی برای ایجاد بی ثباتی در جهان عمل کند.(2)

تشیع به دلیل دارا بودن عنصر مهدویت، ماهیتی انفجاری و انقلابی دارد و شیعیان برخلاف فرقه ها و مذاهب دیگر مسلمان، با اعتقاد به روز موعود، نه از تجدد و نه از مراحل تاریخ، واهمه ای ندارند. آن ها معتقدند دیالکتیک تاریخ، از تمام این مراحل به سلامت عبور کرده و به ایستگاه آخر خود (عصر ظهور) خواهد رسید؛ لذا مکتب تشیع با عنصر انتظار فرج، خود را از درون و بیرون در حال تحول و تکامل می بیند.


1- فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه، ص21.
2- فرانسوا توال، ژئوپلیتیک شیعه، ص26.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه